فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رابطه مناسب با همسالان خیلی خوب
میتونه به #عزت_نفس کودکان کمک کنه ✅
📚
@ketabkhanehmodafean
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟اولین ترجمه کودکانه قرآن🌟
(سورههای حمد و بقره)
📚ترجمهای روان برای کودک و نوجوان
✍️مترجم: حجتالاسلام محسن عباسی ولدی
👦دیگه بچهها میتونن علاوه بر خوندن یا حفظ کردن، ترجمهٔ آیات رو به صورت روان و جذاب، و البته دقیق بفهمن و مفاهیم آیات رو یاد بگیرن.
خرید از طریق سایت باسلام👇👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/4537096
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_نسـل_سـوخـتہ
#قسمت_پـنـجـاه_و_دومـــ
✍صدای سائیده شدن دندان هاش رو بهم می شنیدم رفت پای تخته
امروز اول درس میدم آخر کلاس تمرین ها رو حل می کنیم
و شروع کرد به درس دادن تا آخر کلاس، اخم هاش توی هم بود نه تنها اون جلسه ... تا چند جلسه بعد، جز درس دادن و حل تمرین کار دیگه ای نمی کرد جزء بهترین دبیرهای استان بود و اسم و رسمی داشت اما به شدت ضد نظام و آخر بیشتر سخنرانی هاش
- آخ که یه روزی برسه سواحل شمال بشه هاوایی جانم که چی میشه میشه عشق و حال ... چیه الان آخه دریا هم بخوای بری باید سرت رو بیاری پایین حاج خانم یا الله خوب فاطی کاماندو مگه مجبوری بیای حال ما رو هم ضد حال کنی؟
دلم می خواد اون روزی رو ببینم که همه این روحانی ها رو دسته جمعی بریزیم تو آتیش ...
توی هر جلسه محال بود 20 دقیقه در مورد مسائل مختلف حرف نزنه از سیاسی و اجتماعی گرفته تا
در هر چیزی صاحب نظر بود یک ریز هم بچه ها رو می خندوند و بین اون خنده ها، حرف هاش رو می زد گاهی حرف هاش به حدی احمقانه بود که فقط بچه های الکی خوش کلاس خنده شون می گرفت اما کم کم داشت همه رو با خودش همراه می کرد به مرور، لا به لای حرف هاش ... دست به تحریف دین هم می زد و چنان ظریف در مورد مفاسد اخلاقی و ... حرف می زد که هم قبحش رو بین بچه ها می ریخت هم فکر و تمایل به انجامش در بچه ها شکل می گرفت و استاد بردگی فکری بود ایرانی جماعت هزار سال هم بدوه بازم ایرانیه اوج هنر فکریش این میشه که به پاپ کورن بگه چس فیل آخرش هم جاش همون ته فیله است
خون خونم رو می خورد اما هیچ راهکاری برای مقابله باهاش به ذهنم نمی رسید قدرت کلامش از من بیشتر بود دبیر بود و کلاس توی دستش و کاملا حرفه ای عمل می کرد در حالی که من یه نوجوان که فقط چند ماه از ورودم به 18 سالگی می گذشت ... حتی بچه هایی که دفعات اول مقابلش می ایستادند عقب نشینی کرده بودن گاهی توی خنده ها باهاش همراه می شدن هر راهی که به ذهنم می رسید محکوم به شکست بودتا اون روز خاص رسید عین همیشه وسط درس درس رو تعطیل کرد به حدی به بچه ها فشار می آورد و سوال و نمونه سوال های سختی رو حل می کرد که تا اسم Breaking time می اومد گل از گل بچه ها می شکفت شروع کرد به خندوندن بچه ها و سوژه این بار دیگه اجتماعی سیاسی یا نبود این بار مستقیم خود اهل بیت رو هدف گرفت و از بین همه حضرت زهرا
با یه اشاره کوچیک و همه چیز رو به سخره گرفت و بچه ها طبق عادت همیشه می خندیدن انگار مسخ شده بودن چشمم توی کلاس چرخید روی تک تک شون ... انگار اصلا نفهمیده بودن چی شده و داره چی میگه فقط می خندیدن و وقتی چشمم برگشت روی اون با چشم های مست از قدرت و پیروزی بهم نگاه می کرد ...
برای اولین بار توی عمرم ... با همه وجود از یه نفر متنفر بودم اشتباهش و کارش ... نه از سر سهو بود نه هیچ توجیه دیگه ای گردنم خشک شده بود قلبم تیر می کشید چشم هام گر گرفته بود ... و این بار صدای سائیده شدن دندان های من بهم شنیده می شد
زل زدم توی چشم هاش ...
به حرمت اهل بیت قسم با دست های خودم نفست رو توی همین کلاس می برم به حرمت فاطمه زهرا قسم رهات نمی کنم ...
از خشم می لرزیدم و این جملات رو توی قلبم تکرار می کردم
اون شب بعد از نماز وتر رفتم سجده
خدایا اگر کل هدف از خلقت من این باشه که حق این نامرد رو بزارم کف دستش به خودت قسم که دفاع از سرورم برای من افتخاره خدایا تو می دونی من در برابر این مرد ضعیفم نه تواناییش رو دارم ... نه قدرت کلامش رو من می خوام برای دفاع از شریف ترین بندگانت بایستم در حالی که می ترسم که ضعف و ناتوانیم به قیمت شکست حریم اهل بیت تموم بشه ترجیح میدم همین الان و در جا بمیرم ولی مایه سرافکندگی اهل بیت پیامبر نشم ...
و سه روز پشت سر هم روزه گرفتم
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
💌 #یه_حس_بهتر
#یه_حرف_قشنگ 💌
میگفت برای آرامش،
کافیه هر روز چند ثانیه...
فقط چند ثانیه...
😌 چشمات رو ببندی...
چشمات رو ببندی و فکر کنی به
🌸 اتفاقای خوبی که
برات رقم خورده...
🌿 به نعمتهایی که داری...
به معجزههایی که ناگهان از راه رسیدند...🕊
آره...
گاهی چشمات رو ببند و
با تمـام قلب
بگو:
خدایا شکرت . . . 💚💜
📚
@ketabkhanehmodafean
dars masnavi 03.mp3
5.13M
☘️#درس_مثنوی
قسمت 3⃣
دفتر اول ، ابیات ۸ تا ۱۰
🔸درس مثنوی ۳
تن زجان و جان زتن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست (۸)
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد (۹)
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد (۱۰)
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
dars masnavi 04.mp3
8.65M
☘️#درس_مثنوی
قسمت 4⃣
دفتر اول ، ابیات ۱۱ تا ۱۸
#استاد_رنجبر
🔸درس مثنوی ۴
نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید (۱۱)
همچو نی زهری و تریاقی که دید
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید (۱۲)
نی حدیث راه پر خون می کند
قصّه های عشق مجنون می کند (۱۳)
محرم این هوش جز بی هوش نیست
مرزبان رامشتری جزگوش نیست (۱۴)
در غم ما روز ها بیگاه شد
روز ها با سوز ها همراه شد (۱۵)
روز ها گر رفت گو رو باک نیست
توبمانای آنکهچون توپاک نیست (۱۶)
هر که جز ماهی ز آبش سیر شد
هرکه بیروزیست روزش دیرشد (۱۷)
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسّلام (۱۸)
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
dars masnavi 05.mp3
8.64M
☘#درس_مثنوی
قسمت 5⃣
دفتر اول ، ابیات ۱۹ تا ۲۲
#استاد_رنجبر
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر (۱۹)
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد قسمت یک روزهای (۲۰)
کوزه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر د’ر نشد (۲۱)
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد (۲۲)
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هجرت برکت
🔸امام رضا هجرت برکت بود به این سرزمین
هجرت و نوید این بود که سالها بعد مردمانی میان که حکومت ولی معصوم رو میخوان تشکیل بدن...
🎙 استاد محمد شجاعی
🔹۲۵ ذیالقعده سالروز آغاز حرکت امام رضا علیهالسلام به سمت ایران
#امام_رئوف
📚
@ketabkhanehmodafean
17.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠امام خامنهای :
▫️حمید سبزواری، صریح و ثابتقدم و موقعشناس، هنر والا و فاخر خود را به خدمت گرفت تا انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن را از جنبهی اثرگذار شعر روان و جذّاب، تغذیه و تأمین کند...
با انقلاب زیست و برای اسلام و انقلاب سرود و وفادارانه در کنار انقلاب ماند.
💢 ۲۲ خرداد، سالروز درگذشت استاد حمید سبزواری، شاعر نامدار و هنرمند ثابتقدم و پدر شعر انقلاب.
#حمید_سبزواری
@ketabkhanehmodafean
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_نسـل_سـوخـتہ
#قسمت_پـنـجاه_و_سـومــ
✍حسبنا الله نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوه الی بالله العلی العظیم
نیم ساعت به زمان همیشگی بین خواب و بیداری ... این جملات توی گوشم پیچید ...
بلند شدم و نشستم قلبم آرام بود و این آغاز نبرد ما بود
با اینکه شاگرد اول بودم اما با همه قوا روی شیمی تمرکز کردم ... تمام وقتی رو که از مدرسه برمی گشتم حتی توی راه رفت و آمد کتاب رو جلوتر می خوندم
با مقوای نازک کارت های کوچیک درست کردم و توی رفت و آمد، اونها رو می خوندم
هر مبحثی رو که می دیدم توی کتاب های دیگه هم در موردش مطالعه می کردم تا حدی که اطلاعاتم در مورد شیمی فراتر از حد کتاب درسی بود
کل جدول مندلیف رو هم با تمام عناصرش ... ردیف و گروهش عدد اتمی و جرمی و حفظ کردم
توی خواب هم اگه ازم می پرسیدی عنصر * ... می تونستم توی 30 ثانیه کل اطلاعاتش رو تکرار کنم
هر سوالی که می داد ... در کمترین زمان ممکن اولین دستی که در حلش بلند می شد مال من بود علی الخصوص استوکیومتری های چند خطیش رو
من مخ ریاضی بودم به حدی که همه می گفتن تجربی رفتنم اشتباه بود ذهنی ... تمام اون اعداد اعشاری رو در هم ضرب و تقسیم می کردم بعد از نوشتن سوال هنوز گچ رو زمین نگذاشته بود من، جواب آخرش رو می گفتم و صدای تشویق بچه ها بلند می شد ...
کم کم داشت عصبی می شد رسما بچه ها برای درس شیمی دور من جمع می شدند هر چی اون بیشتر سخت می گرفت تا من رو بشکنه من به خودم بیشتر سخت می گرفتم و گرایش بچه ها هم بیشتر می شد
بارها از در کلاس که وارد می شد من پای تخته ایستاده بودم و داشتم برای بچه ها درس جلسات قبل رو تکرار می کردم تمرین حل می کردم و جواب سوال ها رو می دادم
توی اتاق پرورشی بودم که فرامرز با مغز اومد توی در ...
- مهران یه چیزی بگم باورت نمیشه همین الان سه نفر به نمایندگی از بچه های پایه دوم، دفتر بودن خواستن کلاس فوق برنامه و رفع اشکال شون با تو باشه گفتن وقتی فضلی درس میده ما بهتر یاد می گیریم تازه اونم جلوی چشم خود دبیر شیمی قیافه اش دیدنی بود ... داشت چشم هاش از حدقه در می اومد ...
خبر به بچه های پایه اول که رسید صدای درخواست اونها هم بلند شد
درگیریش با من علنی شده بود فقط بچه ها فکر می کردن رقابت شیمیه بعضی ها هم می گفتن
- تدریس تو بهتره داره از حسادت بهت می ترکه ...
کار به آوردن سوال های المپیاد کشیده بود سوال ها رو که می نوشت اکثرا همون اول قلم ها رو می گذاشتن زمین اما اون روز با همه روزها فرق داشت
این سوال سال * المپیاد کشور *
با پوزخند خاصی بهم نگاه کرد
- جزء سخت ترین سوال ها بوده میگن عده کمی تونستن حلش کنن
نگاه های بچه ها چرخید سمت من و نگاه من، بدون اینکه پلک بزنم به تخته گره خورده بود خدایا ... این یکی دیگه خیلی سخته به دادم برس ...
آقا چرا یه سوالی رو میارید که خودتون هم نمی تونید حل کنید؟ گند می زنید به روحیه ما
و بچه ها باهاش هم صدا شدن هر کدوم در تایید حرف قبلی یه چیزی می گفت و من همچنان به تخته زل زده بودم فرامرز از پشت زد روی شونه ام و صداش رو بلند کرد...
- بیخیال شو مهران ... عمرا اگه این سوالش مال سن ما باشه المپیاد دانشجوها یا بالاتر بوده
بین سر و صدای بچه ها یهو یه نکته توی سرم جرقه زد...
- آقا اصلا غیر از اورانیوم ... عناصر پرتوزا در طبیعت به طور آزاد یافت نمیشن ... عناصر این گروه اصلا وجود خارجی ندارن و فقط به صورت آزمایشگاهی تولید میشن مطمئنید عنصرهایی که توی گزینه هاست درسته؟ ...
میگم احتمالا طراح سوال موقع طرح این ... مست بوده عقلش رفته بوده تعطیلات آقا یه زبون به برگه اش می زدید می دید مزه شراب میده یا نه؟
جملاتی که با حرف اشکان شرترین بچه کلاس کامل شد ...
- شایدم اونی که پای تخته نوشته دیشب زیادی خورده بوده
و همه زدن زیر خنده برای اولین بار سر کلاس ... با حرف هایی که خودش می زد و جملاتی که دیگران رو مسخره می کرد مسخره اش کردن جذبه و هیبتش شکست کسی که بچه ها حتی در نبودش بهش احترام می گذاشتن
از اینکه خلق و خوی مسخره کردن بین بچه ها شایع شده بود ... و قبح شراب خوردن ریخته بود ناراحت بودم ... اما این اولین قدم در شکست اون بود
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
#سلام_امام_زمانم♥️
زمستانِ هجرانتان، دامن سردش را
همه جا گسترده است.
سرمای ندیدنتان، تا عمق استخوان دنیا
نفوذ کرده است.
تاریکی فراقتان، روز و سپیده و آفتاب را
از يادمان برده است...
فقط بهارِ آمدن شماست که
گرما و صبح و امید و آفتاب را
بر جان های بیقرارمان میهمان می کند.
خدا شما را برساند...
🌤 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَـالْفَرَج🌤
#یا_مهدی_ادرکنا
↶【به ما بپیوندید 】↷
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامه دارد👆
سلام
و
آدینهتون پرنور
✨✨✨
قسمتهایی دیگر از کتاب صوتی #تاریخ_معاصر_ایران رو باهم میشنویم.
Part17_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
8.3M
قسمت 7⃣1⃣
* دلیل خودکشی"علیاکبرداور"وزیر دارایی
* آشنایی با کتاب "بازیگران عصر طلائی " اثر ابراهیم خواجه نوری
* نامههای ایران به خارج کشورسانسورمیشد
* رضاخان " رضا قلی امیرخسروی" که فردی بی لیاقت بود را وزیر دارایی کرد
* آشنایی با "عبدالحسین تیمورتاش" نخستین وزیر دربار پهلوی
* دلیل بیماری معده رضاشاه چه بود؟
* یخچال در ایران وجود نداشت
* آشنایی با کتاب "دو دخترقاجار در قصرشاه پهلوی" اثر خسرو معتضد
* آمپول هوا یا همان واکسن پهلوی وسیلهای برای کشتن مخالفان
* داستان ملکهکاترین وخیاط فرانسوی
* شرح اقدامات علی اکبر داور
* خشکبارایرانبه تمام دنیاصادرمیشد
* " آمیرانین "شرکت نفت اختصاصی ایران و آمریکا بود
#خسرو_معتضد
🎧📘
@ketabkhanehmodafean
Part18_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
9.48M
قسمت 8⃣1⃣
* اسناد منتشرشده وزارت خارجه آمریکا و انگلیس درمورد ایران
*نامه مهم ژنرال "پاتریک هولدی" درباره ایران
* ایرانیها را با گرسنگی مهار کنید!
* ۱۰فروندهواپیمای ایران راغارتکردند
* افزایش نرخ لیره ومداخله درامور پولی ایران
* بازداشت و تبعید مردم ایران
* مزاحمت سربازان آمریکایی برای مردم و زنان
* اسنادی از روزنامه آمریکایی "دیلی دیس پاچ" درموردایران
* نفت ایران پشتوانه حرکت کشتی های انگلیسی و تانک های آمریکایی
* تنها آب تسویه شده ایران در آبادان و برای انگلیسیها بود
* آشنایی با کتاب"عقاب و شیر"اثر جیمزبیل
#خسرو_معتضد
🎧📘
@ketabkhanehmodafean
Part19_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
9.79M
قسمت 9⃣1⃣
* بررسی مقاله روزنامه"دیلیدیسپاچ"
* افسران آمریکایی در امیرآباد تهران
* جیپهای اهدائی امریکا به شوروی
* لوکوموتیوهایایرانراجمعکردندو بردند
* مهماننوازی ایرانیها برایامریکاییها عجیب بود
*ماجرای جالب کاپیتان"چارلز تیلور"در مراسم تعذیه
*شکایات مرتب ازرفتارسربارانآمریکایی
* آشنایی با کتاب " ایران دراشغال متفقین" اثر صفاءالدین تبرائیان
* ۱۵۰ ایرانی زیر چرخ اتوموبیل امریکاییها له شدند
* آسایشگاههای سفیدها و سیاهان آمریکایی در ایران جدا بود
* آزارواذیت مردم توسط سربازان
* اشنایی با کتاب " راز پایندگی" دربردارنده اسناد شکایات مردم از متفقین
#خسرو_معتضد
🎧📘
@ketabkhanehmodafean