📚 #داستان_آموزنده
فقيری سه عدد پرتقال خريد
اولی رو پوست كَند خراب بود
دومی رو پوست كَند اونم خراب بود
بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومی رو خورد.
گاهی وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم تا بتونيم #زندگى كنيم...!
وقتى #گرسنه اى
يه #لقمه نون خوشبختيه
وقتى #تشنه اى
يه #قطره آب خوشبختيه
وقتى #خوابت مياد
يه #چرت كوچيك خوشبختيه…
خوشبختى يه مشتى از لحظاته…
يه مشت از نقطه هاى ريز ، كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن،
يه خط رو ميسازن به اسم
#زندگى …
قدرخوشبختى هاتونو بدونيد
@ketabjanati