آوای_درنا_پــــــــی_دی_افــ_طـــــــور📚_.pdf
11.86M
📚رمان: #آوای_درنا
✍نویسنده: #زینب_ایلخانی
ژانر: #عاشقانه #معمایی🎭
📝خلاصه:
نورا دختری که به عشق تمام دوران زندگیش دیار اعتراف می کنه و با علم به مرموز بودن دیار وارد زندگیش میشه...
طی مدتی که با دیار زندگی می کنه میفهمه که رازی تو زندگی دیار هست که از فهمیدنش توسط دیگران واهمه داره... در کشمکش برای فهمیدن راز دیار می فهمه حامله اس و نمیدونه تکلیفش با دیاری که بچه نمی خواد چیه تا اینکه...
#درخواستی
🆔@ketabvaroman
📚رمان:#جوهر_سیاه
✍نویسنده:#فرشته_تات_شهدوست
ژانر : #عاشقانه #معمایی🎭
خلاصه:
سنتی که از گذشته در طایفه ای بزرگ و سرشناس به جا مانده و چه بسا به خاطر بقای آن خونها ریخته اند. این آیین سالهاست که دست به دست میان وراث می چرخد... و حالا تنها وارث این خاندان خدیو است. مردی جسور، بی رحم باهوش و بسیار قدرتمند که زخم خورده ی همین رسومات است و برای از میان بردن آن لحظه شماری میکند. این رسم چیست ؟!... و چرا خدیو بعد از سالها توبه اش را می شکند؟!
#درخواستی
🆔@ketabvaroman
📚رمان:#غریبه_ی_آشنا
✍نویسنده:#منیر_مهریزی_مقدم
📝خلاصه:
لیلا که در یک خانواده گرم و صمیمی و سالم در شهرستان به دنیا آمده بود و بعد از قبولی در دانشگاه تهران به تنهایی راهی تهران میشه. آنجا بعد از مجادله های فراوان به همکلاسی خودش ایلیا که پسر یکی از ثروتمندترین جواهرفروشی های تهران بوده و حسابی شیفته و عاشق لیلا شده بود دل میبنده.این عشق با مخالفت شدید خانواده ایلیا روبرو میشه. اما ایلیا از لیلا میخواد که خانواده را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند و به عقد همدیگر در بیایند. بعد از رفت و آمد های فراوانی ایلیا…
پایان خوش
#درخواستی
🆔@ketabvaroman
📚رمان : #تنهایی
✍نویسنده : #مریم_بوذری
ژانر : #عاشقانه🎭
📝خلاصه :
چند ماهی بود حسابدار یکی از شرکتهای وابسته به هولدینگ ساختمانی جاوید شده بودم که متوجه اختلاس مدیر اجرایی شرکت شدم ...به زحمت شماره مهندس جاوید که به فرعون بزرگ معروف بود رو به دست آوردم و باهاش تماس گرفتم و از اختلاسی که تو شرکت درو پنجره سازی هولدینگ می شد خبر دادم
ولی نمی دونستم خودم رو تو چه هچل بزرگی خواهم انداخت.
#درخواستی
🆔@ketabvaroman