قهرمان داستان، #کینتا_کونته از نیاکان نویسنده است که توسط تاجران #برده_داری ربوده شده و در بدترین وضع با کشتیهای تجارتِ برده به #آمریکا منتقل میشود و به فروش میرسد. نقطه آغاز رنجهای #سیاهپوستان آمریکا همینجاست.
این نویسنده #معاصر در بخشهای پایانیِ کتاب، به ذکرِ شرححال مختصری از خویش میپردازد، از چگونگی دستیابیاش به شرححال قهرمانان داستان سخن میگوید و از انگیزههایش برای نوشتن زندگینامهٔ #خانواده و نیاکانش پرده برمیدارد. سخنان نویسنده در این کتاب به خوبی برای خواننده فضای #نژاد_پرستانه حاکم بر آمریکا را روشن میسازد.
📚
در بخشی از کتاب آمده است:
«قانون میگوید اگر سیاهپوستی، در چشم سفیدپوستی راست نگاه کند ۱۰ ضربه #شلاق باید بخورد. قانون آنها میگوید اگر سفیدی قسم بخورد که سیاهی دروغ گفته است حق دارند یک گوش او را ببرند. اگر سفید بگوید سیاه دوبار دروغ گفته است حق دارند دوتا گوش او را ببرند. #قانون میگوید اگر آدم سفیدی را کُشتی به دارت خواهند زد اما اگر سیاهِ دیگری را بکُشی فقط شلاق میخوری... خواندن و نوشتن برای سیاهان غیرقانونی است. کتاب دادن به سیاهها غیرقانونی است.»