eitaa logo
کتابــ کدهــ تسنیمــ
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
190 ویدیو
48 فایل
خوش اومدین به اینجا 💐 کتابکده تسنیم با گلچینی از کتاب ها و محصولات ناب فرهنگی ،آموزشی برای شما خوبان ✨ فروش به صورت مجازی و حضوری ⇦دامغان ،میدان امام (ره) ، زیرزمین پاساژ ولی عصر (عج) ، روبه روی حمام کاج سنتی ⇨ @Jo_zm_sh🆔 ۰۹۱۹۶۶۹۲۷۱۶📲
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب رویایی است که تو در دست می گیری! شبتون رویایی:)
خدایا ما رو خار چشم دشمنانت قرار بده 🤲
یاران ظهور؛ 🌻با رویکرد آموزش معارف مهدوی در قالب بازی و سرگرمی به کودکان 🔺بازی چهار یا دو نفره دارای یک صفحه بازی و چهار مهره رنگی و یک تاس و کارتهای سوال سه گزینه ای در ارتباط با امام مهدی عجـ.. 📗همراه کتابچه ماجرای ظهور امام مهدی عجـ... 😊 مناسب برای کودکان ۸ سال به بالا 💳قیمت:75/000 تومن 🎁با تخفیف 68/000 تومن 📚@ketabkadeh_tasnim
👴 یه پیرمرد که امام رضا صدای دلشُ میشنوه 🧶 🧶 🕌یه کتاب پراحساس امام رضاییِ 🧣 داستان مربوط میشه به سفر (ع) از مدینه به خراسان و رسیدنشون به نیشابور؛ جایی که خیلی از شیعیان منتظر رسیدن و دیدنش هستن. 🧤 پیربابا همراه با نوه اش ، خونه کوچیکش رو آب و جارو میکنه و بزرگترین آرزوش اینه که یک شب امام رضا (ع) مهمونشون بشه، آرزویی که با کمک پرنده های نیشابور از رویا به واقعیت تبدیل میشه... 🧶🧵🧣🧤🧶🧵🧣 💳 قیمت:  ۶۰.۰۰۰ تومان 🎁 با تخفیف: ۵۷.۰۰۰ تومان 📚 انتشارات: رود آبی ✍🏻 نویسنده : 👫🏻 رده سنی : ۶ تا ۱۱ سال 🧶🧵🧣🧤🧶🧵🧣 آیدی مشاوره و خرید@Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
ادّعایی نداشت.خیلی ساده زندگی می کرد.با همه ی مردم صمیمی بود.بسیاری از نزدیک ترین دوستانش نیز از کرامات و معنویات او خبر نداشتند.نمی دانستند که این خیاط بی ادعا یک عارف بزرگ و صاحب کرامت است.نه کلاه متفاوتی بر سر می گذاشت و نه تکیه کلام های عارفانه به خورد مردم می داد.راه رفتن و غذا خوردن و نگاه کردنش هم کاملا عادی بود.بزرگ ترین نشانه ی عرفان رجبعلی نیز همین بود.هیچگاه از راه شرع،قدم بیرون نگذاشت و به جلوه گری و ریا کاری روی نیاورد.خیاط مهربان خیاط مولوی یکپارچه اخلاص بود. 📗کتابی که خیلیهاتون سراغش رو میگرفتید همان مرد خدایی که با ساده ترین ملاحظات هم خودش عاقبت بخیر شد و هم خیلی های دیگر رو عاقبت بخیر کرد🦋 مجموعه‌ی حاضر را می‌توان یک دوره، درس اخلاق نیز تلقّی کرد. درس اخلاقی که در بستر ارائه یک الگوی عملی عرضه شده است👌. کتابی بسیار روان و کاربردی برای نسل جوان و نوجوان ما 🍃 📚از انتشارات: جمال ✍به قلم: ابوالفضل هادی منش 💳قیمت: ۹۹/۰۰۰ تومن 🎁با تخفیف: ۹۷/۰۰۰ تومن 👨‍🦳🪡🧵🪡🧵🪡🧵👨‍🦳 آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••بنام وجود پُروجودی که وجودم ز وجودش به وجود آمده است...
🌱مجموعه کتاب کودکی نامداران، ۱۰ جلد کتاب داره که هر جلدش درباره یکی از شخصیت های بزرگ ایرانی چند روایت داره... 🔸️این مجموعه کتاب مناسب +۱۲ ساله. 📗یکی از کتاب های مجموعه که مسابقه داره، کتاب "العبد" هست. این جلد از مجموعه، داستان هایی از کودکی محمد تقی بهجت رو با تصویرگری جذابی داره و متنش هم خیلی ساده و روانه. 💳قیمت : ۴۰ تومان 📕جلد دیگه ای که مسابقه داره، "بانوی شعر فارسی" هست که درباره پروین اعتصامی هست. 💳این جلد هم ۴۰ تومانه. برگه شرکت در مسابقه هم توی هر جلد جداگانه موجوده. 📙و آخرین جلدی که مسابقه داره، مرد روزهای سخت، درباره شهید مصطفی چمرانه👌🏻 این جلد هم مثل جلدهای قبلی، جذابیت های زیادی داره. و💳 قیمتش هم ۴۰ تومانه. ❤️🧡💛💚 آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
📗 💞 کتاب قصه‌ی دلبری، روایتی متفاوت و خواندن از زندگی شهید محمدحسین محمدخانے است. او از فعالان بسیج‌دانشجویی بود ودرعلمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد،کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است.که‌همسرش‌از روزهای آشنایی در بسیج‌دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند.او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند و ازخواستگاری‌های پی‌ در پی او می‌گوید. تا به زمانی که می‌رسد که نظرش عوض می‌شود و تصمیم می‌گیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد ... 📖کتاب قصہ‌‌ۍ دلبری ، نوشته‌ۍِ محمدعلی‌جعفری داستان‌زندگی وشھادت‌شهید‌محمدحسین‌محمدخانی به روایت همسرش، مرجان درعلۍ است با قیمت ۵۵/۰۰۰ تومن. _🌷____🌷_🌷____🌷_ آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
♡♡♡این کتاب مخاطب را غافلگیر خواهد کرد؛ چه آنهایی که شهید محمدخانی را می‌شناختند؛ چه آنها که او را نمی‌شناختند.  در واقع این کتاب روایت عاشقانه 5 سال زندگی مشترک با شهید محمدخانی است.
از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می-رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده.» به خودش هم گفتم... ♡♡♡ 🌷 @ketabkadeh_tasnim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا