بعد از قبولی تو دانشگاه،
به محمود گفتم :
《رشتهی جنگل قبول شدم!》
محمود گفت :
《 اینکه چه رشته ای قبول شی مهمه؛ ولی زیاد مهم نیست!
مهم اینه که تو هر رشته ای که قبول شدی
تمام تلاشتو بکنی و بهترین باشی تو اون رشته!
طوری که امام زمان (عج) ، مهندس جنگل خواست، تورو انتخاب کنه..! 》
این یه تیکه از کتاب شهید عزیز بود..📗🌿
رفیق! آیا بهترین هستی تو رشته خودت؟ آیا اونی هستی که باید...؟🙂
#معرفی_کتاب📖
#شهید_عزیز✨
#شهدایی🕊
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
¦🌿🪵¦
میگفت پدر و مادر، امامزاده های سیار هستند. هر وقت حاجت دارید، بروید پیششان و عرض حاجت کنید.
#یه_نوش_کتاب🥤
#شهید_عزیز✨
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
./🍋📒/.
اگر حق است بگویید و از قطع شدن روزی نترسید که خدا روزیتان را در جای دیگر میدهد.
این حرفی بود که همیشه پدر محمود به بچه های خودش میگفت..
#یه_نوش_کتاب🥤
#شهید_عزیز✨
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
{🔮📔}
توی صف تاکسی ایستاده بودیم و منتظر. رو کرد به من و گفت : مرتضی، فکر میکنی چند نفر از اینها که توی صف ایستاده اند، به این فکر میکنند که یک روزی باید در صف حساب و ک قیامت بایستند و منتظر بمانند؟
#شهید_عزیز✨
#یه_نوش_کتاب🥤
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
<📓🐼>
نذر بزرگی هم نیست، کوچک؛ اما کاری. نذر کن هر کار خیری که تا فردا صبح انجامش میدهی، ثوابش را هدیه کنی به باب الحوائج ابالفضل العباس (ع)، مادرش حضرت ام البنین (س)، آقا علی اصغر (س) و امام موسی کاظم (ع)، ان شاءالله اجابت خواه!
#شهید_عزیز✨
#یه_نوش_کتاب🥤
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
⪻📚⏰⪼
هروقت پیچیدگی های کارها با او در میان گذاشته می شد،می گفت:«همیشه کارهایتان را بر اساس آن مقدار علم و تسلطی که بر کار دارید،تمام و کمال انجام دهید.
خدا هم علم آنچه را که نمی دانید به شما خواهد داد».
به توصیه اش عمل می کردیم و پیچیدگی ها چه زود برطرف می شد!
#یه_نوش_کتاب🥤
#شهید_عزیز❤️
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
«📙🪴»
میگفت:«وقتی دعا میکنی و از خدا چیزی میخواهی ظرفیت داشتن آن چیز را هم از خدا بخواه.
وقتی از خدا پول و مال و منال خواستی بگو خدایا هم این پول را میخواهم و هم ظرفیتش را.
پیش تو که کم نمیآید.
وقتی باران میخواهی هم باران را بخواه و هم ظرفیت پذیرش باران را»
#یه_نوش_کتاب🥤
#شهید_عزیز✨
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
بعد از قبولی تو دانشگاه، به محمود گفتم : 《رشتهی جنگل قبول شدم!》 محمود گفت : 《 اینکه چه رشته ای قبول
《📕🥤》
یکی از دوستان می گفت:
«بابا، این محمود تمام کارهایش برای خداست.
حتی جورابش را هم برای خدا می پوشد.
نمی پوشد که جلوی زخم شدن پایش را بگیرد، می پوشد تا پاهایش داخل پوتین محکم باشد و بهتر کارهایش را انجام دهد.»
#یه_نوش_کتاب🥤
#شهید_عزیز💚
☕️@ketabnoosh01