"کیمیاگر"👤
📙💬کتاب کیمیاگر، داستان جوانی👤 است که به دنبال کیمیا از این شهر به آن شهر می رود و در پی کسی است تا بتواند علم کیمیا را از او بیاموزد.. ✍🏻اما دست تقدیر او را درگیر ماجرایی می کند و در نهایت مس دلش تبدیل به کیمیا می شود. او با دختری🧕 به نام نورا رو به رو می شود که شاگرد امام جعفر صادق (علیه السلام) است که در متن ماجرا، به دربار هارون می رسد و شاهد گفت وگوی چالشی نورا با دانشمندانی می شود که در نهایت زندگی او را دچار تغییر اساسی می کند💡
✍🏻نویسنده: رضا مصطفوی
▫️ناشر:عهد مانا
▫️رده سنی/مخاطب:عمومی
▫️قالب کتاب:رمان
📖تعداد صفحات:۱۳۶
🔴قیمت پشت جلد:50,000
🔵قیمت با تخفیف۱۰ درصد: 45,000
ثبت سفارش📲 و ارسال📦
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب #کیمیاگر
@ketabmetabb
"کیمیاگر"👤
📙💬کتاب کیمیاگر، داستان جوانی👤 است که به دنبال کیمیا از این شهر به آن شهر می رود و در پی کسی است تا بتواند علم کیمیا را از او بیاموزد.. ✍🏻اما دست تقدیر او را درگیر ماجرایی می کند و در نهایت مس دلش تبدیل به کیمیا می شود. او با دختری🧕 به نام نورا رو به رو می شود که شاگرد امام جعفر صادق (علیه السلام) است که در متن ماجرا، به دربار هارون می رسد و شاهد گفت وگوی چالشی نورا با دانشمندانی می شود که در نهایت زندگی او را دچار تغییر اساسی می کند💡
✍🏻نویسنده: رضا مصطفوی
▫️ناشر:عهد مانا
▫️رده سنی/مخاطب:عمومی
▫️قالب کتاب:رمان
📖تعداد صفحات:۱۳۶
🔴قیمت پشت جلد:50,000
🔵قیمت با تخفیف۱۰ درصد: 45,000
ثبت سفارش📲 و ارسال📦
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب #کیمیاگر
@ketabmetabb
"کیمیاگر"👤
📙💬کتاب کیمیاگر، داستان جوانی👤 است که به دنبال کیمیا از این شهر به آن شهر می رود و در پی کسی است تا بتواند علم کیمیا را از او بیاموزد.. ✍🏻اما دست تقدیر او را درگیر ماجرایی می کند و در نهایت مس دلش تبدیل به کیمیا می شود. او با دختری🧕 به نام نورا رو به رو می شود که شاگرد امام جعفر صادق (علیه السلام) است که در متن ماجرا، به دربار هارون می رسد و شاهد گفت وگوی چالشی نورا با دانشمندانی می شود که در نهایت زندگی او را دچار تغییر اساسی می کند💡
✍🏻نویسنده: رضا مصطفوی
▫️ناشر:عهد مانا
▫️رده سنی/مخاطب:عمومی
▫️قالب کتاب:رمان
📖تعداد صفحات:۱۳۶
🔴قیمت پشت جلد:50,000
🔵قیمت با تخفیف۱۰ درصد: 45,000
ثبت سفارش📲 و ارسال📦
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب #کیمیاگر
@ketabmetabb
"کیمیاگر"🌿🔓
📙💛کتاب کیمیاگر، داستان جوانی👤 است که به دنبال کیمیا از این شهر به آن شهر می رود و در پی کسی است تا بتواند علم کیمیا را از او بیاموزد.. ✍🏻اما دست تقدیر او را درگیر ماجرایی می کند و در نهایت مس دلش تبدیل به کیمیا می شود. او با دختری🧕 به نام نورا رو به رو می شود که شاگرد امام جعفر صادق (علیه السلام) است که در متن ماجرا، به دربار هارون می رسد و شاهد گفت وگوی چالشی نورا با دانشمندانی می شود که در نهایت زندگی او را دچار تغییر اساسی می کند...💡
✍🏻نویسنده: رضا مصطفوی
▫️ناشر:عهد مانا
▫️قالب کتاب:رمان
📖تعداد صفحات:۱۳۶
#کیمیاگر
💳قیمت ۵۰ ت با تخفیف۴۵ ت🌱
ثبت سفارش📲 و ارسال📦
@ketabkhon78
__🌸📖
تو کتاب #کیمیاگر بطورِ یقین نوشته:«آنچه قسمتِ توست، از کنارت نخواهد گذشت»🌱
واسه چیزای از دست رفته غصه نخورید،
یا برمیگرده یا اگه نمیرفت فقط باعث آسیب رسیدن بهتون میشد..!
.
.
کیمیاگر🕊✨
کتاب #کیمیاگر نوشته رضا مصطفوی #رمانی تاریخی است از دنیای قدیم زمانی که انسان برای #ثروت و #جاودانگی به دنبال کیمیا میرفت...او میخواست خاک و مس را به طلای ناب تبدیل کند و عمر جاودانه داشته باشد.. این کتاب هم داستان مردی به نام یوسف است که پیرمردی روشنضمیر او را به دنبال مردی به نام جابر بازرگان میفرستد.. اما او متوجه میشود این فر کسی نیست که او دنبالش میگردد..
این کتاب روایتی جذاب از سفر به قلب تاریخ است...🌸🌙
✍🏻نویسنده:رضا مصطفوی
▫️ناشر:عهد مانا
▫️قالب کتاب:رمان
📖تعداد صفحات:۱۳۶ صفحه
💳 قیمت ۷۰ ت با تخفیف ۶۵ ت 🌼
برای مشاوره و ثبت سفارش
من اینجام🌱
@ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
. کیمیاگر🕊✨ کتاب #کیمیاگر نوشته رضا مصطفوی #رمانی تاریخی است از دنیای قدیم زمانی که انسان برای #ثرو
.
یه قاچ از کتاب🍉🌼
اما آن پیرمرد مرا فرستاد که جابر #بازرگان را پیدا کنم، آنهم در بغداد، نه جابر حیّان را در مدینه...⚡️🌎
از پسِ پرده صداهایی ضعیف به گوش میرسید. ساریه همچنان داشت ظرفهای مسی و گِلی را جابهجا میکرد و گاهی بسیار آهسته با کسی صحبت میکرد...✨🌾
اصلاً که به تو گفت که بیایی بغداد و من را پیدا کنی؟ داستانت را برایم بگو...🍓🌩
_ماجرایش مفصل است...
+مشتاق شدهام که بشنوم...
پیرمردی بود روشنضمیر.. به من گفت: «برو دنبال چیزی که خاک را طلا کند!»✨
جابر با تعجب پرسید: «خب، این کجایش به من ربط دارد؟»🙄
در چشمهای یونس هنوز بارقهای از امید میدرخشید...☺️
همیشه ناباورانه از خود میپرسیدم آخر مگر ممکن است بتوان خاک را #طلا کرد؟! ولی وقتی که پیرمرد این حرف را زد، کمترین نشانی از شوخی در چهرهاش نبود...😐
خُب آن پیرمرد که بود؟
#کیمیاگر