eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
78 دنبال‌کننده
498 عکس
48 ویدیو
6 فایل
اخبار فرهنگ و سیاست در کانال پایگاه اطلاع رسانی کتاب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام دکتر عضوهیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم ع درکانالش نوشت: و سطح ؛ نگاهی به گاندو مجموعه تلویزیونی پس از یک دوره استقرار جبهه هوای سرد بر رسانه ملی، توانست مخاطبانی را به خود جلب کند. آگاهی امثال ما از برنامه‌های غیرخبری تلویزیون به جبر گرفتاری‌های متعارف، با واسطه اطرافیان به ویژه خانواده محترم صورت می‌بندد و گاه توصیه و تشویق‌های این عزیزان، ما را هم به پای تماشای یک برنامه می‌نشاند. تماشای پنج قسمت پایانی مجموعه تلویزیونی بر همین اساس صورت گرفت. سخن گفتن سنجیده و روش‌مند در باره جنبه‌های فنی و هنری و سیاسی این مجموعه را باید به اهل آن وانهاد، ولی هر تماشاگری همان طور که حق دارد برداشت خاص خود را از هر اثر هنری داشته باشد، این حق را هم دارد که با رعایت ارزش‌ها و هنجارها، برداشت خود در معرض داوری دیگران هم بگذارد. نوشتن این چند سطر بر همین اساس صورت گرفته است. به تصویر کشاندن صحنه‌هایی از کینه‌توزی ستمگر نسبت به مردم خوب و نجیب ما، آفتابی کردن بخشی اندک از مجاهدت‌ها و جان‌فشانی‌های جوانانی نیک‌سیرت و کم‌ادعا اما پرتوان و سینه‌ستبر و سرفراز که هیچ سودایی جز به دست آوردن خشنودی خدای خوب خود ندارند، یادآوری نهفته در کشورمان در دوران کنونی، و نشان دادن نقطه‌های نظام مقدس‌مان بخشی از جاذبه‌های این مجموعه بود. در همین جا باید از همه کسانی که توانستند این همه زیبایی را به تصویر بکشند سپاسگزاری کرد. اما این‌ها همه پیام‌های این مجموعه نبود. این مجموعه در اوج متوجه ساختن ذهن و دل مخاطب به زشتی‌های نظام سلطه امریکایی نشان داد که درک و فهم دست‌اندرکاران تلویزیون از مبارزه با چیزی جز یک ابزار برای جناحی با خود نیست. این مجموعه به زیبایی تمام به ما نشان داد که افق نگاه دست‌اندرکاران تلویزیون ما در استکبارستیزی همین است که بتوانند در آن بهانه‌ای برای ادامه راه ناصواب چهارده سال اخیر خود را بیابند، این مجموعه این قصه پر غصه را برای ما روایت کرد که چگونه همه ارزش‌های بنیادی انقلاب و نظام وقتی به دست جماعتی -که چفیه‌های خود را از ایام یه یادگار ندارند بلکه آن را از برخی مغازه‌های میدان انقلاب و یا پاساژ قدس قم خریداری کرده‌اند- بیافتد تا کجا آن را به ابتذال می‌کشاند، این مجموعه نشان داد که مانع اصلی در مسیر زنده ماندن شعارهای اصلی انقلاب کجاست. ما اکنون در اوج رویارویی نظام مقدس‌مان با نظام سلطه امریکایی هستیم. ضدیت یک ایرانی با چهره پلشت ستمگرانه بسیار فراتر از جریان‌های سیاسی فعال در داخل کشور است و قلمرویی گسترده‌تر از باورمندان به انقلاب دارد. بنده حتی این اعتراف زیرکانه کارگردان را که جوانان استکبارستیز ما هر چند در جَلوت باید به حکم مافوق خود در برابر یک جریان سیاسی دیگر بایستند اما در خلوت خود متعلق به "فضایی سبز" هستند قبول ندارم. امریکاستیزی با درجات مختلفی که دارد، یک حس عمومی بیشتر ایرانیان است. هیچ دور از ذهن نیست که بسیاری از خانواده‌های ایرانی مانند خانواده کوچک ما به هنگام پخش صحنه دستگیری مایکل که نماد به زانو درآمدن امریکا در برابر اراده ایرانی مسلمان است فضای خانه خود را با فریاد تکبیر و هورای شوق پر کرده باشند. برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران تلویزیون ما اکنون نوبت فروکاستن ضدیت با امریکا به یک نزاع سیاسی و به ابتذال کشاندن آن بود و این مجموعه از طریق منفعل نشان دادن دستگاه دیپلماسی کشور که بارها رهبری نظام آن را با وجود پاره‌ای کاستی‌ها ستوده است، کوشید حس پاک امریکاستیزی ایرانیان را برباید و آن را از دل بزداید و به انصاف باید حکم کرد که برای این هدف پایین، همه کوشش خود را به کار بست. اگر راه انصاف پیموده می‌شد اکنون در بحبوبه مبارزه مردم ما با امریکا و برای برافراشته نگاه داشتن این پرچم، سزاوار بود مجموعه‌ای به نام مایکل ابراهیمیان ساخته می‌شد. @ketabenaab
دکتر درکانالش نوشت: "گاندو" و مصائب دولت "دو سر" سریال را تماشا نکرده بودم و با توجه به برخی حواشی که داشت، دو قسمت آخر آن را دیدم. بخش پایانی گاندو، از دیدگاه دولت پژوهی، جای تأمل بسیار دارد و برخی " یک " را برملا می کند. دولت ها نیز، همانند هر موجود طبیعی یا بر ساخته دیگر، بیماری های متفاوت و البته خاص خود را دارند؛ اما دو نوع از بدخیمی رایج دولت ها عبارتند از؛ عارضه "بی سر" یا "دوسر" شدن یک دولت. بیماری ، عارضه ای است که یک سیستم سیاسی را از داشتن مرکز و مصمم محروم می کند و با تضعیف تعادل مغزی آن، زمینه را برای فروپاشی مرکز تصمیم دولت و آنارشیک شدن جامعه فراهم می کند. در این باره معمولا دولت وایمار در آلمان قبل از نازی ها را مثال می زنند. بیماری دوم اما "دوسر" شدن دولت است. در چنین شرایطی، مرکز تصمیم دولت به دو بخش تقریبا مساوی تقسیم می شود و دولت از نظر فیزیک بدن، به پیکره ای تبدیل می شود که تن واحد و سری دوگانه دارد. یا حداقل چونان انسانی دیده می شود که همواره دچار دوبینی،بلاتصمیمی و تردید است. در این باره نیز می توان به دولت انگلستان در انتهای قرن نوزده اشاره کرد که مرکز تصمیم بین مجلس عوام و حاکمیت مردم از یک سوی، و لردها و پادشاه از سوی دیگر تقسیم شده بود. دوگانه ای که هزینه و مصائب زیادی تولید می کرد. بخش پایانی گاندو، این وضعیت را در دولت جمهور اسلامی ایران آشکارا بر ملا کرده و به تماشای عموم گذاشت. دولت دوسر به ماشینی می ماند که دو موتوره است، لیکن بی آن که همسو بوده و یکی به دیگری کمک رساند، هر دو دقیقا عکس و ضد همدیگر کار می کنند. بدین سان، جامعه هزینه دو دولت را می پردازد و این دو موتور، در عین حال که با قدرت و پر هزینه و با سرو صدای بسیار کار می کنند، اما چون نیروی محرکه آن ها عکس یکدیگر طراحی یا به هر حال قرار گرفته است، نتیجه ای عاید جامعه ندارند. دولت دوسر مشکلات، ناتوانی ها و ناتوان سازی های خاص خود را دارد و اغلب موجب فرسایش کارآمدی و تضعیف مشروعیت دولت از یک سوی، و کلافه گی و سردرگمی جامعه از سوی دیگر می شود. @ketabenaab