eitaa logo
کتابویچ
580 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
612 ویدیو
132 فایل
کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد 📣📣📣 عزیزانی که بصورت حضوری از کتابویچ کتاب برداشته یا بر می گردانند حتما به ادمین ثبت سفارش اطلاع دهند👇 @Mirhasheme لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتابویچ
✅ «شاید پیش از اذان صبح» در کمتر از ۲۰ روز به چاپ چهارم رسید 💢 کتاب «شاید پیش از اذان صبح»، نوشته احمد یوسف‌زاده که دل‌نوشته‌های وی به حاج قاسم سلیمانی‌ است، در کمتر از بیست روز به چاپ چهارم رسید. 📌 در بخشی از کتاب می‌خوانیم: 🔸 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان‌ساز. بالاخره فرق است میان یک‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده‌ای. الان هشت ماه از آن نیمه‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه ۳ اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌کرده و اشک‌بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد....» کرایه کتاب 3000 تومان
اردوگاه اطفال 📣اردوگاه اطفال ادامه کتاب "آن بیست و سه نفر " است کتاب اردوگاه اطفال روایتگر ۲ سال از خاطرات اسارت هشت ساله احمد یوسف زاده است که در کتاب "آن بیست و سه نفر" تنها هشت ماه از آن روایت شده است. خاطرات خود و ۴۰۰ نوجوان دیگری که بین ۱۷ تا ۲۰ سال سن داشتند و از اسارتگاه‌های مختلف عراق به اردوگاه اطفال منتقل شده اند، پرداخته است. یوسف زاده در مقدمه کتاب اردوگاه اطفال آورده است: "درک بی‌ باکی هفده‌ ساله‌های "اردوگاه اطفال"، این روزها برای من آسان ‌تر و البته عجیب ‌تر از گذشته شده است. گویی حتماً باید ۳۳سال از ۱۳۶۳ دور بشوی تا بتوانی روحیه سلحشوری نوجوانان اسیر ایرانی را واکاوی کنی که بدانی در آن سال و سن چه کرده‌اند. "😮🧐 🌀گزیده کتاب👇 نصفه‌شب داشتم توی تب می‌سوختم. دلم برای مادرم تنگ شد. یادم آمد وقتی در خانه تب می‌کردم، تشت آبی می‌آورد، پاهای داغم را می‌گذاشت توی تشت و پاشویه‌ام می‌داد. حالا اما هیچ‌کس نبود که کمکم کند. همه خواب بودند. بغض کردم. زیر پتو قطره‌های داغ اشک از گونه‌هایم سر خورد و برای اولین بار در اسارت از سر دلتنگی گریه کردم.😭 نویسنده اردوگاه اطفال در صفحات پایانی این کتاب با انتشار اسناد و عکس های مرتبط با موضوع این کتاب را خواندنی و جذاب تر کرده است. 🤩 کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 328 📚
شاید پیش از اذان صبح خاطرات و دلنوشته هایی در وصف حاج قاسم سلیمانی به قلم احمد یوسف زاده نویسنده «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» یوسف زاده در ابتدای کتاب ، این‌ گونه نوشته ‌است: «سال‌ هایی که می‌ جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می‌ جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.» در این روایت ها مطالب خواندنی از شیوه سلوک و زندگی و فرماندهی شهید سلیمانی پیش روی مخاطب قرار می گیرد. 🌀 در بخشی از کتاب می‌ خوانیم:👇 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی ‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ‌ساز. بالاخره فرق است میان یک ‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه ‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌ گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه 3 اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌ کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌ کرده و اشک‌ بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد …» کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 176 📚
شاید پیش از اذان صبح 📣معرفی مجدد خاطرات و دلنوشته هایی در وصف حاج قاسم سلیمانی به قلم احمد یوسف زاده نویسنده «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» یوسف زاده در ابتدای کتاب ، این‌ گونه نوشته ‌است: «سال‌ هایی که می‌ جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می‌ جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.» در این روایت ها مطالب خواندنی از شیوه سلوک و زندگی و فرماندهی شهید سلیمانی پیش روی مخاطب قرار می گیرد. 🌀 در بخشی از کتاب می‌ خوانیم:👇 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی ‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ‌ساز. بالاخره فرق است میان یک ‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه ‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌ گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه 3 اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌ کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌ کرده و اشک‌ بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد …» کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 176 📚
شاید پیش از اذان صبح 📣معرفی مجدد خاطرات و دلنوشته هایی در وصف حاج قاسم سلیمانی به قلم احمد یوسف زاده نویسنده «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» یوسف زاده در ابتدای کتاب ، این‌ گونه نوشته ‌است: «سال‌ هایی که می‌ جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می‌ جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.» در این روایت ها مطالب خواندنی از شیوه سلوک و زندگی و فرماندهی شهید سلیمانی پیش روی مخاطب قرار می گیرد. 🌀 در بخشی از کتاب می‌ خوانیم:👇 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی ‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ‌ساز. بالاخره فرق است میان یک ‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه ‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌ گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه 3 اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌ کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌ کرده و اشک‌ بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد …» کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 176 📚
شاید پیش از اذان صبح 📣معرفی مجدد خاطرات و دلنوشته هایی در وصف حاج قاسم سلیمانی به قلم احمد یوسف زاده نویسنده «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» یوسف زاده در ابتدای کتاب ، این‌ گونه نوشته ‌است: «سال‌ هایی که می‌ جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می‌ جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.» در این روایت ها مطالب خواندنی از شیوه سلوک و زندگی و فرماندهی شهید سلیمانی پیش روی مخاطب قرار می گیرد. 🌀 در بخشی از کتاب می‌ خوانیم:👇 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی ‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ‌ساز. بالاخره فرق است میان یک ‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه ‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌ گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه 3 اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌ کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌ کرده و اشک‌ بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد …» کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 176 📚
شاید پیش از اذان صبح 📣معرفی مجدد خاطرات و دلنوشته هایی در وصف حاج قاسم سلیمانی به قلم احمد یوسف زاده نویسنده «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» یوسف زاده در ابتدای کتاب ، این‌ گونه نوشته ‌است: «سال‌ هایی که می‌ جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می‌ جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.» در این روایت ها مطالب خواندنی از شیوه سلوک و زندگی و فرماندهی شهید سلیمانی پیش روی مخاطب قرار می گیرد. 🌀 در بخشی از کتاب می‌ خوانیم:👇 «سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ‌ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی ‌مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ‌ساز. بالاخره فرق است میان یک ‌لاقبایی مثل من که در خانه نشسته‌ ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه ‌شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می‌ گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه 3 اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می‌ کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض‌ کرده و اشک‌ بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد …» کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 176 📚