eitaa logo
کتاب زندگی
2.4هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
34 فایل
@Niloufarkalhor ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️طلب خیر "يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ؛ يَا مَنْ يُعْطِی الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ، يَا مَنْ یُعْطِى مَنْ سَأَلَهُ، يَا مَنْ یُعْطِى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً؛ أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إیّاکَ جَمِیعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ جَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ، و اصْرِفْ عَنّی بِمَسْأَلَتِی إیّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْيَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ؛ فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَيْتَ، وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِكَ يَا كَرِيمُ." "ای آن‌که برای هر خیر، به او امید دارم و در هر شرّ، از خشم او امان می‌خواهم. ای آن‌که به اندک، بسیار می‌دهی و نه تنها به آن‌که از تو درخواست کرده، عطا می‌کنی، بلکه به آن‌که نه از تو خواسته و نه حتی تو را شناخته نیز از سر مهربانی و رحمت می‌بخشی. من هم فقط از تو می‌خواهم؛ تمام خیر دنیا و آخرت را به من عطا کن و تمام شرّ دنیا و آخرت را از من بگردان؛ که همانا هرچه عطا کنی، چیزی از تو کم نشود. و از فضلت بر من بیفزای، ای کریم." این دعا را پس از نمازهای روزانه در ماه رجب، بارها و بارها خوانده‌ایم؛ شاید چندان هم در معنایش تأمل نکرده باشیم. اگر هم اندیشیده باشیم، اغلب خیر را در نعمت‌های مختلف مادی و معنوی دیده‌ایم و مثلاً سلامت یا ثروت خواسته‌ایم، یا اینکه فرزندمان تحصیل و ازدواج موفق داشته باشد، یا اینکه زیارت برویم و... . امّا حقیقتاً معنای "کلّ خیر" چیست؟ @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️انسان و کمال انسان، سه نوع کمال دارد؛ کمال اول، روح اوست که ظهور حقّ و عین زیبایی است؛ چون از ذات الهی صادر شده و نمی‌تواند هیچ نقص و قوّه‌ای داشته باشد. این کمال، بی‌واسطه از جانب حق‌تعالی به همۀ انسان‌ها اعطا شده، حتی کفّار و مشرکان. همه نیز این کمال را در خود می‌یابند و هیچ کس در هیچ شرایطی نمی‌تواند هستی خود انکار کند و بگوید: "من نیستم"! چون هست و همۀ اسماء خدا را در درون خود دارد؛ منتها ذات مستقل ندارد و فقط ظهور اوست. کمال دوم انسان، ظهور آن روح کامل در جسم یا همان خلقت مادی است. این کمال هم برای همگان است؛ منتها با واسطۀ علل و اسباب یعنی طبیعت، پدر و مادر و... به آن‌ها می‌رسد. علل و اسباب، عامل این کمال نیستند؛ فقط واسطه‌اند. پدر و مادر، نطفه را صاحب قلب و مغز و چشم و گوش نمی‌کنند؛ آن‌ها فقط شرایط را آماده می‌کنند تا کمالاتی که نطفه در درون خود دارد، به ظهور برسد. کمال سوم انسان، کمال ربوبی و همان عاقبت‌به‌خیری است که در گرو اختیار است؛ اینکه او به اختیار خود، کمال درونش را به تعیّن برساند و خلیفۀ خدا شود. اینجاست که همه یکسان نیستند و برخی به کمال ربوبی می‌رسند و برخی نمی‌رسند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️نفسِ انتخاب گر یک ریگ یا دانۀ گندم در هیچ شرایطی انسان و صاحب قلب و چشم و... نمی‌شود؛ چون آن کمال درونی را در رتبۀ انسانی ندارد. تمام موجودات، رتبه‌هایی از کمال را دارند و باطن و ظاهرشان، کامل و ظهور حقّ است؛ منتها هیچ کدام به رتبۀ انسان نمی‌رسند. مثلاً حیوان، روح حیوانی دارد و نبات، روح نباتی؛ اما روح انسانی، جامع تمام مراتب است. پس روح و جسم انسان، هرکدام در جای خود کامل‌اند؛ اما در ابتدا تعیّن ندارند و خود انسان یا علل و اسباب نیز صاحب یا عامل این کمال نیستند. این کمال، تنها، ظهور لطف و عشق الهی است . البته انتخاب‌گر، نه جسم انسان است و نه روح او؛ بلکه نفس اوست که به روح کامل و جسم کامل، متعلق شده تا تعیّن بگیرد و "من" شود. این مرحلۀ کمال و ساختن اختیاریِ خود، از سنّ تکلیف آغاز می‌شود. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️از خود بطلب... ممکن است پدر و مادر، ژن، محیط، تربیت یا... خدشه‌هایی در راه ظهور سلامت و کمال انسان ایجاد کرده باشد. اکنون چه کند؟ آیا تقصیر را گردن پدر و مادر بیندازد و به تصور اینکه دیگر کاری از دستش برنمی‌آید، آسوده بنشیند؟ خیر، این درست نیست؛ زیرا انسان در سنّ تکلیف، علت تامّۀ کمال خود می‌شود و چنان قدرتی پیدا می‌کند که می‌تواند تمام خط‌خطی‌های احتمالی وجودش را پاک کند. چگونه؟ با شریعتی که خدا برایش گذاشته است. شاید بگوییم: «شریعت که مربوط به ظاهر است؛ چگونه با این امر ظاهری، باطن خود را پاک کنیم و خدا را بیابیم؟» هدف از تمام ظواهر شریعت، همین پاک کردن باطن است. پس اگر به اختیار خود و براساس فطرت، شریعت را انتخاب و به آن عمل کنیم، باطنمان هم آماده می‌شود. زیرا خدا در درون ماست و جستجو نمی‌خواهد؛ فقط باید خط‌خطی‌ها را کنار بزنیم تا او را بیابیم. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️عشق و انتظار در آغاز سنّ بلوغ، به انسان نمی‌گویند دنبال کسب معرفت برود. قدم اول او شریعت است؛ هرچند آن هم اگر به زور و جبر باشد، اثر پاک‌کنندگی ندارد. در ابتدای حرکت، انسان آمادۀ پذیرش شریعت است و در این راستا هرچه به کمالات و فضایلی که آماده و مقتضی آن‌هاست، نزدیک شود، وجودش برای کمالات و فضایل برتر و معرفتی، آماده‌تر می‌گردد. پس باید از ابتدا به شریعت عمل کند و نماز و روزه و... داشته باشد؛ به تدریج هم در مسیر کسب معرفت بیفتد و سرّ و فلسفۀ عبادات را بشناسد. آنی نیست؛ ولی با این سیر می‌تواند به مدارج و فضایل عالی برسد. این همان تربیت الهی است که کمالات وجود انسان را به تعیّن می‌رساند و او را عاقبت به خیر می‌کند. پس خیر، غایت وجود و کمال نهایی انسان است و سعادت انسان، در رسیدن به خیر می‌باشد. اوج این خیر هم "بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ" است؛ یعنی امام و انسان کامل، که شرط انسانیت ما، عشق و انتظار اوست. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️نشانه ی عروج متأسفانه ما با اینکه اهل شریعتیم، اغلب به مرحلۀ معرفت راه نیافته‌ایم؛ چون فقط دنبال دانستن هستیم. برای همین هم عمری است عبادت کرده‌ایم، اما هنوز فقط ظاهر دنیا را می‌شناسیم و تمام گرایش‌ها و همّ و غممان امور دنیاست؛ دعا و زیارتمان هم برای رفع حاجات دنیوی است. درحالی‌که اگر همان‌ها را که می‌دانیم، درست عمل کنیم و دارا شویم، لذتش را می‌چشیم و آمادۀ مراتب بیشتر و بالاتر می‌گردیم. نشانۀ بالا رفتن وجود نیز بالا رفتن سطح گرایش‌ها و تغییر دغدغه‌ها و نگرانی‌هاست. آن‌که با حرکت اختیاری در مسیر شریعت، آمادۀ درک معرفت شود و به تدریج عروج کند، دیگر با فراز و نشیب‌های زندگی، بالا و پایین نمی‌شود و نه در خوشی‌های دنیا، دچار غفلت می‌گردد، نه در ناخوشی‌ها به دلهره و اضطراب می‌افتد چون دلش به بودن خدا، قرص است و می‌داند در هیچ شرایطی، تنها و رهاشده نیست و امکان ندارد خدا، لحظه‌ای از او چشم بردارد. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️نفسِ انتخاب گر یک ریگ یا دانۀ گندم در هیچ شرایطی انسان و صاحب قلب و چشم و... نمی‌شود؛ چون آن کمال درونی را در رتبۀ انسانی ندارد. تمام موجودات، رتبه‌هایی از کمال را دارند و باطن و ظاهرشان، کامل و ظهور حقّ است؛ منتها هیچ کدام به رتبۀ انسان نمی‌رسند. مثلاً حیوان، روح حیوانی دارد و نبات، روح نباتی؛ اما روح انسانی، جامع تمام مراتب است. پس روح و جسم انسان، هرکدام در جای خود کامل‌اند؛ اما در ابتدا تعیّن ندارند و خود انسان یا علل و اسباب نیز صاحب یا عامل این کمال نیستند. این کمال، تنها، ظهور لطف و عشق الهی است . البته انتخاب‌گر، نه جسم انسان است و نه روح او؛ بلکه نفس اوست که به روح کامل و جسم کامل، متعلق شده تا تعیّن بگیرد و "من" شود. این مرحلۀ کمال و ساختن اختیاریِ خود، از سنّ تکلیف آغاز می‌شود. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️هوسِ خیر خدا به فرمایش قرآن کریم: "أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ." آگاه باشید، همانا اولیاء خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین می‌شوند. پس هرکه دارد هوس خیر خدا، بسم‌الله؛ و خیر خدا، مساوی است با امنیت از شرّ خود. هرکس آرزوی آرامش و رهایی از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها را دارد، باید در مسیری حرکت کند که به عوالم برتر برسد. در قدم اول، اهالی عالم بالا یعنی ملائکه و مجرّدات را بشناسد و لااقل تصور و معرفتی اجمالی و حصولی به آن‌ها پیدا کند، تا شوق رسیدن به معرفت تفصیلی و حضوری در او حاصل شود و به عالم بالا گرایش پیدا کند. آن وقت نه تنها معقولات را درک می‌کند، بلکه می‌تواند وارد عالمش شود و عاقبت‌به‌خیر گردد. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️خیر مطلق "يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ ..." از خیر گفتیم، تا حقایق این دعای ماه رجب را درک کنیم و بتوانیم آن را با آگاهی و معرفت بیشتر بخوانیم و شوقمان برای حرکت، بیشتر شود؛ وگرنه وقتی دعا را مثل روزنامه بخوانیم، در ما شوق و رغبت ایجاد نمی‌کند. خیر یعنی غایت رسیدن و رشد موجود، متناسب با رتبه‌ای که از حق گرفته است. پس خیر، امری مطلق و وحدانی است؛ اما سعادت، نسبی است و برای هر موجود در هر سنّ و جنس و شرایطی می‌تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، سعادت انسان در جامعیّت اوست، یعنی اینکه در همۀ اوصاف نیکو به اوج رشد خود برسد؛ و مقصد این سعادت، خیر اوست، یعنی ظهور اختیاری آن اوصاف. اما چگونه؟ @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️خیر حقیقی انسان برای رسیدن به هر مقصد، ابتدا آن را تصوّر می‌کند و در درونش شوقی برای حرکت به سوی آن ایجاد می‌شود. آن گاه ارادۀ حرکت می‌کند و به سوی آن می‌رود تا می‌رسد. مثل تشنه که آب را تصوّر می‌کند، مشتاق می‌شود آن را بنوشد و بعد می‌نوشد و سیراب می‌شود. هر حرکت انسانی چنین است و هدف و غرض دارد؛ و آن همان نیّتی است که از حرکتش در نظر گرفته و آن را غایت عملش می‌داند. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️انواع خیر "خیر"، معنای واحد دارد و در معنی تامّ و مطلق خود، ویژۀ انسان است؛ اما می‌توان برای آن، مراتب هم در نظر گرفت. "خیر شریف"، آن است که فی‌نفسه شرافت دارد و خودش مقصد است؛ یعنی حکمت و عقل. همۀ انسان‌ها استعداد رسیدن به حکمت را دارند تا بتوانند اسرار فراز و نشیب‌های زندگی را دریابند. نشانۀ این استعداد هم آن است که حتی یک بار شده، به ذهنشان خطور می‌کند که: «این همه برای چه؟ چرا آمده‌ام و به کجا قرار است برسم؟» "خیر ممدوح"، فضایل اخلاقی و اوصاف نیکوست که در همه جای دنیا و برای همۀ افراد، ستودنی است. حتی کافری هم که خوش‌اخلاق باشد، خُلقش پسندیده و ممدوح است. البته در همۀ این مراتب، فاعلیت اختیاری انسان، شرط است؛ یعنی اگر به جبر یا از ترس آبرو و حرف مردم یا دلایل دیگر، خوش‌اخلاق شده باشد، خیر نیست. "خیر نافع" هم آن است که فی‌نفسه مطلوب و مقصد نیست؛ اما مقدمۀ رسیدن به خیر مطلوب و تامّ است. مثلاً غذا خوردن، حفظ سلامت یا یادگیری علوم روز، از خیرات نافع است. @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸
╭▫️🔸🔸 ▫️ 🔸 ـ🌱﷽ ▫️خیر تامّ مراتب خیر، همه خیرند؛ اما خیر تامّ، آن است که وقتی به آن رسیدیم، دیگر چیزی نخواهیم و منتظر خیر دیگر نباشیم؛ یعنی همان حکمت و وصول به حقّ، که جان تشنۀ انسان را به کلی سیراب می‌کند و همۀ طلبش را پاسخ می‌گوید. البته شاید پیش آمده که ما حاجتی داشته باشیم و به خدا بگوییم: «اگر این را بدهی، دیگر از تو چیزی نمی‌خواهم»؛ اما این، حقیقت ندارد و هربار که به طلبمان رسیده‌ایم، باز چیز دیگر خواسته‌ایم. یعنی هنوز طالب خیر حقیقی نشده‌ایم. با این حال، رسیدن به خیر مطلق، بدون رسیدن به خیرات مادی و بدنی یا همان سعادت حاصل نمی‌شود؛ "أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إیّاکَ جَمِیعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ جَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ". @ketabezendagi 🔸 ╰─────🔸▫️🔸