کتابخانهمدافعانحریمولایت
#برشی_از_کتاب: در چند سال گذشته ، نه یک بار بلکه سه بار سوخته بود . بک بار در دادگستری قوچان سر و صو
#دهه_فجر
#انقلاب
#معرفی_کتاب
پیشاپیش عرض کنم که وقتی این رمان را شروع کنید، به یقین تعجب خواهید کرد که این فضاها چه ربطی به انقلاب دارد؟ این داستان که میچرخد دور و بر تئاتر و جماعت هنرمند و روابط آن ها و بافت سنتی شهرستان ها! درست است! این کتاب روایت خلاقانه ای است از طیف به خصوصی در مبارزات انقلاب، قرار نیست برود سراغ اسلحه به دست ها یا زیاد ریز بشود در فعالیت سیاسی ها.
تم اصلی ماجرا عشق صادقانه و قدیمی مفتون است به فیروزه. دلبستگی یک شاگرد به استاد تئاترش که البته عاقبت به خیر... می شود؟ نمی شود؟
عشق در این رمان مفهوم بلندی است، از عشق مفتون به فیروزه شروع میشود و سر از عشق به مبارزه در می آورد. از شاگردی در کلاس تئاتر فیروزه شروع میشود و میرسد به شاگردی آقا مرتضی و بعد هم آقا سید علی...
در این کتاب همه شاگردند و تمام اتفاقات کلاس درس. سیر تغییر شخصیت ها قابل توجه است.
از شروع غافلگیرانه اش که بگذریم، برگ برنده کتاب در همان صفحات ابتدایی میدرخشد: نثری روان و به شدت خوش خوان. #مفتون_و_فیروزه را به خصوص در جلد اول سخت می شود زمین گذاشت. جملات کوتاه سبک نوشتار خاصی به رمان داده، و فصل های کوتاه مخاطب را به ادامه تشویق می کند.
#سعید_تشکری در این رمان بلند وقایع سال های منتهی به انقلاب را در زمینه ی #درام_های_عشقی به تصویر کشیده. قصه به همراه شخصیت ها بین قوچان و مشهد در رفت و آمد است. ضرباهنگ خوبی هم دارد و کشش داستانی را در کنار حجم اطلاعاتی که می دهد فراموش نکرده.
شخصیت پردازی اش هم تقریبا نمره قابل قبولی میگیرد، نویسنده خوب توانسته از پس شخصیت های پرتعداد رمانش بربیاد و آن ها را گم نکند: #مفتون، #فیروزه، #آذر، #اسد، #زیور، #داریوش_دانشگر، #طیبه، #حبیب، #پری و...
این شخصیت ها را البته باید در کنار اشخاص حقیقی رمان دید: #سید_علی_خامنه_ای، #شهید_هاشمی_نژاد، #هژبر_یزدانی و... که در صفحات این رمان حضور دارند. با این کتاب میشود برش هایی از تاریخ انقلاب را مطالعه کرد. سوژه بکر است و عوض شدن گاه و بیگاه راوی داستان زاویه دید های مختلفی به مخاطب میدهد. .
یکی از ویژگی های مهم کتاب، احتمالا به خاطر فعالیت طولانی مدت تشکری در هنرهای نمایشی، تصویری بودنش است. این رمان سرشار از تصاویر زنده است. #مفتون_و_فیروزه یک #سریال_خواندنی ست! سکانس هایش را میشود دید، تمام رنگی و قابل لمس.
#مفتون_و_فیروزه خواندنی بود و ارزشمند. حرف هایی را زده که دیگران نزدند، به گوشه هایی سرک کشیده که بقیه فراموش کردند.
کاش بخوانیدش! هم فال است و هم تماشا!
#مفتون_و_فیروزه
#سعید_تشکری
@ketabkhanehmodafean
📚#انسان250ساله
✒ملّتِ اسلامی ، در تمامِ دورانِ چندصدساله ای که چیزی بنامِ خلافت ، بر او حکومت می کرد - یعنی تا قرنِ هفتم که خلافتِ عباسی ادامه داشت ، البته بعد از انقراضِ خلافتِ عباسی ، باز در گوشه و کنار ، چیزهایی بنامِ خلافت وجود داشت ؛ مثل زمانِ ممالیک در مصر و تا مدت ها بعد هم در بلادِ عثمانی و جاهای دیگر - آن چیزی که مردم احتیاج داشتند بفهمند ، این بوده که عقل را قاضی کنند ،
تا بدانند آیا نظرِ اسلام و قرآن و کتاب الهی و احادیثِ مسلّمه راجع به اولیای امور ، با واقعیتِ موجود ، تطبیق می کند یا نه.
☝این ، چیزِ خیلی مهمی است.
⭕دورانِ خلافتِ مروانی و سفیانی و عباسی ، دورانی بود که ارزش های اسـلامی ، از محتوای واقعیِ خودشان خالی شدند.
صورت هایی باقی ماند ، ولی محتواها ، به محتواهای جاهلی و شیطانی ، تبدیل شد.👺
🚫آن دستگاهی که می خواست انسان ها را عاقل ، متعبّد ، مؤمن ، آزاد ، دور از آلایش ها ، خاضعِ عندالله و متکبر در مقابلِ متکبّران تربیت کند و بسازد - که بهترینش ، همان دستگاهِ#مدیریتِ_اسلامی در زمانِ پیامبر بود - به دستگاهی تبدیل شد که انسان ها را با تدابیرِ گوناگون ، اهل دنیا و هویٰ و شهوات و تملّق و دوری از معنویات و انسان های بی شخصیت و فاسق و فاسدی می ساخت و رشد می داد.
♦متأسفانه در تمامِ خلافتِ اموی و عباسـی ، اینطور بود.
📒در کتاب های تاریخ، چیزهایی نوشتند که اگر بخواهیم آنها را بگوییم ، خیلی طول می کشد. از زمانِ خودِ معاویه هم شروع شد.
👹معاویه را معروفش کردند. یعنی مورخان نوشته اند که او آدمی حلـیم و باظرفیت بوده و به مخالفانش اجازه می داده که در مقابلش حرف بزنند و هرچه میخواهند بگویند.
⌛البته در برهه ای از زمان و در اوایل کارش ، شاید همین طور هم بوده است ؛ لیکن در کنارِ این بُعد ، ابعادِ دیگرِ شخصیتِ او را کمتر نوشنه اند.↘
اینکه او چطور اشخاص و رؤسا و وجوه و رجال را وادار می کرد که از عقاید و ایمانِ خودشان ، دست بکشند و حتی در راه مقابلهٔ با حق ، تجهیز بشوند.
☝این ها را خیلی ننوشته اند.
البته باز هم در تاریخ ، ثبت است و همین هایی را هم که ما الان می دانیم، باز یک عده نوشته اند..✏
ادامه دارد....
۷۹
@ketabkhanehmodafean
📚#انسانِ250ساله
🚫مردمانی که در آن دستگاهها پرورش پیدا می کردند ، عادت داده می شدند که هیچ چیزی را بر خلاف میل و هوای خلیفه ، بر زبان نیاورند .
❓این چه جامعه ای است؟..این ، چطور انسانی است؟.. این ، چطور ارادهٔ الهی و اسلامی در انسان هاست که بخواهند مفاسد را إصلاح کنند و از بین ببرند و جامعه را جامعه ای الهی درست کنند؟
❗آیا چنین چیزی ممکن است؟
🗯جاحظ و شاید ابوالفرج اصفهانی نقل می کند که معاویه در دورانِ خلافتش ، با اسب ، به مکه می رفت. یکی از رجالِ آن روز هم در کنار او بود. پشت سرِ اینها هم عده ای می آ مدند.
🔺معاویه مفاخرِ أمویِ جاهلی خودش را نقل می کرد که در جاهلیت ، اینجا این طوری بود ، هآن طوری بود ، پدرِ من - أبوسفیان - چنین چیزیکرد ، چنان کرد.
بچه ها هم در مسیر بازی می کردند و ظاهراً سنگ می انداختند. در این بین ، سنگی به پیشانیِ کسی که کنارِ معاویه اسب می راند و حرکت می کرد ، خورد و خون جاری شد.
🔻او چیزی نگفت و حرفِ معاویه را قطع نکرد و تحمل کرد. خون ، روی صورت و محاسنش ریخت.
📛معاویه همانطور که سرگرم صحبت بود ، ناگهان ب طرف این مرد برگشت و دید خون روی صورت اوست. گفت: از پیشانی تو خون می ریزد ، آن فرد در جواب معاویه گفت: خون؟ ..از صورت من ؟ ..کو..کجا؟..
‼وانمود کرد که از بس مجذوب معاویه بوده ، خوردن این سنگ و مجروح شدن پیشانی و ریختنِ خون را نفهمیده است.
معاویه گفت : عجـب.. سنگ به پیشانیِ ت خورده ، ولی تو نفهمیدی⁉
گفت نه من نفهمیدم، دست زد و گفت : عجب..خون❓ بعد ، به جان معاویه و یا به مقدسات قسم خورد که تا وقتی تو نگفتی ، شیرینیِ کلامِ تو نگذاشت که بفهمم خون جاری شده است!!!!
معاویه پرسید : سهمِ عطیه ات در بیت المال، چقدر است؟ مثلاً گفت فلان قدر..
:معاویه گفت : به تو ظلم کرده اند..این. را باید 3⃣برابر کنند..❗
☝این فرهنگِ حاکم بر دستگاهِ حکومت معاویه بود..
ادامه دارد....
۸۰
@ketabkhanehmodafean
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت22
بغضی که در گلویم نشسته بود ترکید و اشک، پنهای صورتم را گرفت. آن یک دینار را به مقداد دادم و گفتم:
- تو از من نیازمندتری.
از شرم دستهای تهی به خانه بازنگشتم، به مسجد پناه بردم، نماز را به پیامبر اقتدا کردم. پس از فراغت از نماز پیامبر دستم را گرفت و به من فرمود:
علیجان! مرا به خانهات مهمان میکنی؟
چه میگفتم؟ پیامبر خود طالب تشرف بود و ما جز گرسنگی در خانه، هیچ نداشتیم.
سکوت، تنها یاور شرمساری من بود که در آن لحظه هیچ کلام به کار نمیآمد، پیامبر سئوال خویش را مکرر فرمود و اضافه کرد:
- یا بگو که بیایم، یا بگو که نیایم، چرا سکوت میکنی؟⁉️
دل را به دریای خلق محمدی زدم و گفتم:
شرمسارم ولی بیایید.
دست در دست پیامبر روانهی خانه شدیم و من تمام راه نه از گرما که از شدت شرم، عرق میریختم.
رفته بودم که برای سفره ی خالی طعام بیاورم و اکنون مهمان میآوردم.
وقتی به خانه آمدیم قامت تو در محراب، افراشته بود و از کاسهای در کنار سجادهی تو، بخار مطبوع طعام برمیخاست. طعامی که به یقین دنیایی نبود.
تو بر پدرت و من سلام کردی و به استقبال آمدی.
پیامبر تو را در آغوش گرفت، دست بر سر و رویت کشید و گفت:
- چگونهای دخترم؟⁉️
تو دو روز تمام گرسنگی کشیده بودی و شاهد گرسنگی کودکانت بودی، رنگ رویت از ضعف زرد بود و در پاهایت توان ایستادن نبود...
اما گفتی:
- خوبم پدر. بسیار خوبم پدر.
وای که تو چه صبور و مهربان بودی.
من گفتم:
- این طعام از کجاست فاطمه جان.
به جای تو پدرت پاسخ فرمود:
- این بدل آن یک دینار توست که به مقداد بخشیدی، تازه این غذای بهشتی، جزای دنیای توست، باش تا پاداش آخرت.
سپس اشک در چشمان پدرت نشست و فرمود:
- شکر خدای را که تو را به منزلهی زکریا و فاطمهام را به منزلهی مریم ساخت که برایشان از بهشت طعام میآمد.
👌تو در خانهی من اینگونه صبوری کردی و دم برنیاوردی...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
#معیشت_پرهیزکارانه
دو واژه مقدس تقوا و تزکیه که این همه در اسلام بر روی آن تاکید شده است، در حقیقت همان فائق آمدن بر موانع درونی آزادی است. تقوا عبارت است از اینکه انسان مانع شود هواها و هوسها و لغزشها او را از راه صحیح الهی و انسانی دور کند و تزکیه عبارت است از اینکه انسان خود را از فسادها، دنائتها و گرفتاریهای روحی و قلبی پاک کند.
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
۳۲/
@ketabkhanehmodafean
☑️ یاد بگیریم آدم های به موقعی باشیم !
آدمهایی که سر وقت در برابر احساس ها و رفتارها عکس العمل نشان می دهند
به موقع محبت می کنند و به موقع گله و شکایت…
یاد بگیریم که در برابر ترس، ناکامی نگرانی، خشم
و دلخوری… سکوت نکنیم
و پنهان کردن احساسات یا به اصطلاح "در خودمان ریختنشان" را دور بریزیم…
اگر انسان را به زمین تشبیه کنیم
یک زلزله قوی می تواند همه چیز را نابود کند اما پس لرزه های خفیف خیلی هم برای آن مفیدند!!
پس از واکنش ها نترسیم…
اگر حال خوبی داریم شادیمان را
و اگر از چیزی دلخوریم ناراحتی مان را نشان دهیم…
همین احساس های سرکوب شده ، همین حرفهایی که به موقع گفته نشده در
انسان ها تبدیل به عقده می شوند!
و آدمی که در طول زندگیش عقده های زیادی را با خودش حمل
می کند
هرگز نمیتواند زیبا زندگی کند…!!
چرا مردان عاشق زنان زیرک میشوند؟
این کتاب راهنمایی است برای خانمها، تا بتوانند بیش از پیش خود را با ضربآهنگ زندگی امروزی و زنانگی خودشان هماهنگ کنند.
📕 کتاب : زنان زیرک
✍ اثر : #شری_آرگو
قسمت دوم
4_5879625630529618928.pdf
11.41M
📕 کتاب : #زنان_زیرک
✍ اثر : #شری_آرگو
لطفا نظرات وپشنهادتون درباره کانال به ایدی زیر بفرستین تا انشالله کانال بهتری دراختیار تون بزاریم 📚📚📚
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1
کتابخانهمدافعانحریمولایت
🌺🍃🌺🍃🌺🍃 نوروز باعث طولانی یا کوتاه شدن عمر میشه مهمترین مزیت عید نوروز دید و بازدید و صله رحمه. چیزی
🔴مثل میتها مهمونی نرید
آقا صله رحم فقط شام خوردن نیست
فقط دید و بازدید نیست
تو صله رحم باید مشکل حل کنیم
بقول علامه طباطبایی مثل میتها مهمونی نرید
یکم تلوزیونو خاموش کنید
موبایلارو کنار بذارید
صمُُ بکم نباشید
دوکلمه باهم حرف بزنید، حال و احوال همو بپرسید، از مشکلات هم باخبر بشید، تا بتونید کمک کنید تو حل مشکلات هم. وقتی شما مشکل یکی از اقوامو حل کردی، ده نفرم هستن که مشکلات تو رو حل کنن.
یکی کارای فنی بلده میاد مثلا تعمیرات خونهات رو انجام میده. یه روزی هم اون میخواد وام بگیره، ضامن میخواد. تو میتونی و ضامنش میشی. بعد قسطاشو نمیده، دعواتون میشه😂
خلاصه تو صله رحم باید مشکل حل بشه
اگه برادرت، خواهرت، مادرت، خارمادرت، عمهات، مشکل مالی دارن. وقتی داری میری خونهشون دوکیلو میوهای، مرغی، گوشتی😰 چیزی بخر ببر براشون. به مناسبتهای مختلف یه پاکتی چیزی بده بهشون.
در روایات و آیات هست که اگه میخواید به فقرا کمک کنید، اولویت با نیازمندان فامیله (ذی القربی)، بعدش همسایهها، ایتام و الی آخر. این اهمیت خویشاوندان رو میرسونه.
شاید یکی از دلایلی که در روایت اومده "صله رحم تنفی الفقر"
صله رحم فقر رو از بین میبره.
همین باشه. خود مردم مشکلات همو حل میکنن. البته اگه مشکل همو هم نتونستن حل کنن. خدا خودش مشکلاتو حل میکنه. البته تو حالت اول هم خدا مشکلاتو حل میکنه. کلا خدا مشکلاتو حل میکنه. بندههاش وسیلهان
آقا اصلا بنظر من اینکه روز به روز وضعیت اقتصادی مردم داره بدتر میشه به کمرنگ شدن صله رحم ربط داره. زغال خوب هم که همون مسئولین باشن، بی تاثیر نیست. ولی اگه تحقیق کنیم با 20واسطه میرسیم به صله رحم
یه روایت از امیرالمؤمنین(ع) هست خیلی عجیبه، حضرت میفرمایند:
اِذا قطَعُوا الارحام جُعلَت الأموالُ في أيديِ الاشرار
هرگاه مردم قطع رحم کنن، ثروت و اموال در دست اشرار قرار میگیره.
اصلا چه بسا این اختلاسها با چند واسطه به صله رحم ربط داشته باشه. چهجوری؟ نمیدونم. باید تحقیق بشه
# حسین دارابی
#صله_رحم (قسمت دوم)
3⃣1⃣ اختلالات مغزی
⭕️ بخش هشتم:
✨ قبلا اشاره شد كه يكی از سرويسهای اطلاعات و مخابرات بدن؛ گوش است كه اخبار واصله و صداها را به وسيله كارگزاران خود به مغز میرساند، بديهی است نوع اخباری كه اين سرويس به مركز عصبی خود مغز مخابره میكند؛ از سه حال بيرون نيست، يا اطلاعات و اخبار مفيد است و به نفع جان و تن تمام میشود، از قبيل شنيدن سخنرانیهای سودمند؛ مطالب جالب علمی، سخنان بزرگان و دانشمندان و مسائلی كه مربوط به حيات اجتماعی و فردی بشر است؛ در اين صورت پس از مخابره به مغز؛ چون جنبه مثبت دارد؛ نيروی فهم و شعور و مراكز مربوطه با كمال دقت و آرامش روی آنها بررسی كرده و در مركز خاطره ضبط میگردد تا در همان موقع يا مواقع لزوم به آنها جامه عمل بپوشند. يا سخنانی است كه جنبه منفی دارد؛ يعنی مفيد به نظر نمی رسد؛ مانند شنيدن داستانهای بی مايه؛ تبليغات مضر يا موضوعاتی كه به ضرر اجتماع و فرد تمام میشود، يا دشنام و تهمت ها؛ و مطالبی كه موجب ناراحتی میگردد؛ اين نوع گزارشهای غير مفيد نيز در مناطق مربوطه شعور بررسی شده و در نيروی تفكر و مراكز مربوط به آن، با كمال دقت و آزادی عمل؛ در برابر اينگونه گزارشها عكس العمل نشان می دهند. اما گاهی گزارشها و اخبار واصله بسيار گيج كننده است؛ يعنی نه دارای جنبه مثبت است كه معلوم باشد به نفع انسان تمام میشود و نه جنبه منفی دارد كه مراكز مربوطه مغز در بررسیهای لازم عَلَيه آن عكس العملی نشان دهند، در اينجا است كه قوای متفكره و نيروی پردازش مغز متوقف میمانند و يک نوع حالت كرختی برای مراكز مربوطه ايجاد میكند و آنها را از اراده مستقيم و انجام وظايف حقيقی خود باز میدارد.
(#تاثیرات_موسیقی_بر_اعصاب_و_روان، حسین عبداللهی خوروش)
#ادامه_دارد
📚#انسان250ساله
📛کسانی که در این دوران ، تملق رؤسا و خُلفا را می گفتند ، کارها در دست آنها بود. کارها بر اساسِ صلاحیت و شایستگی شان ، واگذار نمی شد.
🔸اصولاً عرب ، به أصل و نسب ، خیلی اهمیت می دهد. فلان کس ، از کدام خانواده است؟ پدرانش چه کسانی بودند؟...
اینها حتی رعایتِ اصل و نسب را هم نمیکردند.
👑در زمان عبدالمالک و بعضی پسرهای او ، یک نفر به نام یوسـف بن عمر ثقفی را مدت های مدید بر عراق ، گماشتند.
اوسال ها حاکم و والیِ عراق بود. این شخص ، آدمِ عقده ای بدبختی بود که از عقده ای بودنش ، چیزهایی نَقل کرده اند .
👳مرد کوچک جثه و کوچک اندامی بود که عقدهٔ کوچکیِ جثهٔ خودش را داشت. وقتی پارچه ای به خیاط می داد تا بدوزد ، از خیاط سؤال می کرد که آیا این پارچه به اندازهٔ تنِ من است؟!
✂خیاط به این پارچه نگاه می کرد واگر مثلاً می گفت این پارچه برای اندامِ شما اندازه است و بلکه زیاد هم می آید ، فوراً پارچه را از این خیاط می گرفت و دستور می داد که او را مجازات هم بکنند ❗
خیاط ها ، این قضیه را فهمیده بودند. به همین خاطر ، وقتی پارچه ای را به خیاط ،عرضه می کرد و می گفت برای من بس است یا نه..
👕خیاط نگاه می کرد و می گفت نه ، این پارچه ظاهراً برای هیکل و جثهٔ شما کم بیاید و
باید خیلی زحمت بکشیم تا آن را مناسبِ تن شما در بیاوریم.
🔻
او همبا اینکه می دانست خیاط دروغ می گوید ، ولی خوشش می آمد ، اینقدر أحمق بود😬
او همان کسی است که زید بن علی(علیهمالسلام) را درکوفه ، به شهـ🌹ـادت رساند. چنین کسی ، سال ها بر جان و مال وعـِرض ۱ مردم ، مسلط بود.
نه یک أصل و نسب درستی ، نه یک سوادِ درستی ، نه یک فهم درستی داشت ؛ ولی چون به رأس قدرت ، وابسته بود ، به این سِمَت ،گماشته شده بود.
☝اینها ،آفـت است .
اینها برای یک نظام ، بزرگترین آفت هاست.
♻این جـریان ، همین طور ادامه پیدا کرد.
در کنارِ این ، جریانِ مسلمانیِ أصیل ، جریانِ أرزشی ، جریانِ اسـلامِ قرأنـی که هیچ وقت با آن جریان حاکم ، اما ضد ارزش ها کنار نمی آمد _ نیز ادامه پیدا کرد که مصداق بارزِ آن ، ائمـهٔ هدی (علیهم السلام ) و بسیاری از مسلمانان همراه آنان بودند.
ادامه دارد....
۸۱
۱-(ع ر ض) آبرو ، ناموس
@ketabkhanehmodafean
📚#انسان250ساله
🍀به برکت امام حسن مجتبی(علیه السلام) این جریانِ ارزشیِ نهضتِ اسلامی ، اسـلام را حفظ کرد. اگر امام مجتبی این صلح را انجام نمی داد ، آن اسلامِ ارزشیِ نهضتی باقی نمی ماند و از بین می رفت.
چون معاویه ، بالاخره غلبه پیدا می کرد. وضعیت ، وضعیتی نبود که امام مجتبی(علیه السلام) غلبه پیدا کند.
همهٔ عوامل ، در جهتِ عکسِ امام مجتبی بود. معاویه غلبه پیدا می کرد ؛ چون دستگاه تبلیغات ، در اختیار او بود.
⚪اگر امام حسن صلح نمی کرد ، تمامِ أرکانِ خاندان پیامبر را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظِ نظامِ ارزشیِ أصیلِ اسلام باشد.
همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام بر می افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی رسید🚩
اگر بنا بود امام مجتبی جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهـ🌹ـادت خاندان پیامبر منتهی بشود ، امام حسین هم باید در همین ماجرا کشته می شد ، أصحابِ برجسته هم باید کشته می شدند ، حجر بن عدی ها هم باید کشته می شدند.
🔴همه باید از بین می رفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصت ها استفاده بکند و اسلام را در شکلِ ارزشیِ خودش باز هم حفظ کند ،باقی نمی ماند.
☝این ، حقّ عظیمی است که امام مجتبی(علیه السلام) بر بقای اسلام دارد
۱۳۶۹/۱/۲۲
⭕البته صلح ، تحمیلی بود.؛ اما بالاخره صلحی واقع شد. باید گفت حضرت ، دل نداد.
همین شرایطی که حضرت قرار داد ، در واقع پابهٔ کارِ معاویه را متزلزل کرد. خودِ این صلح و شرایط امام حسن(علیه السلام) همه اش یک مکرِ الهی بود. «وَ مَکَروا وَ مَکَرَالله»۱
🚩یعنی اگر امام حسن می جنگید و در این جنگ ، کشته می شد - که به احتمال قوی به دستِ أصحابِ خودش که جاسوسانِ معاویه آنها را خریده بودند، کشته می شد - معاویه می گفت من نکشتم ، أصحاب خوش کشتند.
به عزاداری هم می پرداخت و بعد تمام أصحابِ أمیرالمؤمنین را تار و مار می کرد. ♨
⬅یعنی، دیگر چیزی به نام تشـیع باقی نمی ماند تا عده ای در کوفه پیدا شوند و بعد از 0⃣2⃣سال ، امام حسین (علیه السلام) را دعوت کنند . اصلاً چیزی باقی نمی ماند
🍀امام حسن(علیه السلام) شیـعه را حفظ کرد.، یعنی بنا را حفظ کرد تا بعد از بیست سال ، ۲۵ سال ، حکومت به أهل بیت برگردد.
۱۳۷۹/۳/۱۳
ادامه دارد...
۸۲
۱-سورهٔ آل عمران/آیه۵۴
@ketabkhanehmodafean