✌#بیست_و_نهمین_کتاب
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
پدر گفت:
_بیعت نمی کنم. من در سقیفه نبودم اما استدلال شما در آنجا این بود که شما از انصار به پیامبر نزدیک تر بوده اید، پس خلافت از آن شماست.
من بر مبنای همین استدلالتان به شما می گویم که خلافت حق من است.
هیچکس به پیامبر نزدیکتر از من نبوده و نیست، اگر از خدا می ترسید، انصاف دهید.
هیچکدام حرفی برای گفتن نداشتند.
اما عمر گفت:
_رهایت نمی کنیم تا بیعت کنی.
پدر رو به عمر کرد و گفت:
+گره خلافت را برای ابوبکر محکم می کنی تا او فردا آن را برای تو باز کند.
از این پستان بدوش تا سهم شیر خودت را ببری.
بخدا که اگر با شما غاصبان نیرنگ باز بیعت کنم.
تو وقتی به هوش آمدی از فضه پرسیدی:
~علی کجاست؟
فضه گفت که اورا به مسجد بردند...
من نمی دانم تو با کدام توان به سوی مسجد دویدی و وقتی علی را در چنگال دشمنان دیدی و شمشیر را بالای سرش، فریاد کشیدی...
《کتابی خیلی زیبا در مورد زندگانی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) ،
مطمئنم از خوندنش لذت می برید❤️
@Horre_Shohada69
#کتابخونه_زینبیون
#ما_ملت_امام_حسینیم
#کشتی_پهلو_گرفته
@ketabkhoone_zeinabioon