☘️🍂☘️🍂☘️🍂
🍂☘️
🍂 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
📚گزیده ای از کتاب ؛ #پرواز_تا_بی_نهایت
🛑 فرار از #گناه:
🌷شهید #عباس_بابایی :🌷
با اصرار میخواست از طبقه دوم آسایشگاه به طبقه ی اول منتقل شود.
با تعجب گفتم: « به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران !»
گفت: «طبقه دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است, دوست ندارم در معرض گناه باشم».
وقتی خواستهاش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت:
«آسایشگاه بالا کلی سرقفلی داره ، ولی به روی چشم منتقلش می کنم پایین ».
📙خاطراتی از #سیره_عملی_شهدا در موضوع #مقابله_با_گناه
🌷#شهدا مردان تهذیب نفس بودند🌷
🌻بنابه فرموده #امیر_المومنین #حضرت_علی علیه السلام:
همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم :
✅چشمی که از ترس خدا بگرید
✅چشمی که از نامحرم فرو نهاده شود
✅چشمی که در راه خدا شب زنده دار باشد .
📚بحار الانوار،ج ۱۰۱
🍀🌺🍀🌸🍀
https://eitaa.com/ketabkhani1
☘️🍂☘️🍂☘️🍂
🍂☘️
🍂 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
📚گزیده ای از کتاب ؛
#دل_دریایی
🛑 فرار از #گناه:
▪️#غیبت
🌷شهید #محمد_گرامی :🌷
مجالس مهمونی یکی از جاهائیه که بستر برای حرف زدن از دیگران آماده ی آماده س،
توی یکی از همین مهمونی ها، منم مثل بقیه شروع کردم به حرف زدن در مورد یکی از آشناها.
وقتی از مجلس بر می گرشتیم ، محمدگفت:
« می دونی غیبت کردی ! حالا باید بریم در خونه شون تا بگی پشتِ سرش چی گفتی».
گفتم : «اینطوری که پاک آبروم می ره».
با خنده گفت: « تو که از بنده ی خدا این قدر میترسی، چرا از خودِ خدا نمی ترسی ؟!»
همین یه جمله برام کافی بود تا نه دیگه غیبت کننده باشم و نه شنونده ی غیبت .
📙خاطراتی از #سیره_عملی_شهدا در موضوع #مقابله_با_گناه
🌷#شهدا مردان تهذیب نفس بودند🌷
🌻بنابه #رسول_ خدا صلی الله علیه و اله و سلم
هرکس امر به معروف و نهی از منکر نماید ، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست .
📚مستدرک الوسایل،ج ۱۲
#غیبت
🍀🌺🍀🌸🍀
https://eitaa.com/ketabkhani1
☘️🍂☘️🍂☘️🍂
🍂☘️
🍂 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
📚گزیده ای از کتاب ؛
#دل_دریایی
🛑 فرار از #گناه:
▪️#غیبت
🌷شهید #محمد_گرامی :🌷
مجالس مهمونی یکی از جاهائیه که بستر برای حرف زدن از دیگران آماده ی آماده س،
توی یکی از همین مهمونی ها، منم مثل بقیه شروع کردم به حرف زدن در مورد یکی از آشناها.
وقتی از مجلس بر می گرشتیم ، محمدگفت:
« می دونی غیبت کردی ! حالا باید بریم در خونه شون تا بگی پشتِ سرش چی گفتی».
گفتم : «اینطوری که پاک آبروم می ره».
با خنده گفت: « تو که از بنده ی خدا این قدر میترسی، چرا از خودِ خدا نمی ترسی ؟!»
همین یه جمله برام کافی بود تا نه دیگه غیبت کننده باشم و نه شنونده ی غیبت .
📙خاطراتی از #سیره_عملی_شهدا در موضوع #مقابله_با_گناه
🌷#شهدا مردان تهذیب نفس بودند🌷
🌻بنابه #رسول_ خدا صلی الله علیه و اله و سلم
هرکس امر به معروف و نهی از منکر نماید ، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست .
📚مستدرک الوسایل،ج ۱۲
#غیبت
🍀🌺🍀🌸🍀
@ketabkhani1
☘️🍂☘️🍂☘️🍂
🍂☘️
🍂 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
📚گزیده ای از کتاب ؛ ۱۴ سردار
🛑 #تو_هیچ_نیستی
🌷شهید #مهدی_زین_الدین🌷
چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند .دوره اش کردند و شروع کردن به شعار دادن :
«فرمانده آزاده ،آمادهایم آماده!»
هر کس هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن ،مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختی ای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد :
«مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این قدر بهت اهمیت می دن، تو هیچی نیستی ؛ تو خاک پای این بسیجی هایی ....»
📙خاطراتی از #سیره_عملی_شهدا در موضوع #مقابله_با_گناه
🌷#شهدا مردان تهذیب نفس بودند🌷
🌻بنابه فرموده امام صادق علیهالسلام در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شدهاند، پس هر که کس برای خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس تکبر ورزد او را پَست گردانند.
📚الکافی، ج۲
#تکبر
#تواضع
💠آشنایی با سیره عملی شهدا
👇👇
🍀🌺🍀🌸🍀
@ketabkhani1
☘️🍂☘️🍂☘️🍂
🍂☘️
🍂 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
📚گزیده ای از کتاب ؛ #خاکهای_نرم_کوشک
🛑#فرار
🌷شهید#عبدالحسین_برونسی🌷
سربازیش را باید داخل خانه ی جناب سرهنگ میگذراند. آن هم زمان شاه.
وقتی وارد خانه شد و چشمش به زنِ نیمه عریانِ سرهنگ افتاد، بدون معطلی پا به فرار گذاشت و خودش را برای جریمهای که انتظارش را میکشید، آماده کرد.
جریمهاش تمیز کردن تمام دستشوییهای پادگان بود . هیجده دستشویی که در هر نوبت، چهار نفر مامور نظافتشان بودند!
هفت روز از این جریمه سنگین میگذشت که سرهنگ برای بازرسی آمد و گفت :
« بچه دهاتی ! سر عقل اومدی؟»
عبدالحسین که نمیخواست دست از اعتقادش بکشد گفت:
« این هیجده توالت که سهله، اگه سطل بدی دستم و بگی همه کثافتها رو خالی کن تو بشکه، بعد ببر بریز توی بیابون و تا آخر سربازی هم کارت همین باشه؛ با کمال میل قبول میکنم ؛ ولی دیگه توی اون خونه پا نمیگذارم».
بیست روز این تنبیه ادامه داشت اما وقتی دیدند حریف اعتقاداتش نمیشوند، کوتاه آمدند و فرستادند گروهان خدمات.
📙خاطراتی از #سیره_عملی_شهدا در موضوع #مقابله_با_گناه
🌷#شهدا مردان تهذیب نفس بودند🌷
🌼🌼🌼
🌻 امیر المومنین حضرت علی علیه السلام:
ریشه مردانگی
حیا و میوه اش پاکدامنی است .
📚غررالحکم
🍀🌺🍀🌺🍀
https://eitaa.com/ketabkhani1