eitaa logo
کتابویچ
580 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
612 ویدیو
132 فایل
کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد 📣📣📣 عزیزانی که بصورت حضوری از کتابویچ کتاب برداشته یا بر می گردانند حتما به ادمین ثبت سفارش اطلاع دهند👇 @Mirhasheme لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich
مشاهده در ایتا
دانلود
از سربازی تا سرداری خاطرات از پیشکسوتان توپخانه سپاه پاسداران و ارتش ایشان در طول دوره دفاع مقدس، افتخاراتی چون حضور در توپخانه لشکر ۹۲ زرهی و توپخانه لشکر ۱۹ فجر فارس، جانشینی توپخانه ۶۱ محرم سپاه و فرماندهی توپخانه ۴۲ یونس را در کارنامه‏‌اش ثبت کرده است. سردار سپهری قریب به چهل سال است که در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی مشغول به خدمت است و هم‏‌اکنون در واحد تحقیق و پژوهش باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تهران فعالیت دارد. نویسنده در این اثر، علاوه بر زندگی‏نامه و خاطرات شخصی راوی، نگاهی اجمالی نیز به تأسیس ✅اولین توپخانه ساحلی ✅سپاه در اواسط دوره دفاع مقدس داشته و برای روشن شدن ابعاد موضوع، در بعضی از قسمت‌‏ها، روایت دیگر همرزمان او را به صورت پاورقی آورده‌ است. در پایان کتاب هم تصاویر و اسنادی از راوی و همرزمانش آمده‌ است. ۳۰۰۰تومان تعدادصفحات 📚۲۱۲📚
از سربازی تا سرداری خاطرات آنچه در این کتاب به خوبی قابل مشاهده است جذابیت زندگی سردار سپهری است و تحقق شعار است . سردار که این اثر به خاطرات او اختصاص دارد نیز در سخنانی گفت: کمبودهای بسیار در سال‌های دفاع مقدس داشتیم، حتی سیم خاردار نداشتیم و با دشواری‌های بسیار آن را تهیه می‌کردیم، اما الان قدرت موشکی دنیا هستیم، همه اینها را از شهدا داریم. وی افزود: انقلاب که شد بنا به دستور امام خمینی(ره) به سربازی رفته و به نیروهای نظامی پیوستم؛ در همان دوران سربازی عراق به مرزهای ایران حمله کرد و من نیز به جبهه اعزام شدم. سربازی من تا درگیری‌های سوسنگرد ادامه داشت و با آزادسازی سوسنگرد پایان یافت. ❤️گزیده کتاب👇 پس از نماز صبح، باید موضع خودمان را دوباره تغییر می‌دادیم، چون هر آن ممکن بود عراقی‌ها سر برسند؛ اما گرسنگی و تشنگی رمق بچه‌ها را گرفته بود و عقب رفتن به این شرایط برایشان سنگین می‌آمد. قبل از حرکت، سرگروهبان لطفی برای تهیه غذا و آذوقه به اطراف چاه‌های نفت رفت. به امید اینکه بتواند چیزی برای خوردن پیدا کند. همه چشم انتظار بودیم. از یک طرف، منتظر سرگروهبان و از طرفی عراقی‌ها. لحظات نفس‌گیری بود. دقایقی نگذشته بود که دیدیم سرگروهبان دارد می‌آید. توی دست‌هایش هم چند جعبه کوچک دیده می‌شد. جعبه‌ها پر از مغز گردو بود. کرایه کتاب۲۰۰۰تومان تعدادصفحات 📚۲۱۲📚