eitaa logo
کتاب متاب🌿📖
1.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
218 ویدیو
6 فایل
رقیه هستم🧕اینجا کلی کتاب خوب و پرمحتوا براتون معرفی میکنم☺️🌱 کپی؟ با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور آقا 🍃🍓راه ارتباطی👇: @ketabkhon78 📞09330976675 کانال رضایت👇 https://eitaa.com/kafehdenge667 ارسال به سراسر کشور🛵🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|"ویولن زن روی پل "|🌿🎻 اعتیاد اتفاقی است که می‌تواند برای هر انسانی بیافتد برای همین نگارنده این اثر از نشر جام جم، ماجرای نجات خود از این مهلکه را در ۱۶ فصل می‌نگارد✍🏻 و این امر باعث چند رشد اجتماعی موثر می‌شود: اول آنکه نگاه خوانندگان را به افراد گرفتار شده در این گرداب تغییر می‌کند، از سوی دیگر در شانزده فصل تحول‌آمیز با نام‌های خستگی تا کتاب امید تولدی دوباره برای کسانی که می‌خواهند از دام اعتیاد نجات یابند، مهیا می‌شود..🌼 ✍🏻نویسنده:خسرو باباخانی ▫️ناشر:جام جم ▫️قالب کتاب:داستان 📖تعداد صفحات: ۲۲۳ صفحه 💳قیمت ۷۰ ت با تخفیف ۶۳ ت 🌱 ثبت سفارش📲 و ارسال📦 @ketabkhon78 @ketabmetabb
کتاب متاب🌿📖
|"ویولن زن روی پل "|🌿🎻 اعتیاد اتفاقی است که می‌تواند برای هر انسانی بیافتد برای همین نگارنده این ا
👈در بخشی از کتاب می‌خوانیم:✂️ ((زنگ زد..📞 همیشه با جمله «دور سرت بگردم» شروع می‌کرد. بعد می‌گفت: «خاک پاتم»، بعد می‌گفت: «دردت به قلبم»♥️و چنان با خلوص می‌گفت و صمیمانه، که من را به رعشه می‌انداخت از فرط شکر و شوق..😍🌿 گفتم: کجا بودی پسر خوب؟ ابراهیم گفت: گوشی‌ام را زدند..📱همه شماره تلفن‌ها پرید. آمدم شعبه ، دیدم جایتان را تغییر داده‌اید. بعد هم رفتم سوئد دیگر.. با اصرار والتماس نهاردعوت‌مان کرد🍱، من وطاووس را. گفت: همسرم نگار هم می‌آید. گفت: می‌رویم دربند. همان پایین یک تخت می‌گیریم و حرف می‌زنیم..🌱 گفتم: ما سه نفرهستیم.. گفت: دور سرت بگردم، بگو صد نفر گفتم: دکتر میرلوحی هم هستند.))▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱😍 سلام خسته نباشید ، کتاب های من رسید مثل همیشه عالی و با بهترین کیفیت✨ خیلی ممنونم.🧡🍊 🎈 🛍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان کتابخونم🌱🌼 اگه صوت های آن سوی مرگ براتون پخش نشد به خودم پیام بدین براتون ارسال کنم❤️ @ketabkhon78
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راستی فردا چالش 😉 📖🌵 داریم دوستانی که شرکت میکنند فردا قرعه کشی داریم و به قید قرعه یه کتاب هدیه میدیم🌱🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبح بخیر🌱🌼
خب قراره 👩‍💻👇 هر هفته📆 یا 😋🍓 ۱_حتما مطالعه داشته باشیم و ترجیحا چند صفحه بیشترررر از روزای دیگه😍🙈 ۲_از کتاب عکس بفرستید حتی با انگیزه و با کیفیت😊😍بذاریم ۳_کتابایی که تموم کردید میتونید درموردشون نظر بدین و یه خلاصه این کتاب بگین باعث میشه تو ذهنتون تثبیت بشه😌🌿 ۴_کتابای خوب پرطرفدار بین بچه ها معرفی میشه به عنوان کتاب خوب🎈 @ketabmetabb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مگه میشه این پیامو دید و ذووق نکرد؟😍🌱 سلام برای شروع از رمان و داستان شروع کنید هم روان تره هم جذاب تر 😉کتاب قطوری نباشه و حجمش کم باشه که انگیزه بیشتری ایجاد میکنه🎈ببینید چه ژانرهایی بیشتر ممکنه براتون جذاب بیاد اون جذابیته شما رو به ته داستان میبره🙃💛و هر کتابی ک به پایان خودش میرسه این تموم کردنه هم در شما علاقه ایجاد میکنه😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌼 سلام معرفی کتاب:💛 کتاب درباره زندگینامه و بخش های مهم و اثر گذار شخصیت محمد کاظم خراسانی که شاید خیلی کم درباره این بزرگوار گفته شده از جمله استادان ایشان میرزای شیرازی می‌توان نام برد که پس از فوت استاد خود به مرجعیت شیعه رسید. و از ایشان از جمله حامیان مشروطه بودند،که برای اعتراض به دولت روسیه و انگلیس باجمع زیادی از همراهان عازم ایران می‌شوند اما..... 🌵📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌱 در کتابخونه درحال خوندن کتاب بودم😍 📖🌵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱📬 لذت خوندن ِ کتاب ؛ همراه با چای . .☕️ کتاب ربکا رمان عاشقانه‌ست و خیلی حس و حال طبیعت و بوی گل رو می‌ده ، داخلش جزئیات خیلی خوب توصیف شده هنوز کامل نخوندم اما تا اینجا به نظرم خوبه.. 📖🌵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌼 ..گفتم‌ببینمش‌مگرم‌درد‌اشتیاق❤️ساکن‌شود،بدیدم‌و‌مشتاق‌تر‌شدم.. «گوشه ای از کتاب:...» خاطرات‌همسر‌شهید‌رضوان‌خواه🌱 {·بعد‌از‌شهادت‌حسن‌تنها‌شده‌ بودم‌. ازتنهایی‌وتاریکی‌میترسیدم. سعی‌میکردم‌به‌وصیت‌های‌ حسن‌فکر‌کنم‌و‌به‌حرف‌های‌قبل‌از ‌شهادتش‌؛ اینکه‌باید‌‌صبور‌و‌مقاوم‌باشم. یک‌شب‌آمد‌توی‌خوابم‌و‌گفت‌: میهن‌چرا‌این‌قدر‌می‌ترسی؟‌ یک‌بیسکویت‌داد‌به‌دستم‌و‌ گفت:بگیر‌بخور؛مال‌بهشته‌. دستم‌رو‌گرفت‌وگفت:الان‌نمیشه ‌ولی‌یک‌روزمیام‌و‌باخودم ‌می‌برمت،جات‌رو‌نگه‌داشتم. حرف‌هایش‌و‌شیرینی‌آن‌ بیسکویت‌تا‌مدت‌هابا‌من‌بود‌ ترسم‌هم‌کم‌شده‌بود}· 📖🌵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا