●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل سوم: دریای عطش 🎧 قسمت بیستم 🐪📜🐫📜🐪 اینها همان هایی هستند که #امام_حسین علیه‌السلام را به کوفه دعوت کرده‌اند و اکنون به جنگ مهمان خود آمده اند. آخر ساده‌لوحی و نادانی تا چه اندازه؟ یک بار بهشت را در اطاعت امام حسین علیه‌السلام می‌بینند و یکبار در قتل آن حضرت... ⁉️ ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل سوم: دریای عطش 🎧 قسمت بیست و یکم حبیب‌بن مظاهر می‌گوید: «دوست من! چه شد که تو در گروه ستمکاران قرار گرفتی؟ بیا و #امام_حسین علیه‌السلام را یاری کن تا در گروه حق باشی»... ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل سوم: دریای عطش 🎧 قسمت بیست و دوم خبر عبور "عامر" به "ابن زیاد" می رسد او دستور می دهد تا نیروهای بیشتری برای مراقبت از پل فرستاده شوند تا مبادا کسی به یاری #امام_حسین علیه‌السلام به #کربلا برود و یا کسی از سپاهیان کوفه فرار کند ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل سوم: دریای عطش 🎧 قسمت بیست و سوم من از صحرای #کربلا می‌آیم. برای شما ارمغان‌ها را آورده‌ام. #امام_حسین علیه‌السلام به کربلا آمده و عمر سعد با هزاران سرباز او را محاصره کرده است. من شما را به یاری فرزند پیامبر صلوات‌اللّه‌علیه دعوت می‌کنم. ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل سوم: دریای عطش 🎧 قسمت بیست و چهارم «ابن زیاد» تشنگی عثمان را بهانه کرده تا آب را بر #امام_حسین علیه السلام ببندد‼️ ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت بیست و پنجم زمانی که یک صحرا مسلمان جمع شده‌اند تا امام حسین علیه‌السلام را بکشند، این سه مسیحی به کجا می‌روند❓ عشق، مسیحی و مسلمان نمی‌شناسد. اگر عاشق آزادگی باشی، نمی‌توانی عاشق #امام_حسین علیه‌السلام نباشی... ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت بیست و ششم #امام_حسین (ع) می‌فرماید: «ای "عمر سعد" ، میخواهی با من بجنگی❓ تو که میدانی من فرزند رسول خدا (ص) هستم. از این مردم جدا شو و به سوی من بیا تا رستگار شوی» ... ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت بیست و هفتم "ابن زیاد" می‌داند که اگر بخواهد همچنان در مقام ریاست بماند باید مأموریت مهم خود را به خوبی انجام دهد. نقشه کشتن #امام_حسین (ع) در مدینه با شکست روبرو شده و طرح ترور امام در مکه نیز موفق نبوده است. پس باید فرصت را غنیمت شمرد... ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت بیست و هشتم #امام_حسین (ع) کنار خیمه نشسته است. بی وفایی کوفیان دل او را به درد آورده است. لحظاتی خواب به چشمان حضرت می‌آید. در خواب مهمان جدش پیامبر (ص) می‌شود. پیامبر به ایشان می‌فرماید: «ای حسین تو به زودی مهمان ما خواهی بود». ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت بیست و نهم یکی از لشکریان «عمر سعد» فریاد میزند: «خدا را شکر که ما خوبان از شما گنهکاران جدا شدیم❗️». «بُریر» این سخن را می‌شنود و با خود می گوید: عجب❗️کار به جایی رسیده است که این نامردان افتخار می کنند که از #امام_حسین (ع) جدا شده اند⁉️ یعنی تبلیغات «عمر سعد» با آنها چه کرده است❓ ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت سی‌ام عباس برمی‌خیزد. صدایش می‌لرزد و گویی خیلی گریه کرده است. او میگوید: «خدا آن روز را نیاورد که ما زنده باشیم و تو در میان ما نباشی». ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean

●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ ﷽؛ #هفت_شهر_عشق فصل چهارم: شب رؤیایی 🎧 قسمت سی و یکم #امام_حسین (ع) دست نافع را می‌گیرد و به او می فرماید: فردا روزی است که همه یاران من کشته خواهند شد. اکنون شب است و تاریکی، و جز من و تو هیچ کسی اینجا نیست. آنجا را نگاه کن! نقطه کور میدان است هرکس از اینجا برود هیچ کس او را نمی بیند؛ اینک بیا و جان خود را نجات بده، من بیعت خود را از تو برداشتم. برو... ┄┅═✼💔✼═┅┄ @ketabkhanehmodafean