فکرشو بکن..
یدیقه همه چی متوقف شه!
یه ورزشگاه فلان هزار نفری رو، بخاطر یه نفر یدیقه سکوت مطلق گرفته بود..
مثل یه مِه!☁️
حالا توی اون هیاهو،
ینفر درگیر داستان شد و کرم شبتاب رو توی مه دید و رفت دنبالش..🌫🐛
همین باعث شد تا با قهرمان داستان ما آشنا بشه🍃
همونی که چیزایی رو کنار گذاشت که خیلی از ماها با شنیدنشم دست و پامون شل میشه..😏
چه برسه اگه وارث باشگاه یوونتوس باشیم😐
و به خاطر راهی که انتخاب کردیم مجبور باشیم روی همه اونها چشم ببندیم🚶🏻♀
قهرمان داستان ما دستاشو از خیلی چیزا جدا کرد و نگاهشو گرفت و این باعث شد خدا شخصا دستاشو بگیره و نگاش کنه!🙂💛
موافقی ببينيم قضیه از چه قراره رفیق؟!🤝😎
پسحتماسراغاینکتاببرو^^🌿
#معرفی_کتاب📖
#یک_دقیقه_سکوت🔇
#رمانایرانی_زندگینامه📜
☕️@ketabnoosh01