📕#نان_و_شراب
✍️#اینیاتسیو_سیلونه
📝#محمد_قاضی
نان و شراب / اینیاتسیو سیلونه
نان و شراب [Pane e Vino]. رمانی از اینیاتسیو سیلونه (سکوندو ترانکویلی ، ۱۹۰۰-۱۹۷۸)، نویسنده ایتالیایی، که در ۱۹۳۷ انتشار یافت. در این رمان، که سهم حسب حال سیلونه در آن بسیار زیاد است، او از انقلابی دلزدهای سخن میگوید که احساس میکرد در وجودش سربرمیآورد. در واقع، در گفتگوهای این کتاب بعضی از دلایل تصمیم نویسنده به ترک حزب کمونیست در ۱۹۳۰ دیده میشود. رمانی است به معنای آنچه استاندال رمان میپنداشت؛ یعنی آینهای که انسان را در طول راهی به گردش درمیآورد. سیلونه بازگشت غیرقانونی پیترواسپینای مهاجر را به ایتالیا ترسیم میکند که برای بهتر مخفی کردن خود به لباس کشیشی درآمده و نام دون پائولو را برای خود برگزیده است. پیترو، به علت بیماری، به زودی شهر رم را ترک میگوید و در همان لباس کشیشی به روستای کوچکی در ناحیه آبروتسی میآید تا مداوا شود. در آنجا در تماس با مردان خاک خود و دختر جوانی به نام کریستینا که میخواهد راهبه شود، درمییابد که اعتقادش به انقلاب به دلیل وفاداری به جوهر اخلاقی مسیحیت است؛ مسیحیتی که او همچنان از پذیرفتن اسطوره آن امتناع میورزد و …
✨#تحلیل
نان و شراب، داستان ایثار است. مذهب است که در بطن سوسیالیسم، و هر چند که قهرمان داستان ضد مذهب مینماید اما خود به نوعی، جوهرهای از حقیقت مسیح را دارد و این یکی از ریشههای ناب و کلاسیک سیلونه است که هر اصالتی را در بطن هر مذهب و هر مکتب سیاسی ارج مینهد، سیلونه در قسمتی از کتاب به این مهم اشاره میکند و میگوید "در همهٔ ادوار و در لوای انواع حکومتها، بالاترین کار روح این است که خود را نثار کند تا خود را بجوید. خود را فنا کند تا خود را بازیابد. انسان به جز آنچه میدهد ندارد. کتاب تحلیل ژرف کاوانه سیاست جاری است و زندگی تودهها در رابطه با این سیاست، تحلیل این تثلیثقدرت: سوسیالیسم - فاشیسم - و کلیسا است، سراسر اثر حاوی طنزی هوشیارانه و زیرکانه است. به خوبی از عهده نشان دادن خُرافه، جهل، و تعصّب مذهبی برآمده است، آن فسادی را که تا عمق استخوانشان ریشه دوانده شکافته است و در ترسیم ایتالیای جهل زده، تاریک و بی فرهنگ که در آن فاجعه یک روشنفکر - مبارز با تمامی ابعاد فساد آن است موافق آمده است، ایتالیایی که در آن جایی برای آزاد زیستن جز در خدمت به ظلم، حکومت و بانک نیست. کشوری که کلیسا در راس مخروط ستم آن قرار دارد و به تبلیغ مذهبی میپردازد که جز افیونی مخدر برای مردم نیست. مذهبی که واعظین رسمی آن خدمه مؤسسه دنیایی و سرگرم مشغلههای دنیوی و طبقاتی هستند، از این روست که یک مبارز متعهد باید اقدام کند و برای جان بهدربردن از این معرکه گورستانی شوم جان به مهلکه اندازد و نجات خویش را در قربانی کردن خویش بجوید. تمامی تأکید نویسنده بر مراسم عشای ربانی به همین خاطر است. آنجا که از جنگ سخن میگوید و آن را محکوم میشمارد طنزی سرشار دارد. اندیشههای «آکیل گریزپا» دربارهٔ بروز و علت جنگ ایتالیا با انگلستان اگر صد در صد منطقی نباشد و جز طنز به حساب نیاید، نود در صد معقول و عقلایی است و مگر جز این است که جنگ تجاوزگرانه همیشه به خاطر کسب منافع بیشتر رخ داده است؛ و این است طنز گزنده سیلونه که جای ستایش بسیار دارد و از واقعیت جدا نیست، زیرا آدم هوشیار از خود نمیپرید در این طنز چه مقدار واقعیت است بلکه میخواهد بداند در هر واقعیت تا چه مقدار طنز نهفته است
✨#قهرمان_کتاب
سپینا، قهرمان کتاب هر چند سوسیالیست است اما هرگز یک موجود حزبی دُگماتیست نیست. در تمام مدت در کار نقد خویش و انتقاد خویش است. هر چند به سوسیالیسم معتقد است اما از هم اکنون آتیه آن را تحلیل میکند. اینجا نیز همان داستان همیشگی نهضت نظام مطرح است. تا وقتی که یک نهضت به نظام تبدیل نشده پویا است و همیشه برای شنیدن حقیقت گوش، حوصله، و حتی لبخند دارد، اگر از آن سو فاشیسم هیولایی است که بی منطق میکوبد و ویران میکند، سوسیالیستها که داعیه مبارزه با آن را دارند نیز همانطور رفتار میکنند، از این رو است که قهرمان داستان «سپینا» در تمام مدت در جستجوی یافتن یک پایگاه اصیل و ارزشمند، حرکتی دائم دارد. وجود او به مثابه یک انقلاب دائم است که هر لحظه پویاتر و کاملتر میگردد.
کتاب همراه ⬇️⬇️
🆔 @ketabhamrah