#گزیده_ای_از_کتاب📚
«زیاد تو زندگی خطا کرده ام، خیلی بیشتر از تو؛ برای همین با آدم خطاکار راحت ترم. آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزیده… این حرف سنگین است…خودم هم می دانم. خطا نکرده، تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آک بند در آمد، فلزش معلوم می شود، اما فلز خطا کرده رو است، روشن است…مثل این کف دست، کج و معوج خط ش پیداست. از آدم بی خطا می ترسم، از آدم دو خطا دوری می کنم، پای آدم تک خطا می ایستم…با منی؟»
@patogh_ketab_ardakan
#درباره_کتاب📚
کتاب شهید محمدحسین محمدخانی باورپذیر است. خودمانی است. در دسترس است. الگو گرفتنی است. شهید این کتاب قدسی و دور از ما نیست. از قضا اشتباهاتی هم دارد. کتاب را که بخوانید، جاهایی از خنده رودهبر میشوید. از بس این پسر بامزه بوده. از بس خودش بوده!
همین محمدحسین خان، در دانشگاه آزاد یزد، آنقدر با رفقایش در تکاپو و فعالیت و درگیری بودهاند که دیگران به بسیج آنجا «لیان شامپو» میگفتهاند! بس که در کارشان جدی بودهاند و بر سر مسایلی که فکر میکردهاند درست است، میماندند و پافشاری میکردند کارشان میرسد به آنجا که روزی با اینکه ۳۰ نفر بودهاند کتک مفصلی از حدود دویست دانشجو میخورند و کم هم نمیآورند و از رو هم نمیروند… آن هم سر مسأله کشف حجاب در دانشگاه !
خلاصه محمدحسین این کتاب از جنس همین جوانهای دور و زمانه خودمان بوده. به شدت بانمک و دوست داشتنی.
اما همین شهید عزیز در کار و فعالیت و دوندگیاش برای اهل بیت علیهم السلام، آن همه کشش و جاذبه دارد که کلی آدم غیر درست و حسابی را مجذوب میکند و به راه می آورد. عاشق روضه و بلکه شیدا و دیوانه روضه اهل بیت بوده. سرش درد میکرده برای گریه گاه و بیگاه و سینه زنی برای ارباب حسین (علیه السلام). با این سن و سال نسبتا کم و با همه جوانیاش، به هیچ وجه از پا نمینشیند و صبح و شب مشغول است و دایما در همه جا از هیأت و بسیج و اردو و خانواده و انتخابات و جنگ سوریه و… دارد بدو بدو میکند.
@patogh_ketab_ardakan
#گزیده_ای_از_کتاب📚
یکی از بی سیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. می خواستم بد و بیراه بگویم. عمار آمد که دشمن را عصبانی نکن. پرسیدم پس چی بگم به اینا؟
_بگو اگر شما مسلمانید، ما هم مسلمانیم. این گلولههایی که شما به سمت ما میزنید باید وسط اسراییل فرود میآمد.
این جملات را چند بار به عربی تکرار کردم. در جواب به من فحش دادند. عمار اشاره کرد که به خودت مسلط باش. دوباره همان حرف ها را تکرار کردم. وقتی دیدند حرف ما حق است کمی رام شدند. سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما می جنگید؟
@patogh_ketab_ardakan
#درباره_کتاب📚
مستر همفر در این کتاب از مأموریتش به کشورهای مصر، عراق، ایران، حجاز و استانبول مرکز خلافت (عثمانی) و هدفش از این مأموریت که جمعآوری اطلاعات کافی به منظور جستجوی راههای درهم شکستن مسلمانان و نفوذ استعماری در ممالک اسلامی بود و از مسائلی که در این مأموریت برای او پیش میآید، یاد میکند.
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
#گزیده_ای_از_کتاب📚
وزارت مستعمرات در سال 1710میلادی مرا به مصر، عراق، تهران، حجاز و آستانه فرستاد تا معلومات کافی به منظور تقویت راههایی برای ایجاد تفرقه میان مسلمین و گسترش تسلط بر کشورهای اسلامی جمعآوری کنم و در همان وقت، نُه نفر دیگر از بهترین کارمندان وزارتخانه به همین منظور اعزام شدند و این افراد از کسانی بودند که از نظر قدرت و نیرو و فعالیت، و جوش و خروش به منظور سیطرهی حکومت بر سایر بلاد اسلامی به حد کمال رسیده بودند.
...آخرین سخن دبیرکل را فراموش نمیکنم که به هنگام خداحافظی به نام مسیح با ما وداع کرد و گفت: «آیندهی کشور ما در گرو پیروزی شماست، هرچه نیرو دارید در راه پیروزی به کار گیرید...
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب_مسابقه📚
#ویژه_نوجوانان
#مجتبی_و_محیا
این کتاب داستان یک خواهر و برادر دو قلو هست که تمایل دارند در مسابقه نامه نویسی شرکت کنند داستانی بسیار جذاب و آموزنده با زبانی ساده و روان به قلم زیبای خانم فاطمه مسعودی می باشد.پیشنهاد می کنم حتما برای فرزندان نوجوانتان تهیه کنید.
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
#درباره_کتاب📚
داستان یک خواهر و برادر دو قلو که تصمیم می گیرند در مسابقه نامه نویسی که جوایز بسیار زیادی بهش اختصاص داده بودند شرکت کنند در طول این ماجرا مجتبی با یکی از ائمه معصومین آشنا میشه و پیگیر میشه تا امام رو بیشتر بشناسه و در نهایت مجتبی در مسابقه شرکت می کنه اما...
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
#گزیده_ای_از_کتاب📚
محیا از اتاقش بیرون آمد و با چهره ی شاداب ولی سر و وضع ژولیده ی مجتبی روبرو شد.محیا گفت:سلام چرا این شکلی شدی؟
مجتبی گفت:سلام فکر کردی فقط خودت می تونی تا صبح نخوابی و نامه ات رو بنویسی؟
محیا ذوق زده فریاد زد:نه واقعا نوشتی؟بده بخونم لطفا!
مجتبی برگه را از جلو چشمان محیا پنهان کرد و گفت:نمی شه...
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#ره_نمای_طریق
«ره نمای طریق» پرسشهایی برای زندگی بهتر از استاد محمد علی جاودان است.
@patogh_ketab_ardakan
#درباره_کتاب📚
کتاب «رهنمای طریق» مشتمل بر ۵۸۰ سؤال پرسیدهشده در موضوعات گوناگون از آیتالله جاودان و پاسخهای ایشان به این سؤالات است. این کتاب در سال ۱۳۹۴ از سوی مؤسسهی «ایمان ماندگار» تهیه و منتشر شده است. سؤالات این مجموعه، همان سؤالاتی است که مردم و بهخصوص جوانان از طریق پایگاه اینترنتی آیتالله جاودان از ایشان پرسیدهاند و ایشان به آنها پاسخ داده است. جمعی از محققین و شاگردان استاد، از میان انبوه سؤالات پرسیدهشده طی پنج سال، سؤالاتی را انتخاب، تصحیح و تحقیق نموده و پس از دستهبندی در قالب این کتاب عرضه نمودهاند.
«رهنمای طریق» شامل ۱۳ بخش است. بخش اول به زندگینامهی آیتالله جاودان اختصاص دارد و عناوین ۱۲ بخش بعدی عبارت است از: پرسشهای اخلاقی، پرسشهای عبادی، مشاورههای تحصیلی، مشاورههای مطالعه، پرسشهای اعتقادی، پرسشهای قرآنی، پرسشهای تاریخی، پرسشهای مربوط به ازدواج، پرسشهای مربوط به مسائل خانواده، پرسشهای روایی، پرسشهای مربوط به مسائل فرهنگی، و در آخر هم «توصیهها».
از جمله ویژگیهای این کتاب، میتوان به مواردی همچون «پاسخگویی به پرسشهای جوانان دربارهی خلأهای موجود در دنیای امروز»، «ارائهی سبک زندگی متناسب با نیازهای اجتماعی»، «ارائهی پاسخهای کوتاه، مفید و کاربردی به سؤالات»، «پاسخگویی به سؤالات پس از مطالعه و تحقیق پیرامون هر سؤال» و «تطبیق جوابها با آیات و احادیث و دیگر ارجاعات لازم از سوی محققین و شاگردان استاد جاودان» اشاره کرد.
@patogh_ketab_ardakan
#گزیده_ای_از_کتاب📚
اینکه انسان بداند به چه علّت خلق شده و خود را از این سردرگمی و بلاتکلیفی نجات بدهد و به خدا نزدیکتر شود چه ثمری دارد؟
اگر آدم بداند برای چه خلق شده، حتماً سعادتمند خواهد شد. قرآن میفرماید: ما جنّ و انس را برای بندگی کردن خلق کردهایم. در آیه دو انحصار وجود دارد. انحصار اوّل این است که در عبادت فقط خدا را عبادت کنید و انحصار دوم این است که هیچ کاری جز بندگی نکنید.
اوّلاً، فقط خدا را بندگی کنید و ثانیاً، جز بندگی کاری نکنید و فقط بندگی کنید؛ بنابراین ما هر کار دیگری کنیم خلاف هدف خلقت است. امّا مقصود این سخن آن نیست که نخورید و نیاشامید و نخوابید و همهاش نماز بخوانید. بلکه مقصود این است که همهی کارهایتان رنگ عبودیت بگیرد و برای خدا باشد و قصد قربت داشته باشید. اگر این را بفهمیم و آنطور که باید عمل کنیم، خلقت ما به هدف خودش رسیده است.
@patogh_ketab_ardakan
🔅 کتاب #رهنمای_طریق اثر استاد اخلاق، حضرت #آیتالله_جاودان با تقریظِ #رهبر_انقلاب به #جبهه_انقلاب معرفی شد:
" بخش عمدهای از کتاب مطالعه شد، مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آن لازم یا راهگشا است. خداوند به همهی آنها توفیق دهد و مؤلف محترم را محفوظ بدارد بمنّه و کرمه. مرداد ۹۷ "
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#گلستان_یازدهم
این کتاب خاطرات زهرا پناهیروا، همسر سردار شهید علی چیتسازیان، به قلم بهناز ضرابیزاده است. این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یک سال و هشتماهة مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است. «گلستان یازدهم» به زیباترین شکل توانسته است قسمت مهمی از نیمه پنهان زندگی شهید چیتسازیان را به مخاطبان معرفی کند.
@patogh_ketab_ardakan
#درباره_کتاب📚
«گلستان یازدهم» دربردارنده خاطرات مشترک خانم پناهی روا و شهید چیت سازیان از زمان آشنایی، عقد، ازدواج و شهادتشان است و البته مروری هم به سال های بعد از شهادت شهید دارد و زندگی همسر ایشان را روایت می کند.
زندگی شهید چیت سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، زیرا این کتاب دربردارنده خاطرات دوران هشت ماه زندگی مشترک زهرا پناهی روا با سردار شهید چیت سازیان است که به زندگی همسر شهید بعد از شهادت همسر نیز پرداخته شده است و جلوه دیگر این کتاب تولد فرزند شهید در 37 روز پس از شهادت وی است که نامش را علی گذاشتند.
در حقیقت اسم این کتاب به نوعی شخصیت سردار شهید چیت سازیان را معرفی می کند و با محتوای کتاب در ارتباط است و هم از کلیشه به دور است؛ چیزی که در این کتاب زیبا و جذاب است زندگی این دو فرد بود که یک دوران کوتاهی باهم بودند. خانم پناهی روا به دزفول می رود و آنجا در کنار همسرشان زندگی می کند و به نظر من این زندگی یک گلستان بوده؛ و این دو در دزفول در کوچه ای زندگی می کردند که اسم آن کوچه گلستان یازدهم بوده و در نهایت اسم این کتاب گلستان یازدهم انتخاب شده است.
@patogh_ketab_ardakan
#تقریظ_رهبر_انقلاب_بر_کتاب_گلستان_یازدهم
بسم الله الرحمن الرحیم
این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید. هنیئاً له.
راویـ شریک زندگی کوتاه اوـ نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانة خود بهروشنی نشان داده است.
در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به اینهمه جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب.
@patogh_ketab_ardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک عاشقانه آسمانی...
@patogh_ketab_ardakan
نویسنده کتاب «شهید حججی» این بار کتاب «شهید حدادیان» را مینویسد
محمدعلی جعفری نویسنده چندین کتاب از جمله «سربلند» که به زندگی شهید حججی میپردازد، این بار کتاب «شهید حدادیان» را می نویسد.
این نویسنده در گفتگو با خبرنگار تسنیم گفت: جرقه اولیه این کار از پیام یک مخاطب شروع شد که برایم نوشت: «غرض از مزاحمت؛
یادم می آید زمانی که قرار بود کتاب محسن حججی را بنویسید در شمسه نوشته بودید محمدحسین محمدخانی گرفتارتان کرده بود و از محسن حججی خواسته بودید،کاری به کارتان نداشته باشد،بگذارد روایت کنید و بگذرید...
با «عمار حلب» و «قصه دلبری» ما را هم گرفتار کردید... یک جوری گرفتار کردید که تمام زندگی مان بهم ریخت! و چه بهم ریختن شیرینی... خدا میداند با خواندن سربلند چه بر سرمان می آید...
حالا که «سربلند» به چاپ رسیده است، میخواهم پیشنهاد دهم گرفتار یک محمدحسین دیگر شوید... یک محمد حسین از جنس دهه هفتادی ها! بدجوری آدم را گرفتار میکند، آنقدر که روضه مجسم شب هشتم میشود برای تمام ماه ها... این محمدحسین با دیگران یکفرق اساسی دارد! اگر محمدحسین محمدخانی ما و حاج عمار سوری هاو عراقی ها در قلب حلب به حسین پیوست، محمدحسین حدادیان شب شهادت حضرت مادر،در قلب تهران به دست کسانی اربا اربا شد که ذکر علی علی بر لب داشتند و کینه علی در قلب شان میجوشید... محمد حسین را دراویش اسیر کردند، به مسلخ کشاندند، شهید کردند و بعد هلهله سردادند...
محمدحسین حدادیان بدجوری آدم را گرفتار میکند... حیف است قلمی که اینگونه این همه را اسیر حاجعمار کرده، محمد حسین حدادیان را روایت نکند...» و تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم و این توفیقی بود که خود شهید نصیبم کرد.
جعفری گفت: در میانه نگارش کتاب هستم و در این کتاب قصه شهادت محمد حسین چهره واقعی دراویش را به خوبی نشان میدهد.
شهید امنیت محمدحسین حدادیان بسیجی جوانی بود که روز 30 بهمن سال گذشته در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) به دست اغتشاشگران در خیابان پاسداران تهران به شهادت رسید.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/13/1890701/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%AC%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D8%AF
@patogh_ketab_ardakan