eitaa logo
کتاب زندگی
2.4هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
34 فایل
@Niloufarkalhor ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸راه شناخت حق شاید بگویید چگونه بین این همه کثرات، می‌توان وحدت را دید؟ اما سؤال اینجاست که اگر کثرات نباشند، چگونه می‌توان حق را دید؟! ما از ذات اقدس اله، بسیار فاصله داریم و اگر آن وحدت در کثرات، ظهور نکند، ما راهی به سوی شناختن حق نداریم. پس با بینش صحیح، کثرات نه تنها بد نیستند، بلکه تنها راه رسیدن به کمال و سعادت‌اند. علائم راهنمایی، دستورات متفاوتی می‌دهند؛ اما همه‌ی آن‌ها نسبت به موضوع، یکی هستند و می‌خواهند به مقصد برسانند. کثرات و جنبه‌های وجه‌الخلقی هم اگرچه با هم متفاوت‌اند، قدم‌های رسیدن به وجه‌اللّهی‌اند. لذا ما در سیر حرکت خود، باید اختلاف آیه‌ها را ببینیم؛ اما اختلافات آن‌ها را خارج از موضوع نپنداریم و بدانیم تمام پدیده‌ها، سختی‌ها و راحتی‌ها، احکام و عبادات و... باید ما را به سوی حق ببرند. خداوند، افرادی را شایسته‌ی دیدن نشانه‌ها و هدایت با آن‌ها معرفی می‌کند، که صاحب اندیشه و تعقل باشند. می‌دانند خدایی که آیه‌ها را آفریده، حکیم است و باطل نیست؛ پس آیه‌ها و جلوات او هم باطل نیستند. "إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِاُولِي الْأَلْبابِ* الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّار. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸در راه‌ماندگان ▫️با توجه به مثال جادّه، در مسیر رسیدن از کثرات به وحدت، دو عامل ممکن است ما را از مقصد بازدارد؛ اوّلین عامل، عدم تطبیق خود با جاده و علائم است. مثل اینکه راننده فقط انتظار پیمودن راه صاف را داشته باشد و خود را برای راه پر پیچ و خم یا شرایط برفی و بارانی، آماده نکند. این امر در معنا، آن است که واقعیت‌های زندگی مادی را نبینيم و تصوّر درستی از شرایط نداشته باشیم؛ فکر کنیم همه چیز باید مطابق میل ما باشد و با کوچک‌ترین ناملایمتی، از حرکت بایستیم. ▫️دوّمین عامل که رونده را از حرکت بازمی‌دارد، جاذبه‌های بین راه است. مثلاً راننده در مسیر، استراحتگاهی با همه‌ی امکانات رفاهی می‌بیند و آن قدر مجذوب می‌شود که تصمیم می‌گیرد همان جا بماند! این گروه در مسیر معنا، افرادی هستند که چنان مجذوب دنیا و آیه‌های الهی می‌شوند که آیات را موضوع و مقصد می‌پندارند و مقصد اصلی را از یاد می‌برند. آنان درواقع نشانه‌ها را شریک خدا می‌گیرند و به جای آنکه از آن‌ها به خدا برسند، در تاریکی توهّم، با آن‌ها برخورد می‌کنند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸ورود به عالَمِ برتر ▫️برای رهایی از توهّم و رسیدن به عقل، باید از دنیا جدا شد. مثل کودکی که برای غذا خوردن از دست مادر، باید از شیر مادر جدا شود. ▫️مولوی، جهان را به درخت، و ما را به میوه‌های آن تشبیه می‌کند و می‌گوید همان طور که میوه تا وقتی کال است، به درخت می‌چسبد و پس از آنکه رسید، از شاخه جدا می‌شود، ما هم تا زمانی که کال و اسیر توهّم هستیم، به دنیا می‌چسبیم؛ اما اگر به عقل برسیم، دیگر هیچ چیز دنیا برایمان لذّت نخواهد داشت و به دنبال جدا شدن از شاخه‌ی دنیا و رسیدن به عوالم برتر خواهیم بود: ✨این جهان، همچون درخت است ای کِرام ✨ما بر او چون میوه‌های نیم‌خام ✨سخت گیرد خام‌ها، مَر شاخ را ✨زانکه در خامی نشاید کاخ را ✨چون بپخت و گشت شیرین، لب‌گزان  ✨سست گیرد شاخ‌ها را بعد از آن ✨چون از آن اقبال، شیرین شد دهان  ✨سرد شد بر آدمی مُلکِ جهان ✨سخت‌گیری و تعصّب، خامی است  ✨تا جنینی، کار، خون‌آشامی است @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸نشانه ▫️در ناسوت، هرچه هست، نشانه‌ است و هیچ کدام از این نشانه‌ها، ایستگاه نیستند، بلکه برای عبورند و مقصد را رهنمون می‌شوند. انسان نیز با مدد نیروی عقل می‌تواند نشانه‌ها را همان طور که هستند، ببیند و راه خود را بیابد. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸نگاه مشرکانه گروهی هستند که با توهّم، به هستی و نشانه‌هایش می‌نگرند. قرآن، این گروه را چنین توصیف می‌کند: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهِ أنْداداً یحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ وَ لَوْ یرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یرَوْنَ الْعَذابَ أنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أنَّ اللهَ شَدیدُ الْعَذابِ.» و برخی از مردم، شریکانی غیر خدا می‌گیرند و آن‌ها را چون دوستی خدا، دوست می‌دارند؛ ولی كسانی كه ایمان آورده‌اند، به خدا محبت شدیدتری دارند. و کاش كسانی كه [با شریک گرفتن برای خدا] ستم کرده‌اند، هنگامی كه عذاب را مشاهده كنند، بدانند تمام نیرو از آنِ خداست و خدا، سخت‌كیفر است. ▫️این آیه، لزوماً در مورد بت‌پرستان نیست و شمول بیشتری دارد. یعنی منظور از «أَخذِ نِد» در این آیه، اخذ ظاهری نیست. ممکن است فردی در عالم فعل و ظاهر، چیزی را شریک خدا قرار ندهد؛ اما بینش او به هستی، شرک‌آلود باشد، بلکه منظور، کسانی است که در میدان میل و اختیار خود، شرک خفی دارند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸باریک‌تر از مو ▫️طبق روایت امام صادق(علیه‌السّلام)، رسوخ شرک خفی در قلب، از حرکت مورچه روی سنگ سخت در شب تاریک، پنهان‌تر است. ▫️برای اینکه معنی شرک خفی را درست بفهمیم، باید معنی توحید را به درستی دریابیم. موحّد حقیقی، کسی است که نه تنها اعتقاد دارد ذات باری تعالی واحد است، بلکه در فعل و صفت هم همه چیز را ظهور حق‌تعالی می‌بیند. او می‌داند جریان یافتن وجود در هستی است که سبب ظهور کثرات می‌شود؛ مثل جریان یافتن آب در دریا، که امواج، کف‌ها و حباب‌ها را پدید می‌آورد. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸نگاهِ موحّدانه ▫️موحّد، کسی است که باور دارد امواج و کف‌ها هستند، امّا اصیل نیستند. از آب برخاسته‌اند، امّا آب نیستند. ▫️آب، پایدار و منشأ اثر است و فنا و نابودی در آن، راه ندارد؛ امّا خاصیت حباب، فناست و موحّد که این را می‌داند، هرگز اثر آب را از حباب، انتظار ندارد و چون آب را دارد، فنای حباب‌ها و امواج، آزرده‌اش نمی‌کند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸شرک یعنی.... ▫️شرک یعنی خدا هست، کثرات هم هستند؛ اما توحید یعنی او هست و کثرات، ظهورات اویند که استقلال در هستی ندارند. ▫️شریک برای خدا گرفتن، به این معنی است که فرد، امواج و کثرات را مستقل و جدای از آب وجود ببیند. کثرات، فی‌نفسه هیچ اثری ندارند و تمام اثرات، از وجود است. و شرک یعنی این اثرات را از کثرات دیدن، نه از وحدت. آنچه در دنیا نمود دارد، کثرت است؛ لذا اگر فرد، باور نکند که ورای این امواج، آب هست و آن آب را نبیند، اسیر امواج کثرت می‌شود. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸آب یا سراب؟ ▫️ما که باور داریم خدا یکی است؛ چه ایرادی دارد در دنیا، دل به کثرات ببندیم؟ ایراد کار، آنجاست که وجود ما، بی‌نهایت‌طلب است؛ ولی کثرات، فانی و هالک‌اند و به تمامی، تا آخر عمر از ما گرفته می‌شوند. همان طور که هیچ کس با حباب سیراب نمی‌شود، وجود ما هم با کثرات، سیراب نمی‌گردد و آب گوارای وجود را می‌خواهد. ▫️لذا اگر کثرات را جدای از حق، دوست داشته باشیم، خودمان هم با زوال آن‌ها می‌شکنیم و در عالم باقی که وجود محض، ظهور دارد و خبری از کثرات نیست، دست خالی خواهیم بود. اما کسی که به آب وجود رسیده است، اگرچه کثرات را می‌بیند و با آن‌ها زندگی می‌کند، زوال کثرات، او را متأثر نمی‌نماید؛ چون در درون خود، غنی است. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸محبوبِ انسان ▫️محال است ما چیزی را قبول کنیم و آن چیز به دلمان وارد نشود. خاصیت نفْس، این است که اگر به چیزی توجه کند، با آن عینیت می‌یابد. لذا انسان با محبوبان خود، معیت وجودی –نه اعتباری- دارد و نفْسش با آنچه دوست دارد، یکی می‌شود؛ «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ». تا جایی که حتّی اگر سنگی را دوست داشته باشد، با آن محشور می‌شود. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸بهایِ محبت ▫️اگر کسی کثرات را که ذاتاً فانی‌اند، دوست بدارد، نفْسش به آن‌ها تعیّن می‌گیرد و با همان تعیّن، به سرای باقی منتقل می‌شود؛ و چون آنجا خبری از کثرات نیست، او جز درد و الم نمی‌یابد. ▫️پس مراقب آنچه دوست داریم، باشیم! از خود بپرسیم برای چه، همسر و فرزند یا پدر و مادر خود را دوست داریم؟ آیا این دوست داشتن را در دایره‌ی محدود مادّی تعریف می‌کنیم، یا با آنان رابطه‌ی وجودی و ولایی داریم و به خاطر حق، به آنان علاقه‌مندیم؟ @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ 🔸ارتباطی جاودان ▫️موحّد، همه‌چیز و همه‌کس را به لحاظ حق، دوست دارد و به همین دلیل در دوست داشتن‌های خود، گرفتار طمع و توقّع نمی‌شود و مهم‌تر از آن می‌تواند امتداد این دوستی را در جهان باقی دنبال کند. چون در قیامت، نسب‌ها و سبب‌ها از کار می‌افتد و روابط دنیوی از هم گسیخته می‌شود. لذا تنها، خانواده‌ای می‌توانند در آخرت در کنار هم باشند، که در دنیا بر مبنای توحید و وجود، با هم رابطه داشته‌اند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸