eitaa logo
نکات قرآنِ شگفت انگیز
3.2هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
سلام♥ حتمانکات #جالب این کانال #پرازعلم راببین استفاده🌻درکتاب کانال همه جاآزاد اگررفتی خدا💗همراهت ماندی قدم قرآن💝روی چشمت اگرنکته ای رانوشتیدخواندیدتبلیغ کردید #کل ثوابش #تاقیامت #فقط برای شادی #برزخ اموات و💔 #اجداد خدابیامرزتان
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برای تعجیل ظهور امام مهدی علیه السلام صلوات اللهم صلعلی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ درآیه۲۳۳ فرمود رزق زن وبچه بر عهده آنکس است که🌈 صاحب فرزند است یعنی بر عهده پدر است👈 وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُ هُنَّ بِالْ مَعْرُوفِ🌿 1مومن1جعبه بزرگ پراز مواد غذایى سکه طلا وپول را به🦋 خانه1زن که چند بچه قدو نیم قد داشت برد زن وقتى بسته هاى غذا🌽 وپول وطلا را دید شروع کرد به بدگویی از شوهر اش و گفت🌵 شوهرم بود او ازروى بی عقلى دست راست ونصف صورت خودرا🍒 در1 درکار ازدست دادو مدتى بعد از و🤕 ازکار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود او مریض بود😰 چندبار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم اما بجاى🌻 اینکه باز سر کار آهنگرى برود گفت دیگر بااین بدنش چنین کارى🍃 ازاو ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود من هم که دیدم🍏 او دیگر بدرد ما نمی خورد برادرانم را صدا زدم وبا کمک آنها اورا🌵 ازخانه و بیرون کردیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم❌ بارفتن او ما هنوز فقیریم و امروز که شما این بسته هاى غذا🍎 وپول را برای مان آوردید ما بشدت به آنها نیاز داشتیم کاش🎄 شوهر احمقم مارا درک میکرد آن مومن گفت من این بسته ها را نفرستادم❌ 1فروشنده امروز صبح به مدرسه ما آمد و ازمن🍀 خواست تا اینها رابه شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه؟🌷 آن مومن وقتی داشت دور میشد ناگهان برگشت وگفت راستى👈 یادم رفت بگویم که دست راست ونصف صورت این فروشنده💕 دوره گرد هم سوخته بود!!😳 @ketabollaah
سلام برای تعجیل ظهور امام مهدی علیه السلام صلوات اللهم صلعلی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ و ۲۷عنکبوت وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا ازاین آیه میفهمیم خدا🌷 دردنیاهم بمومنان صالح جایزه میدهد🍒 وبقیه علما در کتب شان نوشته اند🌴 ۱مردصالح وارد مصر شد او۱ رادید که آهن سرخ شده رابا دست😳 ازکوره بیرون میاورد ودست او نمی سوزد باخود گفت شاید این فرد🌵 ۱ولی خدا باشد نزد او رفت گفت تورا بخدا درحق من دعایی بکن🍎 آهنگر گفت من۱ آدم عادی ام من۱ روز دم این دکان بودم ۱زن زیبا🌻 جلوآمدگفت بخدا خیلی فقیرم بچه هایم از گرسنگی لاغر شده اند🤕 بمن کمک کن گفتم اگر راضی شوی ازتو کام بگیرم خیلی پولت میدهم🌈 گفت من متاهلم و۱ شوهر مریض دارم از خدا بترس من اهل🌿 زنا نیستم گفتم پس برو ورفت باز دیدم بازگشت وگفت بدان🦋 من بخاطر بچه هایم مجبورم دراین کار بتو گوش دهم من فورا🍒 دکان را بستم بااو به۱ خانه رفتم وقتی وارد اتاق شدیم دررا قفل کردم🌽 گفت چرا قفل میکنی؟ اینجا کسی نیست گفتم می ترسم ۱نفر🌳 بفهمد رسوای مان کند دراین هنگام آنزن به لرزه افتاد اشک ریخت🍃 وگفت پس چرا ازخدا نمی ترسی گفتم تو ازچه می ترسی که اینقدر😳 میلرزی گفت ازخدا می ترسم بعد گفت اگر مرا ول کنی وپولم بدهیⓂ️ دعامیکنم خدا تورا به آتش دنیاو آخرت نسوزاند حرف اورا قبول کردم✅ بااوکاری نکردم وبه او پول زیادی دادم واز خانه بیرون آمدم او هم با🌸 شادی بمنزل خود رفت همان شب در خواب بانویی بزرگوار که🪴 تاجی از یاقوت برسر داشت را دیدم بمن فرمود یا هذا جزاک الله عنا خیرا💗 ای فلانی خدا پاداش نیکو بتو بدهد عرض کردم شما کیستید؟🌼 فرمود من مادر همان دخترم که فقر اورا بسوی تو کشاند اماتو🎄 ازترس خدا ولش کردی من ازخدا می خواهم که آتش دنیاو🦋 آخرت تورا نسوزاند عرض کردم آنزن از کدام خانواده بود فرمود از🌷 او از سادات واز نسل رسول الله بود به همین علت حرارت آتش درمن اثر ندارد❌ @ketabollaah