مرباى_شيرين
داستانی شیرین از همت های بلند کودکان و نوجوانان
📖🕯درباره ی کتاب:
ماجرا از يك صبحانه ی ساده شروع مى شودكه جلال ( نوجوان ١٢ساله داستان ما🙋🏻♂️) مى خواهد قبل از رفتن به مدرسه مربا بخورد، ولى درِ شيشه مربا با هيچ ترفندى باز نمى شود،🥴
اما جلال دست بردار نيست و كار به خانه ی همسايه و مدرسه و بقالى محل مى كشد ولى در شيشه مربا باز نمى شود كه نمى شود🤷🏻♂️
و سرانجام معلوم مى شود كه درِ هيچكدام ازشيشه هاى مرباى توليد يك كارخانه باز نمى شود. جلال مسئله را رها نمى كند و ...🤔
🗣️ از نظر خود نویسنده، کتاب رویکردی اجتماعی دارد که باعث میشود نوجوان متوجه شود که هرکار کوچک و بزرگی میتواند تاثیرات عمیقی در جامعه داشته باشد؛ و باید برای هر حق کوچک و بزرگ خود تلاش کند تا به نتیجه مطلوب خود و جامعه برسد...👌🏼
📜🕯برشی از کتاب:
زبانش را درآورده بود، یك وری كجش كرده بود.🤪 دندانهایش را فشار میداد روی زبان. هی زور میزد. هی زور میزد.🥴 سرخ شده بود. چه جور! وا نمیشد. هرچه زور میزد باز نمیشد. عجب! "بالاخره وازت میكنم". زانو زد كف آشپزخانه. شیشه را گذاشت بین دو تا پاش. با دست چپش شیشه را قایم چسبید.
انگشت های دست راستش را گذاشت دور شیشه، هرچه زور داشت آورد تو بازوهاش، در شیشه را بپیچاند، نه نشد!...🤷🏻♂️
#مربای_شیرین
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
#نشرمعین
#نوجوان
#رمان
کرایه کتاب 2000تومان
تعداد صفحات 📚91📚