. این مدت خیلی درگیر بودم مامانم حالش خوب نبود عمل هم داشت دیگ کلی نگرانی.. هر روزم مهمون داشتیم و...✨🍃 ممنون ک حواستون هست🌚

. الان خداروشکر حالشون خوبه...✨💙 .

خوب من پس یه کتاب خون اصیلم ... چون واقعا همش رو دوست دارمم ++✨🪐📚

. هستم🌱❤️ ا فردا معرفیارو باز میذارم براتون..✨🌚

. اینارو هم فردا جواب بدیم 📲 باشه؟👀 .

تکیه‌گاهی برا من مثل تو محکم نمیشه غصه‌ی من وقتی دورم از حرم کم نمیشه #کربلا #امام_حسین #اربعین

زندگی موقعی سخت میشه که آدما فکر می‌کنن باید همه چیز رو باهم داشته باشن...🌱🌱 قدر داشته هامون رو تا دیر نشده بدونيم ..🎨

. به خدا اعتماد داشته باش..🤍🌸 .

سلام خدمت همگی🙂 دیروقته اما گفتم پیام بذارم براتون..دوستان فرهنگیانی و کسایی ک دانشگاه مورد علاقشون قبول شدن هم بهشون تبریک میگم🌱🌱 .

. الهی تو تمام مراحل زندگیتون موفق باشید..😌💙 .

بعضیاتونم اینقدر ماهین🌸 بچم تو کانالش اینو برا من گذاشته مچکرم مهربونم🌚 .

. چه جای دنجی😍🍃 #کتابخون🎈 #قایق⛵️

. چون رود که مجبور ب پیمودن خویش است.. آزاد و گرفتارم_آزاد و گرفتار🌱🕊 #فاضل_می‌فرماید #آن‌ها

دختری ک پروانه شد🕊💙 کتاب «#دختری_که_پروانه_شد» داستان دختری به‌نام زیتون است..پدر زیتون در حال زنده‌به‌گور کردن دخترش بوده که مردی او را می‌بیند و به قیمت چند درهم او را می‌خرد..اتفاقات در زمان صدر اسلام روایت می‌شود وقتی که مردم در مکه هنوز بت‌ها را می‌پرستند..🌱🌱 زیتون می‌خواهد یک خلخال بدزدد تا با پولش نام و نشانی از مادرش پیدا کند اما در همین زمان صاحب خلخال متوجه می‌شود..🌻 ✍🏻نویسنده:رقیه بابایی ▫️ناشر:مهرستان ▫️قالب کتاب:رمان 📖تعداد صفحات:۹۶ 💳 قیمت۷۵ با تخفیف۷۰ ت💙 ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅┅┅❅🌱📙❅┅┅┅ @ketabmetabb

#بریده_کتاب🌱💙 زیتون حرصش گرفت..کمی صبر کرد. به اطرافش نگاه کرد و جلو رفت.. زود تمام زباله‌ها را جمع کرد و آورد کنار در خانۀ ابولهب انداخت.. آن‌وقت دوید و وارد خانۀ رسول خدا شد. او تا رسید تندتند خبرهایش را برای امّ ایمن و زنی که کنارش نشسته بود گفت و حالا ساکت کنار تنور ایستاده بود. امّ ایمن نانی از تنور درآورد و گفت: «چه بگویم که جگرم خون است از این ناآدم‌ها». زن دیگر که داشت چانۀ خمیری را پهن می‌کرد گفت: «نگران نباشید! خداوند خود حافظ و نگهدار رسولش است.. به پسرم سپرده‌ام این روزها حتی یک لحظه هم از رسول خدا جدا نشود.» امّ ایمن خمیری را در تنور چسباند و گفت: «فاطمه بنت اسد! خداوند عمر دهد به خودت و پسرت. وقتی علی باشد خیالم آسوده است...✨🪐 #دختری_که_پروانه_شد

. اینارو هم بذارم💙

. باحال بووودن افرین😐اونی ک نوشته زیر فشار زندگی دارم جون میدم ..برا خودت حال خوب بساز دلخوشی های کوچک رو دریاب ✨زندگی همین روزای قشنگیه ک داریم به امید روزای بهتر هدر میدیم☺️🎈 .

. شبتون قشنگ🌚✨

‌. هی نگید " یه روز خوب میاد" باور کنید که همه روزهای خوبتون داره میره ها...🌸☁️ .

💳#واریزی مادرِ دغدمند که برا تولد دخترشون کلی کتاب سفارش دادن🥺😍💙 کتابایی ک سفارش دادن:👇 آب‌نبات دارچینی آب‌نبات هل دار ان مرد با باران می‌آید دختر بیست بی نمازها خوشبخت ترند مسیر خارج از نقشه دختری که پروانه شد ترگل انتخاب من ناقوس ها به صدا در می آیند🌱🌱 ‌ پ ن:بزرگ شدین از این مادرا باشین برا بچه هاتون🫀🙂