.
یه قاچ خوشمزه از کتاب🍉☺️
#قصه_دلبری🍃
گفت: «قبلش که نمیتونستم از تو دل بکنم، چه برسه به حالا که امیرحسینم هست، اصلاً نمیشه!»🥺 مطمئن بودم این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد..
خیلی تکرار میکرد: «اگر شهید نشی میمیری!»
ولی نه به این زودی.. غبطه خوردم.. آخرین پیامهایش فرق میکرد..نمیدانم به خاطر ایام محرم بود یا چیز دیگری:
هیئت سیار دارم، روضههای گوشیام...🍃📻
این تناقض تا ابد شیرینترین مرثیه است
سرترین آقای دنیا را خدا بیسر گذاشت..
وقتی میمیرم هیچ کس به داد من نمیرسد الا حسین..
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین..
پیامم به دستش نمیرسید.. نمیدانستم گوشیاش کجاست، ولی برایش نوشتم: «نوش جونت! دیگه ارباب خریدت، دیدی آخر مارکدار شدی!»🕊💚✨
قصه دلبری 🕊🫀
(یک عاشقانه شهدایی)🌸✨
خاطرات «#قصه_دلبری» از دوران #دانشجویی همسر شهید در دانشگاه آغاز می شود و پس از آن با ذکر خاطراتی از آغاز زندگی مشترک با شهید محمدخانی، تولد فرزندان و در نهایت #شهادت شهید به اتمام می رسد...
قصه دلبری با ماجراهایی ک در دانشگاه داشتند آغاز میشود و از خواستگاریهای پی در پی او میگوید..تا به زمانی که میرسد که نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد..🙂❤️
کتاب نثری شیرین و خواندنی دارد؛ مانند اکثر آثاری که روایت فتح در این قالب منتشر کرده است، با این تفاوت که این بار حرف از شهیدی است که همانند ما در این شهر نفس کشیده و زندگی کرده است...🌱🌻
✍🏻نویسنده:محمد علی جعفری
▫️ناشر:روایت فتح
▫️قالب کتاب:زندگینامه
📖تعداد صفحات:۱۴۴ صفحه
💳 قیمت ۷۵ ت با تخفیف ۷٠ ت🌼
ثبت سفارش🌱👇
@raufa_82
.
یه قاچ خوشمزه از کتاب🍉☺️
#قصه_دلبری🍃
گفت: «قبلش که نمیتونستم از تو دل بکنم، چه برسه به حالا که امیرحسینم هست، اصلاً نمیشه!»🥺 مطمئن بودم این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد..
خیلی تکرار میکرد: «اگر شهید نشی میمیری!»
ولی نه به این زودی.. غبطه خوردم.. آخرین پیامهایش فرق میکرد..نمیدانم به خاطر ایام محرم بود یا چیز دیگری:
هیئت سیار دارم، روضههای گوشیام...🍃📻
این تناقض تا ابد شیرینترین مرثیه است
سرترین آقای دنیا را خدا بیسر گذاشت..
وقتی میمیرم هیچ کس به داد من نمیرسد الا حسین..
ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین..
پیامم به دستش نمیرسید.. نمیدانستم گوشیاش کجاست، ولی برایش نوشتم: «نوش جونت! دیگه ارباب خریدت، دیدی آخر مارکدار شدی!»🕊💚✨