📔| کتاب #دخیل_عشق♥️
«دخیل عشق» رمانی زیبا و خواندنی از مریم بصیری است ✨
که داستان دخیل بستن دختری به نام حوریه در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت میکند.🕊
حوریه پرستاری است که
دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد
اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و درنهایت دست تقدیر رضا را با خود میبرد.
حوریه تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا میشود و...✨
مریم بصیری در «دخیل عشق♥️🌿» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش جنگ است، پرداخته است.
مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی جوانان که ناشی از جنگ است،
شیمیایی شدن جانبازان که با گذشت بیش از ۲۰ سال از جنگ از آن بیاطلاعند و ...
از جمله مسائلی هستند که در این رمان مطرح میشوند.
💳قیمت کتاب :۱۳۰/۰۰۰تومان
🎁با تخفیف ویژه #دهه_کرامت ۹۵/۰۰۰ تومان
________♡•🕌•♡
🛒آیدی مشاوره و خرید@Jo_zm_sh
📚@ketabkadeh_tasnim
✂️یه تیکه از این رمان زیبا رو بخونیـــــــم....
🖇دختر لحظهای، فقط لحظهای دستهایش بیحرکت میشود و چشم میدوزد به رضا.🥺
- باشه تو عاشقتری! با این دردی که میکشی تو بهتر مزۀ عشق رو میچشی؛ اما حرف رفتن رو نزن. 💔
- حیف تو نیست به پای من پیر بشی حوری؟😔
- من برای رسیدن به تو پیر شدم رضا!😭
اشکهای رضا روی صورتش جاری میشود. دست خونی صبوره پیش میآید و اشکها را پاک میکند. اشک و خون درهم میآمیزد و رضا خون گریه میکند.💔
📔|#دخیل_عشق |♡
📚@ketabkadeh_tasnim
📔| کتاب #دخیل_عشق♥️
«دخیل عشق» رمانی زیبا و خواندنی از مریم بصیری است ✨
که داستان دخیل بستن دختری به نام حوریه در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت میکند.🕊
حوریه پرستاری است که
دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد
اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و درنهایت دست تقدیر رضا را با خود میبرد.
حوریه تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا میشود و...✨
مریم بصیری در «دخیل عشق♥️🌿» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش جنگ است، پرداخته است.
مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی جوانان که ناشی از جنگ است،
شیمیایی شدن جانبازان که با گذشت بیش از ۲۰ سال از جنگ از آن بیاطلاعند و ...
از جمله مسائلی هستند که در این رمان مطرح میشوند.
💳قیمت کتاب :۱۳۰/۰۰۰تومان
با تخفیف ویژه 🔥 ۹۵/۰۰۰ تومان 🔥
#هفته_دفاع_مقدس
________🪖
🛒آیدی مشاوره و خرید@Jo_zm_sh
📚@ketabkadeh_tasnim
✂️یه تیکه از این رمان زیبا رو بخونیـــــــم....
🖇دختر لحظهای، فقط لحظهای دستهایش بیحرکت میشود و چشم میدوزد به رضا.🥺
- باشه تو عاشقتری! با این دردی که میکشی تو بهتر مزۀ عشق رو میچشی؛ اما حرف رفتن رو نزن. 💔
- حیف تو نیست به پای من پیر بشی حوری؟😔
- من برای رسیدن به تو پیر شدم رضا!😭
اشکهای رضا روی صورتش جاری میشود. دست خونی صبوره پیش میآید و اشکها را پاک میکند. اشک و خون درهم میآمیزد و رضا خون گریه میکند.💔
📔|#دخیل_عشق |♡
📚@ketabkadeh_tasnim