eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
برش هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب برش هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی.. #ذوالفقار #علی_اکبری_مزدآبادی ═════
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈• امروز ملت ما خودش تصمیم گیرنده است در انتخاب مسئولینی که مسیر این ملت را و اداره ی این ملت را و خدمت به این ملت را در دست می گیرد. ما کدام یک از کشورهای اطراف خودمان را این گونه می بینیم؟ به {همسایه های} شرق کشور نگاه بکنیم. به غرب کشور و جنوب کشور و شمال کشور نگاه بکنیم. هیچ کجا چنین مشخصات و چنین مختصاتی وجود ندارد که در کشور ما وجود دارد. من بارها این را عرض کردم که بعضی ها به دنبال نوعی ارتباط هستند با آمریکا. خب، درس عبرت بگیرید. این مصر آیینه ی روشنی است. این مثل خورشید مقابل ما است. مثل روز روشن است. این کشورهای تحت سیطره ی آمریکا، هم پیمان آمریکا، همه چیزشان را، اعتبار و آبروی خودشان را تحت اختیار آمریکا گذاشته اند، ببینیم چه وضعی دارند. تحریم اقتصادی هم نیستند. با همه ی دنیا ارتباط دارند. آمریکا و غرب هم از آن ها حمایت می کنند. کشورهایی که یک روزی ام القرای عرب بودند، در جهان اسلام دست پُر و بالایی داشتند، امروز در صحنه ی تاریخ گم شده اند. مثل گدا دنبال بعضی از کشورهای کوچک پولدار می دوند. جزیره های خودشان را، خاک خودشان را می فروشند... 📌 بخشی از کتاب @ketabekhoobam
: 🔰 بسیار مهم است. صرفاً این نیست که ما از یک ملّت مظلومے که از میهن خود و از خانهِ ے خود رانده شده داریم دفاع میکنیم؛ ما در واقع داریم با این کارمان با یک نظام سیاسے ظالمانه و استکبارے مبارزه میکنیم.👊🏻 🔰امروز دفاع از فلسطین، دفاع از حقیقت است؛ حقیقتے بسیار گسترده تر از مسئله ی فلسطین.✨ امروز مبارزه ی با رژیم صهیونیستے مبارزه با استکبار است، مبارزه با نظام سلطه است. ۱۳۹۶/۰۳/۳۱
پویش شما هم تا حد توانتون را انتشار دهید و در شرکت کنید....
داستان در مورد سرگذشت یک خلبان کشور شوروی سابق می باشد که علیرغم مصدومیت بسیار شدید در جنگ باز هم از پا نمی نشیند... حضرت آیت اللّه خامنه ای، ضمن آنکه «داستان یک انسان واقعی» را از جمله کتاب های تبلیغاتی رژیم شوروی سابق دانسته اند، قهرمان آن را یک انسان واقعی _البته با معیارهای مارکسیسم_ عنوان کرده اند، آن را یک کتاب «شیرین» و «زیبا» توصیف کرده، فرموده اند: «واقعاً یک انسان واقعی همین است دیگر!: تلاش می کند؛ کوشش می کند؛ تا بالاخره خودش را به خانهٔ اول، یعنی کار و تلاش و مبارزه می رساند.» «هر خلبان و یا هر جانبازی که پایش قطع شده باشد، یک چشمش نابینا شده باشد، یک دستش قطع شده باشد، این کتاب را که بخواند، احساس آرامش و رضایت می کند.» ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب داستان در مورد سرگذشت یک خلبان کشور شوروی سابق می باشد که علیرغم مصدومیت بسیار شدید در
✂️ (۱) حالتی که بعد از عمل برای آلکسی پیش آمده بود، وحشتناک ترین حالتی بود که در چنین وقت هایی برای یک نفر پیش می آید. او در خودش فرو رفته بود. نه شکایت می کرد، نه گریه می کرد و نه عصبانیتی از خودش بروز می داد. فقط ساکت بود. سراسر روز، بی حرکت به پشت خوابیده بود و مدام، نگران، به یک نقطه _به شکاف پر پیچ و خمی در سقف_ خیره بود. هر وقت رفقایش سرِ گفتگو را با او باز می کردند، جواب می داد. اما چه بسا پاسخش خارج از موضوع بود. "بله" یا "نه" ای می گفت، و باز سکوت می کرد و به همان شکاف تیره رنگی که روی گچ به وجود آمده بود چشم می دوخت. مثل اینکه آن، خط رمزی بود که کشفش، نجات او را در پی داشت. او، همه ی دستورهای پزشک ها را اطاعت می کرد: هر دوایی را که می دادند، می خورد؛ با دل مردگی و بدون اشتها، غذایش را می خورد؛ و باز همان طور، به پشت، می خوابید. ✂️ برشی از کتاب (۲) گردشی تیز و عمیق به راست کرد. هواپیما، فرمانبردار و دقیق بود. به آلکسی همان احساسی دست داد که هنگام کودکی، روی یخ خلیج کوچک رود ولگا دست داده بود. روزِ گرفته و تاریک، انگار ناگهان روشن شد. قلب آلکسی، از شادی به تپش افتاد. حس کرد که گردنش، از سردی هیجان _که برایش احساسی آشنا بود_ کمی خشک شد. دیگر مرز ناتوانی شکسته شده بود؛ و تمرین های سرسختانه ی آلکسی، جمع بندی می شد. او دیگر به آسانی، و بدون به کار بردن نیروی زیاد، ثمره ی دورانِ طولانیِ پر از کار و مشقتش را می چشید. چیزی را که برایش اصل بود و مدتی بسیار طولانی موفق به رسیدن آن نمی شد، حالا به دست آورده بود: با هواپیمایش در آمیخته، و آن را مثل دستگاه مکمل بدن خودش احساس می کرد. حتی پاهای مصنوعیِ بی حس و ناهماهنگ هم، حالا دیگر مانعِ این درآمیختگی نبودند. ➖➖➖➖ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈• .. اعتراض منتظر در فریاد باقی نمی ماند؛ او فرهادوار تیشه در دست می گیرد و به جان موانع ظهور و دشمنان حضور او می افتد. می توان این اعتراض را در منش سیاسی و مجاهدت های فراوان یک منتظر واقعی مشاهده کرد. به همین دلیل است که یک منتظر، زنده دل است. وقتی کسی دشمن داشته باشد و وجود او را باور کرده باشد، چابک و فعال می شود. ولی وقتی کسی دشمنانش را به دشمنی نگیرد، قابل پیش بینی است که چقدر ذلیل، بی مقدار و منفعل خواهد شد. 📌 بخشی از کتاب @ketabekhoobam
هدایت شده از نو+جوان
♨️ تیتر یک سایت نو+جوان 😔 آقا در دیدار تصویری با دانشجویان از به خاک و خون کشیده‌شدن دختران نوجوان افغانستانی ابراز تاسف کردند 🥀 *این غنچه‌های پرپر* ➕ لعنت خدا بر آن کسانی که جنایت را تا این حد گسترش می‌دهند 💫 آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و نوجوانان ایران اسلامی 🌐 Nojavan.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزیده ای از ظهور و سقوط پهلوی؛ خاطرات ارتشبد حسین فردوست.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب گزیده ای از ظهور و سقوط پهلوی؛ خاطرات ارتشبد حسین فردوست.. #من_محمدرضا_22_سال_دارم #س
✂️ انگلیسی ها برای مدت طولانی روی افسران قزاق مطالعه داشتند و در نهایت رضاخان را انتخاب کردند. وقتی این مسائل و میزان نفوذ انگلیسی ها مشاهده می شود، تردیدی باقی نمی ماند که انگلیسی ها از زمان کودتا روی رضاخان و اطرافیان نزدیک او نفوذ داشته اند. در زمان رضاخان این نفوذ غیرمحسوس بود چون او چنین می خواست ولی در زمان محمدرضا محسوس بود و خود محمدرضا این افراد را می شناخت و رعایت می کرد. در مورد خانم ارفع توضیح داده شد که وی از کودکی به عنوان پرستار محمدرضا مستقیماً با واسطه ی خانوادگی، اطلاعاتی به انگلیسی ها می داد. مهره ی مؤثر دیگر که پس از سفر محمدرضا به سوئیس مورد استفاده قرار گرفت ارنست پرون بود. پرون در مدرسه لُه روزه به عنوان مستخدم وارد شد و رفته رفته خود را به محمدرضا نزدیک کرد تا جایی که با وی به ایران بازگشت. ➖➖➖➖ 📘📕📘📕📘📕📘📕📘📕 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
آنهایی که عرضه انتقام گرفتن از تیپ فاطمیون را در نداشتند ... در خاک کشورشان از دخترانشان انتقام گرفتند😔🖤 سوزناکتر اما این است که همه این جنایت را دیدند و کسی دم برنیاورد کسی شمعی روشن نکرد، کسی بغض نکرد.😶 به قول شهید دانشگر: «راستی...!دردهایم‌‌کو؟ چرامن‌بیخیال‌شده‌ام؟ نکندبی هوشم؟ نکندخوابم؟ مثل‌آب‌خوردن‌چندین‌هزارمسلمان‌را کشتندومافقط‌آن‌رامخابره‌کردیم قلب‌چندنفرمان‌بہ‌دردآمد؟ چندشب‌خواب‌از‌چشمانمان‌گریخت؟ آیامست‌زندگےنیستیم؟ خدایا،توهوشیارمان‌کن تومرابیـدارکن…!'» نکند خواب بمانیم... 🤭 تجمع دختران شجاع نطنز برای همدردی با داغ عظیم افغانستان برای محکوم کردن این فاجعه انسانی *زمان: یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ساعت ۶* *مکان: مزار شهدای گمنام مقابل مسجدالزهرا* ⭕️ویژه دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهرستان نطنز ❇️با همکاری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان و بسیج دانش آموزی