🌺بسم رب الشهدا والصدیقین 🌺
🌻زندگینامه #شهیدمنوچهرمدق
قسمت سی وهفتم: خواب چلچراغ
🌹منوچهر چشم هاش را روی هم گذاشت و فرشته موهای سرش را با تیغ زد.صبح که برده بودش حمام موهایش تکه تکه می ریخت. موهای ریزی که مانده بود، فرو می رفت و اذیتش می کرد.گفت با تیغ بزندشان .حتی ریش هاش را که تنک شده بود.
فرشته با همه ی بغضی که داشت ،یک ریز حرف می زد.
🌹گاهی وقت ها حرف زدن سخت است ،اما سکوت سنگین تر و تلخ تر!
آیینه را برداشت وجلوی منوچهر ایستاد.خیلی خوش تیپ شده ای عین یول براینر!! خودت را ببین.
منوچهر همان طور که چشم هاش بسته بود،به صورت وچانه اش دست کشید وروی تخت دراز کشید.
🌹منوچهر را با خودش مقایسه می کردم. روزهایی که به شوخی دستم را می بردم لای موهاش، از سر بدجنسی می کشیدمشان، وحالا که دیگر مژه هاش هم ریخته بود.
به چشم من فرق نداشت .منوچهر بود.....کنارمان بود.... نفس می کشید.... همه ی زندگیم شده بود منوچهر ومراقبت از او ؛ آن قدر که یادم رفته بود اسم علی و هدی را مدرسه بنویسم .علی کلاس اول راهنمایی بود وهدی اول دبستان.......
🌹جایم کنار تختش بود.شب ها همان جا می خوابیدم ؛پای تخت ...یک شب از " یا حسین " گفتنش بیدار شدم .خواب دیده بود.خیس عرق بود. خواب دیده بود چلچراغ محل را بلند کرده....
چلچراغ سنگین بود.... استخوان هام می شکست.... صدای شکستنشان را می شنیدم ....همه ی دندان هام ریخت توی دهانم......
🌹آشفته بود. خوابش را برای یکی از دوستان که آمده بود ملاقات تعریف کرد.او برگشت گفت :تعبیرش این است که شما از راهتان برگشته اید. پشت کردید به اعتقاداتتان!!!!!!!
🌹آن روزها خیلی ها به ما ایراد می گرفتند،حتی تهمت می زدند،چون ریش های منوچهر به خاطر شیمی درمانی ریخته بود ومن برای اینکه بتوانم زیر بغل هاش را بگیرم و راه برود،چادرم را می گذاشتم کنار..نمی توانستم ببینم منوچهر این طوری زجر بکشد....
🌹تلفن زدم به کسی که تعبیر خواب می دانست.خواب را که شنید دگرگون شد. به شهادت تعبیرش کرد؛ شهادتی که سختی های زیادی دارد ....
#ادامه_دارد
📚
@ketabkhanehmodafean
Ashty 7.mp3
6.87M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
🏷 کتاب #آشتی_با_امام_عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
#فصل_هفتم (فصل آخر)
📚
@ketabkhanehmodafean
محمود کریمی-امشب لبالب میشود (1).mp3
9.18M
#سرود
📝 امشب لبالب میشود دخل همه خمارها
🎤 حاجمحمود #کریمی
🌻|↫ ویژه ولادت #امام_زمان
📚
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊◍⃟♥️🕊
نباید ماه شعبان را غفلت کرد....
#ماه_شعبان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ketabkhanehmodafean
Part17_خداحافظ سالار.mp3
11.33M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 7⃣1⃣
📚
@ketabkhanehmodafean
Part18_خداحافظ سالار.mp3
21.75M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 8️⃣1️⃣
📚
@ketabkhanehmodafean
Part19_خداحافظ سالار.mp3
13.66M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 9⃣1⃣
📚
@ketabkhanehmodafean
Part20_خداحافظ سالار.mp3
20.22M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 0⃣2⃣
📚
@ketabkhanehmodafean
🌺بسم رب الشهدا والصدیقین 🌺
🌻زندگینامه #شهیدمنوچهرمدق
قسمت سی وهشتم: شیرینی مرگ
🌹حالا ما خوشحال بودیم ،منوچهر خوب شده .سرحال بود بعد از ظهرها می رفت بیرون قدم میزد. روزهای اول پشت سرش راه می افتادم.دورادور مراقب بودم زمین نخورد.می دانستم حساس است.می گفت "از توجهت لذت می برم؛تا وقتی که ببینم توی نگاهت ترحم نیست"
🌹نگذاشته بودیم بفهمد شیمی درمانی می شود.گفته بودیم پروتئین درمانی است ،اما فهمید.رفته بود سینما از کرخه تا راین را دیده بود.غروب که آمد ،دل خور بود .باور نمی کرد به ش دروغ گفته باشم .خودش را سرزنش می کرد که حتما جوری رفتار کرده م که ترسو به نظر آمده ام!!!!!!!
🌹اما سرطان یعنی "مرگ" چیزی که دوست نداشت منوچهر به ش فکر کند دیده بود حسرت خوردنش را از شهید نشدنش و حالا اگر می دانست سرطان دارد.....نمی خواست غصه بخورد ...
🌹منوچهر چه قدر برایش از زیبایی مرگ گفت.گفت خدا دوستم دارد که مرگ را نشانم داده و فرصت داده تا آن روز بیش تر تسبیحش کنم و نماز بخوانم....
🌹فرشته محو حرف های او شده بود.منوچهر زد روی پاش و گفت "مر ثیه خوانی" بس است .حالا بقیه ی راه را با هم می رویم.ببینیم تو پرروتری یا من .......
🌹ومن دعا می کردم. به گمانم اصرارهای من بود که از جنگ زنده برگشت .فکر می کردم
فنا ناپذیر است.تا دم مرگ می رود و برمی گردد!!!!!
🌹هر روز صبح ،نفس راحت می کشیدم که یک شب دیگر گذشت ولی از شب بعدش وحشت داشتم...
به خصوص از وقتی خون ریزی معده اش باعث شد گاه وبی گاه فشارش بیاید پایین و اورژانسی بستری شود و چند واحد خون به ش بزنند...خون ریزی ها به خاطر تومور بزرگی بود که روی شریان اثنی عشر درآمده بود و نمی توانستند برش دارند...
#ادامه_دارد
📚
@ketabkhanehmodafean
ghazavat 1.mp3
10.08M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
🏷 کتاب #از_سرزمین_نور| امام علی (ع) - غزوات پیامبر(ص)
#فصل_اول
⬅️ دوران هجرت برای پیامبر (ص) و یارانش خالی از حادثه نبود. کفّار قریش مدام در کار مکر و حیله بودند تا نه تنها پیامبر را از رسالت نبوی اش باز دارند، حتی وجود مبارک آن حضرت را نیز حذف کنند. این چنین بود که بین آنان و پیامبر جنگ هایی در گرفت...
جنگ «اُحُد» یکی از آن جنگ ها بود که حضرت علی (ع) با پرچمدار قریش نبردی قهرمانانه انجام داد اما...
📚
@ketabkhanehmodafean
امیر کرمانشاهی-رویای همیشگی.mp3
4.4M
#شور
📝 رویای همیشگیمه
🎤 حاجامیر #کرمانشاهی
🌻|↫ ایام #نیمه_شعبان ؛ #امام_زمان
📚
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگری💥
چند بار مسبب حال بد آدم ها بودیم؛
بی آنکه خبر داشته باشیم که قلبی را تا مرز جنون لرزانده ایم و اشکی را از گونه ای سرازیر کرده ایم...
و آدمی را ناگزیر کردیم تا با بدترین حالت و شرایط به خدا پناه ببرد؟
چند بار آدمی از حرف یا رفتار ما به وسعت جهانی بغض کرده و از اعماق دلش هق هق زده و اشک هایش بر زمین ریخته ؟
چند بار ما آدم بده ی داستان آدم ها بودیم و مشغول زیستن....در حالی که آدمی را متحمل رنج عظیمی کردیم؟؟
به این حرفها فکر کن و در این ماه عزیز #استغفار کن رفیق من...
#انگیزشی
📚
@ketabkhanehmodafean