استاد #سیداحمدمددی:
#رساله_ذهبیه با ساده لوحی وارد #اسانید_شیعه شد
افراد بعضا با معلومات طبی خود، کتاب طبی را نسبت به معصوم میدادند تا طب را ترویج کنند، چون این افراد شخصیت سرشناسی نبودند این کار را انجام میدادند تا بگویند علم با دین منافات ندارد. مثلا همین #طب_الرضا سلام الله علیه کاملا از معلوماتش قابل تفکیک است، چون کتب طبی که تا آن زمان نوشته شده است واضح و مبرهن وجود دارد، لذا این طب الرضا هم واضح است که از کجا آمده. این مسئله برای ما ابهامی ندارد…
رساله ذهبیه به این صورت بوده است که یک نفری که طبیب بوده و چیزهایی که خیلی زننده نبوده است را در این کتاب جمع کرده. بعد هم همین نویسنده طب الرضا ع، یک دورغی را اول آن نوشته است که مثلا این رساله حضرت را، با آب طلا نوشتند و….
مشروح در #پایگاه_اطلاع_رسانی_کتاب_ناب 👇
http://yon.ir/l8IV7
@ketabenaab
#شیوه_استنباط فقهی آیتالله #بروجردی
در گفتگویی با استاد #سیداحمدمددی
برای آشنایی با روش تفکر و استنباط دیگران، یا روش فقاهت دیگران ما باید، هم احاطه علمی به دستاوردهای گذشتگان داشته باشیم و هم باید آن را به عنوان مبنایی برای کارهای خودمان قرار بدهیم
آقای بروجردی مطرح کردند که باید روی کل فقه اسلامی اشراف داشته باشیم. یعنی باید از همهی معارف دینی در مجموعهی فرق اسلامی اطلاع داشته باشیم، نه اطلاع به معنای اینکه مثلاً حنفیها عقیدهشان این است، بلکه باید با زیر بناهایش عقاید آنها را بشناسیم
آقای بروجردی با یک صبری، با یک حوصلهای، یک بذری را کاشتند تا بار بدهد. اگر اسم این مرحله را خشت اول برای حوزهی جدیدمان بگذاریم، گزاف نیست. انصافاً ایشان خیلی مخلصانه کار میکرد. هم عالمانه، هم مخلصانه، هم با تقوا، هم با عقل، هم با روح آزادی این خشت اول را بنا کردند.
آقای بروجردی به طلبهها با یک دید دیگری، با یک احترام خاصی برخورد میکرد که به اینها شخصیت بدهند و این نیروها بتوانند یک نقش موثر را بازی بکنند.
کاری که آقای بروجردی در حدیث و رجال کردند قبل از ایشان کسی نکرده بود نه در میان اهل سنت و نه در شیعه، البته من منابع اخیر اهل سنت را نمیدانم، شاید الان چنین کاری کرده باشند ولی آن زمان نبوده. کار مرحوم بروجردی این بود که سند را به طور کامل آوردند. هدف ایشان هم این بود که ما وقتی سند را به طور کامل آوردیم، اولاً برای ما طبقات کاملاً روشن میشود و ثانیاً، اگر جایی سقط باشد متوجه میشویم.
اهل سنت یک ضوابطی در حدیثشناسی جمع کردند، تقریباً از قرن چهارم، اسمش شد علم درایه الحدیث، ما میگوییم حدیثشناسی، در شیعه هم قرن دهم، مرحوم شهید ثانی کتابی نوشت به نام البدایه و شرحش کرد، لکن زیربناها سنی بود. بعدها تفکری پیدا شد که حدیث شیعه یک خصوصیاتی دارد که با آن قالبهای حدیث سنی نمیسازد. اهل سنت یک فاصله زمانی معین را مبدا گرفتند، ۱۱ سال آنها، در شیعه حدوداً ۲۶۰ سال است. به تدریج این تصور به وجود آمد که قالبهای معین شده در درایه الحدیث، به درد عالم شیعه نمیخورد. یک مقداری خود اخباریهای ما در این زمینه زحمت کشیدند. پسر شهید ثانی، در این زمینه مقداری زحمت کشید، زحمات ایشان البته پیگیری نشد. ایشان برای اولین بار در میان کتب فقهی ما متون حدیث را با یکدیگر مقایسه کرد. سندها را با هم مقایسه کرد. ما قبل از ایشان در آثار علامه، در آثار پدر شهید ثانی هم نداریم. اما ایشان این کار را کرد. این کار در اوایل قرن یازدهم شد ولی متأسفانه چندان پیگیری نشد و ای کاش این کار پیگیری میشد. آقای بروجردی یکی از هنرهایشان این بود
راه واقعگرایی که مرحوم آقای بروجردی در حدیث و فقه و اصول در پیش گرفتند بسیار راه خوبی است. اصول را از حالت تجریدی مطلق خارج کردند. البته مصادر زیادی در اختیارشان نبود. اگر ایشان مصادر را بیشتر دیده بود، گامهای بیشتری را در اصول بر میداشتند
اگر راه آقای بروجردی را تکامل ببخشیم، غیر از اینکه احاطه به دنیای اسلام پیدا میکنیم، میتوانیم افکار و معارف دینی را در سطح علمی و دانشگاهها مطرح کنیم
مشروح در #پایگاه_اطلاع_رسانی_کتاب_ناب 👇
https://b2n.ir/507619
@ketabenaab