#شفاعت
يروى أن الإمام علي بن الحسين عليه
السلام كان يطوف بالبيت متفرعا خاشعا
في لباس خشن خلق فقال عبد الملك
في قلبه وهو أيضا يطوف أن علي بن
الحسين علي عليه السلام يدعي الخلافة
والإمامة و هذا حاله..
فدعا عليه السلام أن ينزل الله تعالى إليه
من زخارف الدنيا فأنزل الله تعالى من
السماء الدرر و الياقوت والزبرجدوالمرجان
على كل بيوت مكة فتحير الناس من ذلك
ولم يقدر أن ينظر بعضهم إلى بعض من
شعاع هذه الجواهر فدعى عليه السلام
ثانيا فذهبت الجواهر
فقال عليه السلام:
تركنا هذه و أخذنا شفاعة شيعتنا!
---------
مرویست بر اینکه زینالعابدین روزی با
حالتی خاشع مشغول طواف کعبه بودند
و در حالی که لباسی خشن بر تن مبارک
داشتند، در همین حین عبدالمک هم که
داشت طواف میکرد حضرت را دید و در
قلب خودش اظهار داشت که همانا او
مدعی امامت و خلافت میباشد در حالی
که چنین لباس خشن و کم ارزشی از
لحاظ مالی بر تن دارد!
در این اثنا زین العابدین دعا نمود و
جواهراتی دنیوی خداوند از آسمان نازل
کرد از قبیل درّ، زبرجد، مروارید و یاقوت
بر تمام پشتبام های منازل مکه، مردم با
مشاهده چنین معجزهای متحیر ماندند و
از شدتنوری که از جواهرات تلالوء میشد
نمیتوانستند یکدیگر را ببینند! دفعه دوم
حضرت دعا نمود و جواهرات به خزانه
الهیه برگشتند.
بعد این معجزه زینالعابدین علیهالسلام
فرمودند ما اهل بیت این زخارف دنیوی را
ترک کردیم و چیزی که گرفتیم شفاعت
کردن شیعیانمان است!
📚 مخطوط فواكه المتعلمين ص٢٠٨