کتاب متاب🌿📖
"سمفونی مردگان"🌱🌼 📌 داستان خانواده شش نفرهای است که در اردبیل زندگی میکنند..👨👩👧👦 پدر صاحب حجره
#سمفونی_مردگان🌱
نمیدانست چرا دلش میخواهد یکی مدام بهش محبت کند🫀🥺 و نمیدانست چرا دوست دارد که من همیشه در ذهنش باشم..
ولی میدانست وقتی ازخواب بیدار میشود، من یادش میآیم،دوستش دارم، و نیستم..
🌌شبها میترسید بخوابد، چون بعضی وقتها مرامیدید، و وقتی بیدار میشد من پر زده بودم ورفته بودم..🕊 میترسید بخوابد، چون میدانست وسط خواب ناگهان پا میشود، مینشیند، به اطراف نگاه میکند، و بعد مثل بچههای پدر مرده در آن اتاق سیمانی سرد، #گریه میکند..🥺 با دنیایی حسرت در دل، و غمی عجیب گریه میکرد، رنگش میپرید، و دستهاش به لرزه میافتاد.
آنوقت مادر به سراغش میآمد،
بهش نبات داغ میداد،باهاش حرف میزد،
و اصرار میکرد که اتاقش راعوض کند،
اما او میگفت: «همینجا میمانم.»
◜📗🌿◞