eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نجوای حضرت علی علیه السلام: وقتی به خانه می‌آمدم انگار پا به دریای محبت می‌گذاشتم، انگار در چشمه‌ی صفا شستشو می‌کردم. خستگی کجا می توانست خودی نشان دهد. زندگی دشوار بود و مشکلات بسیار اما انگار من بر دیبای مهر فرود می‌آمدم، بر پشتی لطف تکیه می‌زدم و بال و پر عطوفت را بر گونه‌های خودم احساس می‌کردم. فاطمه در این دنیا برای من حقیقت کوثر بود. با وجود او تشنگی، گرسنگی، سختی، جراحت، کسالت و خستگی به راستی معنا نداشت. اکنون با رفتن او من خستگی‌های گذشته را هم بر دوش خودم احساس می‌کنم. خسته ‌ام خدا! چقدر خسته‌ام. چطور من بدن نازنین این عزیز را شستشو کنم؟! اگر تغسیل فاطمه به اشک چشم مجاز بود آب را بر بدن او حرام می‌کردم. اگر دفن واجب نبود، خاک را هم بر او حرام می‌کردم. حیف است این جسم آسمانی در خاک. حیف است این پیکر ثریایی در ثری، حیف است این وجود عرشی در فرش. اما چه کنم که این سنت دست و پا گیر زمین است. از تبعات زندگی خاکی است. پس آب بریز اسماء! کاش آبی بود که آتش این دل سوخته را خاموش می‌کرد، ای اشک بیا! بیا که اینجاست جایِ گریستن... ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤
طنز کتابخوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎧(امام‌علی) 🎧 (زندگی‌سیدعلی‌قاضی)🎧 (مطهری)🎧 (امام رضا)🎧 🎧(دهه کرامت) (امام‌خمینی) (ازدواج امام‌علی)🎧 🎧 (عرفه) (بیانات‌رهبری‌درباره‌عیدغدیر) (قرائتی) 🎧 (۶جلدرزق‌محرم) 🎧 (رقیه) (رقیه) 🎧(اربعین) 🎧(اربعین) 🎧(پیامبر) 🎧(امام‌رضا) (باهنر) (درپرتوكلام‌امام‌حسن‌مجتبی‌علیه‌السلام) (امام رضا) (امام رضا) (امام‌عسکری) (حضرت‌خدیجه) 🎧(پیامبر) (حضرت‌معصومه) (حضرت‌معصومه) (امام‌مهدی) (ح.معصومه) (سیدعلی‌قاضی) (مشکینی) (دستغیب) 🎧 (مصباح‌یزدی) (علیه‌السلام) (علیه‌السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🔺یک نوبت در همان زمان منصور ظاهرا حضرت را آوردند به یک نقطه ای در عراق به نام« ابجر» که مدتی حضرت در آنجا تبعید بوده، 🗯 راوی می گوید من خدمت موسی بن جعفر رسیدم در آنجا در این حوادث، حضرت چنین فرمودند و چنین کردند. در زمان مهدی عباسی حداقل یکبار حضرت را از مدینه به عراق آوردند. راوی می گوید من در راهی که موسی بن جعفر می رفتند، حضرت را می بردند به بغداد« في المقدمةالأولی» در دفعه اولی که حضرت را بردند- معلوم می‌شود که حضرت را چند دفعه برده بودند ، که من احتمال می دهم ۲بار ، ۳بار در زمان مهدی، حضرت را به بغداد برده بودند- می گوید من به خدمت امام رسیدم، اظهار تاسف کردم ، اظهار ناراحتی کردم. 💎 فرمودند: نه ، ناراحت نباش، من از این سفر سالم برمی گردم و در این سفر اینها نمی توانند به من آسیب برسانند ؛ این هم زمان مهدی. 🔻 در زمان هادی عباسی باز حضرت را خواستند بیاورند به قصد کشتن ، که یکی از فقهای دور و بر هادی عباسی ناراحت شد، دلش سوخت که فرزند پیغمبر را اینجور زیر فشار قرار می دهند وساطت کرد، هادی عباسی منصرف شد. ♨ در زمان هارون هم که حضرت را آوردند به بغداد و مدت طولانی در چند نوبت، که احتمال می دهم من، در زمان هارون هم بیش از یک بار حضرت را از مدینه جدا کرده باشند، اما قدر مسلّمش یک بار است که امام را آوردند و در جاهای مختلف زندان کردند و یکی اش از جمله در بغداد بود که زندان های مختلف، بعد هم در زندان سندیّ بن شاهـَک ، و حضرت را به شهــ🌹ــادت رساندند. ادامه دارد...✏ ۲۴۵ @ketabkhanehmodafean
📚 ⏳شما ببینید در طول این ۳۵سال، ۳۴سال که موسی بن جعفر مشغول تبلیغ امامت و مشغول انجام وظیفه و مبارزات خودشان بودند، دفعات مختلف حضرت را آوردند. علاوه بر این ها چندین بار خلفای زمان موسی بن جعفر حضرت را به قصد کشتن برایشان توطئه چیدند. 🔺 مهدی عباسی پسر منصور، اولی که به خلافت رسید به وزیر خودش یا به حاجِب۱خودش ، ربیـع ، گفت: که باید یک ترتیبی بدهی که موسی بن جعفر را از بین ببری، نابود کنی. احساس می کرد که خطر عمده از طرف موسی بن جعفر است. هادی عباسی همانطور که گفتم در اوایل خلافتش یا اول خلافتش تصمیم گرفت امام را به قتل برساند. 🔻حتی شعری سرود ، گفت: گذشت آن وقتی که نسبت به بنی هاشم ما سهل انگاری می کردیم ، من دیگر عازم و جازم هستم که از شما ها کسی را باقی نگذارم و موسی بن جعفر اول کسی خواهد بود که از بین خواهم برد. بعد هم که هارون الرشید همین کار را می خواست بکند و کرد و این جنایت بزرگ را مرتکب شد. 🔵ببینید چه زندگی پرماجرایی زندگی موسی بن جعفر است. 🔘نکات بسیار ریز و روشن نشده ای علاوه بر اینها در زندگی موسی بن جعفر هست. موسی بن جعفر یقیناً یک دورانی را در خفا زندگی می کرده ، اصلاً زندگی زیرزمینی که معلوم نبوده کجاست. ♦که در آن زمان خلیفه وقت افراد را می خواست، از آنها تحقیق می کرد که موسی بن جعفر را شما ندیدید؟؟ نمی دانید کجاست؟؟ و آنها اظهار می کردند که نه، حتی یکی از افراد را- آن طور که در روایت هست- موسی بن جعفر به او گفتند که تو را خواهند خواست، راجع به من از تو سؤال خواهند کرد که تو کجا دیدی موسی بن جعفر را. به کلی منکر شو بگو من ندیدم. ✅ همین جور هم شد ، زندانش کردند ، بردند برای اینکه از او بپرسند موسی بن جعفر کجاست. ادامه دارد.... ۲۴۶ ۱-( ح ج ب ) دربان @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نجوای حضرت علی علیه السلام: فرشتگان که به قدر من فاطمه را نمی‌شناسند، به اندازه‌ی من با فاطمه دوست نبودند، مثل من دل در گروی عشق فاطمه نداشتند، ضجه می‌زنند، مویه می‌کنند، تو سزاوارتری برای گریستن ای علی! که فاطمه فاطمه‌ی تو بوده است... ای وای این تورم بازو از چیست؟... این همان حکایت جگر سوز تازیانه و بازوست. خلایق باید سجده کنند به اینهمه حلم، به اینهمه صبوری، فاطمه! گفتی بدنت را از روی لباس بشویم؟ برای بعد از رفتنت هم باز ملاحظه‌ی این دل خسته را کردی؟ نازنین! چشم اگر کبودی را نبیند، دست که التهاب و تورم را لمس می‌کند. عزیز دل! کسی که دل دارد بی‌یاری چشم و دست هم درد را می‌فهمد. ای کسی که پنهانکاری را فقط در دردها و مصیبت‌هایت بلد بودی، شوی تو کسی نیست که این رازهای سر به مهر تو را نداند و برایشان در نخلستانهای تاریک شب، نگریسته باشد. اینجا جای تازیانه نامردان است در آن زمان که ریسمان در گردن مرد تو آویخته بودند. ای خدا! این غسل نیست، شستشو نیست، مرور مصیبت است. دوره کردن درد است. تداعی محنت است. ای وای از حکایت محسن! حکایت فاطمه و آن در و دیوار! حکایت آن میخهای آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار! حکایت آن آتش با آن تن تب دار! حکایت آن دست پلید با این گونه و رخسار! حکایت آنهمه مصیبت با این دل بی‌قرار! آرامتر اسماء! دست به سادگی از اینهمه جراحت عبور نمی‌کند، دل چطور اینهمه مصیبت را مرور کند؟! چه صبری داشتی تو ای فاطمه! و چه صبری داری تو ای خدای فاطمه! اینکه جسم است اینهمه جراحت دارد، اگر قرار به تغسیل دل بود، چه می‌شد! این دل شرحه شرحه، این دل زخم دیده، این دل جراحت کشیده! ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلای‌ ری #رهبر_معظم_انقلاب #امام_خامنه_ای #وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی ••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
▪️به مناسبت ‌وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام (۱۵ شوال)؛ «من، معتقدم که خدا یکیست. عقیده دارم که محمد، خاتم انبیاست و بعد از او تا قیامت رسولی نخواهد آمد. معتقدم که امام بلافصل بعد پیامبر، علی بن ابیطالب است. پس از او امامت از آن حسن است. سپس حسین. سپس علی بن الحسین، و محمد بن علی، جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر، و علی بن موسی، و محمد بن علی امامان من هستند. و پس از آن ها، شما را امام خود می دانم، و اطاعت تان را واجب»! او گفت و امامش شنید و فرمود: پس از من، فرزندم حسن، امام شماست. اما چه خواهند کرد مردمان، درباره امام پس از او؟! عبدالعظیم پرسید: مگر چگونه است، روزگار حیات و امامت او ؟! امام هادی علیه السلام فرمود: او غایب می شود و دیده نخواهد شد! و بر این منوال روزگاری طولانی خواهد گذشت. تا آنکه از پس پرده غیب بیرون آید، و زمین را لبریز عدل و داد کند، همانگونه که لبریز ظلم و جور شده باشد. سیدالکریم عرض کرد: اینک اقرار میکنم به فرموده شما (و امامت آن امام غائب) و ایمان دارم که: دوست این امامان، دوست خدا و دشمنشان دشمن خداست. طاعت آنان طاعت پروردگار، و معصیتشان، معصیت اوست. امام فرمود: به خدا سوگند! تو معتقد به همان دینی هستی که خدا برای بندگانش برگزیده... #داستانک_مهدوی #حضرت_عبدالعظیم #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تكنيكهاي مطالعه.MP3
8.67M
اگر #اهل_مطالعه هستيد اگر #كنكور داريد اگر از #مطالعه_هاي_طولاني و #كم_بازده خسته شده ايد اگر به دنبال يك #مطالعه_خوب هستيد حتما فايل بالا را گوش دهيد. 📕📒📗 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7⃣2⃣ بشر سرگردانست: ⭕️ بخش هفتم: ✨ ... دكتر كارل برای جلوگيری از خطرات روحی و اجتماعی دو موضوع حساس را پيشنهاد داده است: اول آنكه دانشمندان و مصلحين به طور حتم در هر كجا هستند بايد گرد هم جمع بيايند و جامعه و زمامداران را به مقررات قطعی يعنی طرق اصلاحی آشنا نمايند، دوم اينكه مظاهر تمدن امروزی كه باعث ايجاد امراض روحی و فساد اخلاق می‌شوند از قبيل برنامه‌های ماهواره ای، اينترنت، سينماها و نوشته‌های مجلات و جرائد دقيقاً كنترل و سانسور گردند و به جای كاباره و دانسينگ و ساز و آواز و موسيقی و غيره برنامه‌های اخلاقی و علمی و كنفرانس‌های اصلاح روانی در اختيار مردم گذاشته شود. با توجه به مطالب اين دانشمندان و ساير دانشمندان روانشناس بايد گفت كه در دنيای امروز برای ما در دو چيز جای هيچگونه شک و ترديد نيست، اول ازدياد مجالس تئاتر و سينما و شب نشينی های آلوده و كاباره و دانسينگ‌ها كه گرداننده ی همه اين دستگاه ها، موسيقی است؛ و دوم ازدياد امراض روانی و عصبی و تأسيس تيمارستان‌ها و شيوع انواع ديوانگی‌ها و امراض روحی ديگر كه با توجه به گفتار دكتر كارل اين مطلب به خوبی آشكار می‌شود كه بين اين دو موضوع رابطه حساس و مستقيمی است كه بشر را به پرتگاه سقوط اخلاقی و از آن بالاتر به امراض روانی و عصبی نزديک كرده است. (، حسین عبداللهی خوروش)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرزندم؛ با کسی دوست شو که: کارتِ کتابخانه اش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد. تشخيص اش سخت نيست، حتماً در کیفش بجای فندک و انبوه لوازم آرایش،کتابی 📚برای خواندن و بجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از آخرین کتاب هایی 📚که وارد بازار نشر شده اند، حرف می زند. کسی که وقتش بجای کافی شاپ ها و متر کردن خیابانها، در کتابخانه ها و کتابفروشی ها بگذرد‌. 📚☘📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🗯شما ببینید زندگی یک انسان اینجوری، زندگی کیست؟ یک آدمی که فقط مسئله می گوید، معارف اسلامی بیان می کند، هیچ کاری به کار حکومت ندارد، مبارزه سیاسی نمی کند، که زیر چنین فشار هایی قرار نمی گیرد. 📃 حتی در یک روایتی من دیدم که موسی بن جعفر علیه السلام در حال فرار و در حال اختفا در دهات شام می گشته. « وَقَعَ موسی بن جعفر بَعضِ قُرایِ الشّام هارِباً مُتَنَکِّراً فَوَقَعَ في غار»۱ که توی حدیث هست، روایت هست که موسی بن جعفر مدتی اصلا در مدینه نبوده، در روستاهای شام تحت تعقیب دستگاه های حاکم وقت و مورد تجسس جاسوس ها، از این دِه به آن دِه ، با لباس مبدّل و ناشناس، که در یک غاری ، حضرت به یک غاری می رسند و در آن غار وارد می شوند و یک فرد نصرانی در آنجا است. ❇ حضرت با او بحث می کنند؛ در همان وقت هم از وظیفه و تکلیف الهی خودشان که تبیین حقیقت هست، غافل نیستند ؛ با آن نصرانی صحبت می کنند و نصرانی را مسلمان می کنند. ✴ این زندگی پرماجرای موسی بن جعفر یک چنین زندگی است ، که شما ببینید این زندگی چه قدر زندگی پرشور و پرهیجانی است. ما امروز نگاه می کنیم ، موسی بن جعفر خیال می کنیم یک آقای مظلوم، بی سروصدای سربه زیری در مدینه بود و رفتند مأموران این را کشیدند، آوردند در بغداد یا در کوفه در فلان جا یا بصره زندانی کردند ، بعد هم مسموم کردند و از دنیا رفت.همین و بس.. 👆قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه طولانی، یک مبارزه تشکیلاتی، یک مبارزه ای با داشتن افراد زیاد.در تمام آفاقِ اسلامی موسی بن جعفر کسانی داشت که به او علاقه مند بودند. ◻آن وقتی که پسرِ عمو ، پسرِ برادرِ ناخلفِ موسی بن جعفر که جزو افرادِ وابستهٔ به دستگاه بود، درباره موسی بن جعفر با هارون الرشید حرف می زد.. ادامه دارد✏ ۲۴۷ ۱-بحارالانوار/ج۴۸/ص۱۰۵ @ketabkhanehmodafean
📚 📂 تعبیرش این بود که« خَلیفَتانِ یَجیءُ إلَیهِماَ الخَراج» ، گفت: هارون! تو خیال نکن فقط تو هستی که خلیفه در روی زمین هستی در جامعه اسلامی و مردم به تو خراج می دهند مالیات می دهند ؛ دو تا خلیفه هست، یکی تویی ، یکی موسی بن جعفر. 💰 مردم به تو مالیات می دهند، پول می دهند، به موسی بن جعفر هم مالیات می دهند، پول می دهند و این یک واقعیت بود. او از روی خبائث می گفت، می خواست سـعایت۱ کند ، اما یک واقعیت بود. 🌐از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با موسی بن جعفر ارتباط داشتند، منتها این ارتباطات در حدی نبود که موسی بن جعفر بتوانند به یک حرکت مبارزه مسلحانه آشکاری دست بزنند. 👆این وضع زندگی موسی بن جعفر بود تا نوبت به هارون الرشید می رسد. وقتی نوبت به هارون الرشید رسید اوقاتی است که اگرچه در جامعه اسلامی، دستگاه خلافت مُعارضی ندارد و تقریبا بی دردسر و بی دغدغه مشغول حکومت هست ، اما با این حال وضع زندگی موسی بن جعفر و گسترش تبلیغات امام هفتم جوری است که علاج این مطلب برای آنها اینقدر هم آسان نیست. 🔴و هارون الرشید یک خلیفه سیاستمدار و بسیار باذکاوتی بود. یکی از کارهایی که هارون کرد این بود که خودش بلند شد رفت مکه ، که طبری ، مورخ معروف، احتمال می دهد یا به طور یقین یا به طور احتمال می گوید هارون الرشید حرکت کرد به عزم سفـر حج ، در خفا مقصودش این بود که برود مدینه، از نزدیک موسی بن جعفر را ببیند که چه جور موجودی است. 🔺 ببینید این شخصیتی که اینهمه درباره او حرف هست ، این همه دوستان دارد، حتی در بغداد کسانی از دوستان او هستند ، این چه جور شخصیتی است❓ آیا باید از او ترسید یا نه؟؟ 🔻 آمد و چند ملاقات با موسی بن جعفر دارد که از آن ملاقات های فوق العاده مهم و حساس است. یکی در مسجد الحرام است که ظاهرا بصورت ناشناس موسی بن جعفر با هارون برخورد می کند و مذاکرات تندی بین آنها رد و بدل می شود و موسی بن جعفر ابهت خلیفه را در مقابل حاضران می شکند. 👈او آنجا موسی بن جعفر را نمی شناسد. ادامه دارد... ۲۴۸ ۱-( س ع ی ) سخن چینی @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نجوای حضرت علی علیه السلام: اسماء بیار آن کافور بهشتی را که دیگر دل، تاب تحمل ندارد. ثلث این کافور بهشتی جبرئیل آورده، حنوط پیامبر شد- سلام بر او- و ثلث دیگر، حنوط تو مظلومه‌ی مهربان من! و ثلت دیگر از آن من. کی می‌شود این ثلث آخر به کار بیاید و من تنها مانده را به شما دو عزیز رفته ملحق کند؟ آن کفن هفت تکه را بده اسماء! کاش می‌شد آدمی به جای یاری عزیزتر از جان خویش، فراق را برای همیشه کفن کند. خدایا! این فاطمه است، دختر پیامبر و برگزیده‌ی تو. دختر بهترین خلق تو، دختر زیباترین آفرینش تو، خدایا! آنچه رهایی‌اش را سبب می‌شود بر زبانش جاری کن، برهان او را محکم گردان، درجات او را متعالی فرما و او را به پدرش برسان. (امان از دل مولامون علی😭) بچه‌ها بیایید. حسن جان! حسین جان! زینبم! عزیزم ام‌کلثوم بیائید با مادر وداع کنید. سخت است می‌دانم، خدا در این مصیبت بزرگ به اجر و صبرش یاری‌تان کند. آرامتر عزیزان! از گریه، گریزی نیست. اما صیحه نزنید، شیون نکنید، مثل من آرام اشک بریزید.😭 نمی‌دانم چطور تسلایتان دهم. این مادر آخر مادری نبود که همتا داشته باشد، که کسی بتواند جای او را پر کند، که جهان بتواند چون او دوباره بزاید. اما تقدیر این بوده است، راضی شوید به مشیت خداوند و زبان به شکوه نگشائید. رویش را؟ سیمای مادر را؟ باشد، باز می‌کنم، هر چند که دل من دیگر تاب دیدن آن چهره‌ی نیلی را ندارد. وای، مهتاب چه می‌کند با این رنگ روی مهتابی! اینقدر صدا نزنید مادر را! او که اکنون توان پاسخ گفتن ندارد، فقط نگاهش کنید و آرام اشک بریزید. اما نه، انگار این دست‌های اوست که از کفن بیرون می‌آید و شما را در آغوش می‌گیرد. این باز همان دل مهربان اوست که نمی‌تواند پس از وفات نیز ندای شما را بی‌جواب بگذارد. تا کجاست مقام قرب تو فاطمه جان! شما را به خدا بس کنید بچه‌ها! برخیزید! این جبرئیل است که پیام آورده، برخیزید! جبرئیل می‌گوید: روح این بچه‌ها مفارقت می‌کند از جسم، بردارشان. جبرئیل می‌گوید: عرش به لرزه درآمده، بردارشان، شیون ملائک آسمان را برداشته، بَردارِشان، تاب و تحمل خدا هم... علی جان! بَردارِشان. برخیزید بچه‌ها! چه شبی است امشب خدایا! لا حول و لا قوه الا بالله. ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ⚫️اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ ✍🏻 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 🗯شما ببینید زندگی یک انسان اینجوری، زندگی کیست؟ یک آدمی که فقط مسئله می گوید، معارف اسلامی بیان می کند، هیچ کاری به کار حکومت ندارد، مبارزه سیاسی نمی کند، که زیر چنین فشار هایی قرار نمی گیرد. 📃 حتی در یک روایتی من دیدم که موسی بن جعفر علیه السلام در حال فرار و در حال اختفا در دهات شام می گشته. « وَقَعَ موسی بن جعفر بَعضِ قُرایِ الشّام هارِباً مُتَنَکِّراً فَوَقَعَ في غار»۱ که توی حدیث هست، روایت هست که موسی بن جعفر مدتی اصلا در مدینه نبوده، در روستاهای شام تحت تعقیب دستگاه های حاکم وقت و مورد تجسس جاسوس ها، از این دِه به آن دِه ، با لباس مبدّل و ناشناس، که در یک غاری ، حضرت به یک غاری می رسند و در آن غار وارد می شوند و یک فرد نصرانی در آنجا است. ❇ حضرت با او بحث می کنند؛ در همان وقت هم از وظیفه و تکلیف الهی خودشان که تبیین حقیقت هست، غافل نیستند ؛ با آن نصرانی صحبت می کنند و نصرانی را مسلمان می کنند. ✴ این زندگی پرماجرای موسی بن جعفر یک چنین زندگی است ، که شما ببینید این زندگی چه قدر زندگی پرشور و پرهیجانی است. ما امروز نگاه می کنیم ، موسی بن جعفر خیال می کنیم یک آقای مظلوم، بی سروصدای سربه زیری در مدینه بود و رفتند مأموران این را کشیدند، آوردند در بغداد یا در کوفه در فلان جا یا بصره زندانی کردند ، بعد هم مسموم کردند و از دنیا رفت.همین و بس.. 👆قضیه این نبود. قضیه یک مبارزه طولانی، یک مبارزه تشکیلاتی، یک مبارزه ای با داشتن افراد زیاد.در تمام آفاقِ اسلامی موسی بن جعفر کسانی داشت که به او علاقه مند بودند. ◻آن وقتی که پسرِ عمو ، پسرِ برادرِ ناخلفِ موسی بن جعفر که جزو افرادِ وابستهٔ به دستگاه بود، درباره موسی بن جعفر با هارون الرشید حرف می زد.. ادامه دارد✏ ۲۴۷ ۱-بحارالانوار/ج۴۸/ص۱۰۵ @ketabkhanehmodafean
📚 📂 تعبیرش این بود که« خَلیفَتانِ یَجیءُ إلَیهِماَ الخَراج» ، گفت: هارون! تو خیال نکن فقط تو هستی که خلیفه در روی زمین هستی در جامعه اسلامی و مردم به تو خراج می دهند مالیات می دهند ؛ دو تا خلیفه هست، یکی تویی ، یکی موسی بن جعفر. 💰 مردم به تو مالیات می دهند، پول می دهند، به موسی بن جعفر هم مالیات می دهند، پول می دهند و این یک واقعیت بود. او از روی خبائث می گفت، می خواست سـعایت۱ کند ، اما یک واقعیت بود. 🌐از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با موسی بن جعفر ارتباط داشتند، منتها این ارتباطات در حدی نبود که موسی بن جعفر بتوانند به یک حرکت مبارزه مسلحانه آشکاری دست بزنند. 👆این وضع زندگی موسی بن جعفر بود تا نوبت به هارون الرشید می رسد. وقتی نوبت به هارون الرشید رسید اوقاتی است که اگرچه در جامعه اسلامی، دستگاه خلافت مُعارضی ندارد و تقریبا بی دردسر و بی دغدغه مشغول حکومت هست ، اما با این حال وضع زندگی موسی بن جعفر و گسترش تبلیغات امام هفتم جوری است که علاج این مطلب برای آنها اینقدر هم آسان نیست. 🔴و هارون الرشید یک خلیفه سیاستمدار و بسیار باذکاوتی بود. یکی از کارهایی که هارون کرد این بود که خودش بلند شد رفت مکه ، که طبری ، مورخ معروف، احتمال می دهد یا به طور یقین یا به طور احتمال می گوید هارون الرشید حرکت کرد به عزم سفـر حج ، در خفا مقصودش این بود که برود مدینه، از نزدیک موسی بن جعفر را ببیند که چه جور موجودی است. 🔺 ببینید این شخصیتی که اینهمه درباره او حرف هست ، این همه دوستان دارد، حتی در بغداد کسانی از دوستان او هستند ، این چه جور شخصیتی است❓ آیا باید از او ترسید یا نه؟؟ 🔻 آمد و چند ملاقات با موسی بن جعفر دارد که از آن ملاقات های فوق العاده مهم و حساس است. یکی در مسجد الحرام است که ظاهرا بصورت ناشناس موسی بن جعفر با هارون برخورد می کند و مذاکرات تندی بین آنها رد و بدل می شود و موسی بن جعفر ابهت خلیفه را در مقابل حاضران می شکند. 👈او آنجا موسی بن جعفر را نمی شناسد. ادامه دارد... ۲۴۸ ۱-( س ع ی ) سخن چینی @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا