قشنگ ترین تعریفی که از تعهد شنیدم :)✨🌚
" اگه به یکی #متعهد باشی دیگه به خودت این
اجازه رو نمیدی که خوبی رو در کسی دیگه پیدا کنی. "
به همین قشنگی...🌱❤️
Part19_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
13.36M
شهادت حضرت رقیه (س)، ورود اسرا به کربلا و بازگشت به مدینه..💔🥀
#کتاب_صوتی
#قسمت_19
┅┅┅❅🌱📙❅┅┅┅
@ketabmetabb
رویای بیداری🕊🌸
این اثر روایت ساده سختیها و فرازو نشیب یک زندگی #عاشقانه🫀 خانم زینب عارفی، همسر شهید مدافع حرم، مصطفی عارفی است که شاید در شدت و میزان علاقه، شبیه همه خانوادهها باشد اما نقطه تفاوت آن در هدف است، هدفی که ایستاده ماندن، تابآوردن و مبارزهکردن با روزهای تلخ و شیرین زندگی در ایران و سوریه است..🌱🌱
✍🏻نویسنده:نسرین پرک
▫️ناشر:ستاره ها
▫️قالب کتاب:زندگینامه
📖تعداد صفحات:۳۳۰ صفحه
💳 قیمت ۱۵۰ ت با تخفیف ۱۳۵ ت💙
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
رویای بیداری🕊🌸 این اثر روایت ساده سختیها و فرازو نشیب یک زندگی #عاشقانه🫀 خانم زینب عارفی، همسر شهی
برشی از کتاب
#رویای_بیداری🕊❤️
امروز قبل از رفتن آقامصطفی یک نفر بهش گفته بوده تو چقدر ظالمی! چرا فکر زن و بچهات نیستی و هر کار دلت میخواد میکنی؟ آقامصطفی به من گفت از این حرف خیلی ناراحت شدم، نمیدونم چرا بعضیها این همه محبتی که من به تو و بچهها دارم رو نمیبینن؟✨در عجبم اونا واقعاً درک نمیکنن که من بهخاطر دشمن مشترکی که زندگی و آیندهٔ همهمون رو تهدید میکنه دارم از سر اجبار وطنم رو ترک میکنم و به میدون #جنگ میرم؟ به من که در گرمای چهلپنجاه درجه، بدون امکانات زندگی میکنم میگن ظالم؟ من به آقامصطفی گفتم چهطور به خودشون اجازه میدن اینطور صحبت کنن؟ میخواستی بگی این خانمها خودشون بند پوتین ما رو میبندن..🍃🥾
#شهدایی🕊
.
در حسرت یک آغوش🫀✨
خاطرات شفاهی زهرا رحیمی همسر جانباز شهید سید محمد موسوی🗞
می گویند #شهادت هنر مردان خداست، اما جانبازی نیز مدال افتخاریست🥇 که کم از شهادت نیست و نگهداری از این جانبازان عزیز چه صبری می طلبد... کتاب در حسرت یک آغوش خاطرات بانویی است که #عاشقانه از همسر جانبازش 34 سال پرستاری کرد...⛵️
✍🏻نویسنده:سعیده زراعت کار
▫️ناشر:ستاره ها
▫️قالب کتاب:زندگینامه داستانی
📖تعداد صفحات:۲۲۲ صفحه
💳 قیمت۷۵ ت با تخفیف ۷۰ ت💙
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
. در حسرت یک آغوش🫀✨ خاطرات شفاهی زهرا رحیمی همسر جانباز شهید سید محمد موسوی🗞 می گویند #شهادت هنر م
بخشی از کتاب
#رویای_بیداری❤️🌱
مدتی بود که خبردار شده بودیم قرار است چندین نفر از #جانبازان قطع نخاعی را برای مداوا از ایران به آلمان بفرستند. پروندۀ پزشکی سید هم در کمیسیون مطرح شده بود و منتظر خبر بودیم..🌿
هنوز روزهای اول شروع ساخت خانه بود که از بنیاد شهید اطلاع دادند محمد هم یکی از اعضای تیم اعزامی به آلمان است. بلاتکلیف بودم که باید خوشحال باشم یا ناراحت. گاهی خوشحال میشدم و میگفتم شاید سید برود و آن جا بتوانند گلولهای را که شش سال زیر نخاع گردنش جا خوش کرده، درآورند و از این شرایط خلاص شود، گاهی هم ناراحت میشدم به خاطر دوریاش. خیلی این حس دوگانهام را با او در میان نمیگذاشتم، اما خودش بیشتر موافق رفتن بود. پیشنهاد رفتن به آلمان امیدی دوباره را در دلم ایجاد کرده بود. امیدی که چند ماهی میشد به دلم رخنه نکرده بود...✨🌻
.