آقای بمانی معلم نبود، اما آنقدر از مهارتش در کلاس داری و رفاقت با بچه ها صحبت می کردند که مجذوبش شده بودم. کلاس را خشک نگه نمی داشت، از هر روشی برای خنداندن بچه ها استفاده می کرد تا درس خواندن برایشان همراه با لذت باشد. قصه گویی می کرد از مردان غیوری که در جبهه های جنگ جانشان را در دستان خود گذاشته اند.
همه آرزویم این شده بود که در زنگ های تفریح و در بین فوتبال های جذاب او را ببینم و لحظاتی هم کلامش شوم.
از نظر عده ای از بچه ها شنیدن، از حرف زدن خیلی سخت تر است، حتی سخت ترین کار ممکن را شنیدن می دانند. اما از نظر من لذت بخش ترین حالت ممکن شنیدن صدای آقای بمانی بود.
او که به زیباترین و شیواترین حالت از زندگی اش سخن می گفت و کسی چه می داند شاید با تعریف کردن زندگانی پدری که تنها چند ماه بالای سرش بود، مادری که همانند کوه پشت سر بچه هایش بود با ما درد دل کند، به هر حال کسی چه می داند؟!
کتاب "برپا" روایتگر داستان زندگی اصغر بمانی معلم باغیرت، با دانش و مربی پرورشی دهه 60 می باشد که روزهای جنگ را با عشق زیبایش به بچه ها تبدیل به شیرینی بی بدیلی کرد.
👈 #برپا
✅ #نشر_راه_یار
📚 #معرفی_کتاب
🇮🇷 #مرکز_رسانه_ی_کتاب_پنج_و_هفت
💠 #کتاب_خوب_اینجاست
🆔 @ketabkhooub
کتاب اینجا سوریه است، نوشته زهره یزدان پناه قره تپه، اولین عنوان از مجموعه آثار ناشر در رده «زنان مقاومت – فتنه شام» است و در تلاش است تا صدای زنان راوی جنگ باشد.
این اثر در تلاش است تا فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصل جدیدی که میتواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود، هرچند به دلیل گسترده بودن دریای روایتها، بهویژه روایتهای مقاومت در سوریه، این روایتها ناتمام هستند و روایتهای این کتاب، فقط گوشهای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.
👈 #اینجا_سوریه_است
📗 #نشر_راه_یار
📚 #معرفی_کتاب
🇮🇷 #مرکز_رسانه_ی_کتاب_پنج_و_هفت
💠 #کتاب_خوب_اینجاست
🆔 @ketabkhooub
✅ https://5va7.ir
کتاب «بابای موشک ها» داستانی کودکانه درباره شهید حاج حسن تهرانیمقدم، پدر صنعت موشکی کشور است.
بند کفش هایت را محکم ببند. من حسن طهرانی مقدم برای ساخت ایران قوی یک قدم برداشتم. حالا نوبت توست. ببینم چه میکنی؟
بخشی از کتاب بابای موشک ها:
 کسی به #ایران #موشک نمیفروخت. ولی حسن آنقدر گشت تا جایی را پیدا کرد. دوستانش گفتند:« ما که بلد نیستیم #موشک هوا کنیم!» حسن گفت:« یاد میگیریم.» به سختی #مدرسه #موشکی پیدا کردند. سوار هواپیما شدند و رفتند یک جایی دور از ایران. وقتی برگشتند، بلد بودند چطوری موشکها را شلیک کنند. هربار که موشکی میزدند، #دشمن میترسید و به ما موشک نمیزد. مردم شهرها از خوشحالی دور افتخار میزدند. اما موشکها داشتند تمام میشدند. حسن با خودش فکر کرد و گفت:« اینجوری نمیشود، باید فکر بهتری بکنم.»
این کتاب، مناسب برای نوجوانان قهرمان و زرنگ ایرانی ست که به قهرمان های کشور عزیزمون ایران افتخار میکنن و اونا رو الگوی خودشون قرار میدن.
👈 #بابای_موشک_ها
📗 #نشر_راه_یار
📚 #معرفی_کتاب
🇮🇷 #مرکز_رسانه_ی_کتاب_پنج_و_هفت
💠 #کتاب_خوب_اینجاست
🆔 @ketabkhooub
✅ https://5va7.ir