eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
78 دنبال‌کننده
498 عکس
48 ویدیو
6 فایل
اخبار فرهنگ و سیاست در کانال پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدصدرایی درسرمقاله روزنامه ۱۹دی نوشت: درس‌هایی که باید از گرفت «خبرنگار از که هم‌چنان قدرت را در ونزوئلا در دست دارد، پرسید که آیا می‌تواند بگوید یک کیلو پنیر در این کشور چند است؟ نتوانست عددی بدهد... جوابش این است که یک کیلو پنیر، معادل یک ماه حقوق کارگر است...» این مکالمه کوتاه یک خبرنگار با نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا در این روزها که او در موقعیت لرزانی قرار گرفته می‌تواند بسیار درس آموز باشد. حدود یک قرن است که در امور ونزوئلا دخالت می‌کند تا جایی که در روزهای اخیر رئیس جمهور خودخوانده این کشور را به رسمیت شناخته و حتی تلاش می‌کند دارایی‌های بلوکه شده این کشور را به وی برساند. شاه کلید این دخالت یک کلمه بیشتر نیست و آن است. ونزوئلا کشوری است که بیشترین ذخایر نفتی را دارد. یکی از اقدامات ملی کردن صنعت نفت ونزوئلا بود که تا قبل از آن عمدتاً در دست شرکت‌های آمریکایی بود. این کار موجب شد دو شرکت نفتی بزرگ آمریکایی مجبور شوند که این کشور را ترک کنند. این روزها نفت این کشور توسط آمریکا تحریم شده، دارایی‌هایش در حال بلوکه شدن است و این کشور برای کسب درآمد نفتی خود دچار مشکلات بسیاری شده است. مردم هم تورم بی‌سابقه و مشکلات اقتصادی عجیب وغریب را تحمل می‌کنند تا جایی که عده بسیاری به خواست خود به جزئی از پازل آمریکا برای تغییر حکومت تبدیل شده‌اند. به دنبال تمام این اتفاقات منابع خبری از تلاش مادورو برای مذاکره با مسئولان آمریکایی خبر می‌دهند. اینکه ونزوئلا در حال پرداخت خود است، موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد اما سؤال این است که آیا نمی‌شد استقلال قدری کم‌هزینه‌تر محقق شود؟ آیا به هم‌ریختگی اقتصادی کشور به دلیل قطع درآمدهای نفتی نشانه ناکارآمدی یک حکومت نیست؟ این طبیعی است که رئیس جمهور یک کشور، قیمت پنیر را نداند و متوجه نباشد که چطور می‌توان فقط با ماهی یک کیلو پنیر زندگی کرد؟ آرمان طلبی و استقلال خواهی از فضایل هر مردم و حکومتی است اما وقتی این موضوع به بهانه‌ای برای انباشته کردن ناکارآمدی در امور اجرایی تبدیل شود و طبقه‌ای از مسئولان را بسازد که تنها خوب حرف می‌زنند اما در عمل نمی‌توانند زندگی مردم را درست اداره کنند، دیگر معنای خود را از دست می‌دهد. البته در کشورهایی که از الگوی سرمایه‌داری پیروی می‌کنند هم رخ می‌دهد و طبیعی است. اعتراضات در ماه‌های اخیر در این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد اما اقتصاد نفتی همواره خاصیتی داشته که حکومت‌ها را در معرض تزلزل قرار داده است. در شرایطی که شما برای اداره کشور و کسب درآمد تنها به فروش منابع بسنده می‌کنید و نیازی به مشارکت مردم و فعالیت اقتصادی اقشار مختلف ندارید، جدایی مسئولان و مردم و ایجاد طبقات اجتماعی با گسست‌های باورنکردنی، موضوع عجیبی نیست. در کشورهایی که طبقه‌ای از بزرگان و بزرگ‌زاده‌ها به آسانی برای تفریح و درمان به اروپا می‌روند اما مردم عادی درتامین حداقل‌های زندگی با چالش روبه‌رو هستند، به سادگی نمی‌توان به اسم آرمان‌خواهی هر هزینه‌ای را به ملت تحمیل کرد. در آرمان‌خواهی حکومت‌ها محقق نخواهد شد مگر اینکه مسئولان کمترین فاصله‌ها میان خود و مردم را از میان برده و از حال پایین‌ترین طبقات جامعه در شرایط اقتصادی مختلف باخبر باشند؛ سنگ بنای اقتصاد را درست چیده و ناکارآمدی‌ها را به حداقل برسانند تا مردم هم امیدوارانه بخشی از هزینه ایستادگی را به جان بخرند. @ketabenaab