_url_XNPr.pdf
1.95M
📥 #دانلود_کتاب
📔 یک پنجره خورشید
🖌 نویسنده: محمدهادی زاهدی
#مذهبی
#امام_زمان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
کتاب راهنمای ویراستاری حسن ذوالفقاری.pdf
26.68M
📥 #دانلود_کتاب
📔 راهنمای ویراستاری و درست نویسی
🖌 نویسنده: حسن ذوالفقاری
#ویراستاری
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
استعداد شغلی.pdf
908.6K
📥 #دانلود_نمونه_سوال
📔 سوالات هوش و استعداد تحصیلی آزمونهای استخدامی
#حقوقی
#روز_جانباز
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #تماشایی | مناجات شعبانیه❣
💛 عظیمترین عاشقانهها در مناجات شعبانیه
🎙 استاد محمد شجاعی
●◉✿ الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْـ؋ـَرَج ✿◉●•◦
#امام_زمان
#ماه_شعبان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📖 #کتابشناسی
📙 گدا
🖌نویسنده: نجیب محفوظ
📝 مترجم: محمد دهقانی
📋 انتشارات نیلوفر
🔰 درباره کتاب:
🔸کتاب گدا، رمانی نوشتهی برندهی جایزهی نوبل ادبیات، نجیب محفوظ است، که اولین بار در سال ۱۹۶۵ چاپ شد.
🔹با این که این رمان در ظاهر نسبت به سایر آثار محفوظ، کمتر به مسائل سیاسی میپردازد، اما در اصل به بزرگترین مسئلهی سیاسی تاریخ یعنی «معنای زندگی» توجه دارد. عمَر، وکیلی موفق، ثروتمند و مورد احترام در قاهره است که با بحران روانیِ میانسالی مواجه شده است. استیصال و جست و جوی عمر برای یافتن معنا، او را از کار، خانواده و در نهایت دوستانش جدا میکند. او که در دههی ۱۹۳۰، جوانی آرمان گرا و طرفدار تغییرات سوسیالیستی بود، به نظر میرسد که اکنون از پوچی و بیمعنایی بیش از هر چیز دیگری در هراس است.
🔸با پیشروی داستان، عمر با دو دوست قدیمی ملاقات میکند که یکی اکنون روزنامه نگاری موفق است و دیگری بیست سال از زندگیاش را در زندان گذرانده است.
🔹نجیب محفوظ در این رمان، سرنوشت شوم روشنفکران جهان سوم را روایت میکند. جوانان پرشور انقلابی که درگیر زندگی روزمره میشوند و سر به راه ارزشهای بورژوازی میگذارند و در نهایت چیزی جز ناامیدی و تناقض برایشان باقی نمیماند.
🌐لینک دانلود و خرید کتاب:
🔗https://www.iranketab.ir/book/921-the-beggar
#ادبیات_داستانی
#میلاد_امام_سجاد
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
135125571867.pdf
15.82M
📥 #دانلود_کتاب
📔 نیمه تاریک وجود؛ توان، خلاقیت، استعدادهای خود را بازبیابید.
🖌 نویسنده: دبی فورد
📝 مترجم: فرناز فرود
#روانشناسی
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
مجموعه ای از تست های حقوقی.pdf
4.2M
📥 #دانلود_نمونه_سوال
📔 ۱۵۰۰ سوال حقوق مدنی با پاسخ تحلیلی
#حقوقی
#امام_زمان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
DADGOSTAR JAHAN WWW.14MAASUM-GH.BLOGFA.COM.pdf
3.16M
📥 #دانلود_کتاب
📔 دادگستر جهان
🖌 نویسنده: ابراهیم امینی
#مهدویت
#امام_زمان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
کتاب،صمیمیت.pdf
990.5K
📥 #دانلود_کتاب
📔 صمیمت ماندگار
🖌 نویسنده: دکتر عبدالله مروارید
⭕️ تکنیکهای کاربردی برای بهبود روابط عاطفی زوجین و افزایش صمیمیت
#روانشناسی
#خانواده
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
─इई─इई 📚 ईइ═ईइ═
﷽
🌐 #رمان_آنلاین
🌀 #عمار_حلب
▶️ قسمت: بیستوسوم
داستان ۷
در یکی از شبهای کنگره شهدا، مشغول پختن آش گندم بودیم. زمستان بود و سرمای یخبندان. تا نیمه شب بیدار بود. به پیشنهاد خودش در آن جا سنگری کنده بودند. باران هم میبارید. رفت داخل آن و مشغول خواندن نماز شد. رفتم جلو، گفتم: «شب از نیمه گذشته، بهتر نیست بری خونه؟» گفت: «میخوام همین جا کنار شهدا بمونم.» برای انجام کاری رفتم بیرون دانشگاه. یک ساعت طول کشید. وقتی برگشتم، دیدم هنوز آنجاست. داخل سنگر. آمد بیرون، رفت کنار قبور شهدا. دیدم حال خوشی دارد. گفتم: «دعا کن شهدا دست منو بگیرن و جلوشون روسیاه نشم.» گفت: «میآی برام زیارت عاشورا بخونی؟»
نیمههای زیارت عاشورا، به دلم افتاد روضه حضرت رقیه بخوانم. صدای ضجه و نالهاش بلند شد. خیلی بیتابی کرد. ناگهان صدایش قطع شد. وقتی نگاه کردم، دیدم از حال رفته و بیهوش شده. با دست زدم توی صورتش. صدایش زدم هیچ عکس العملی نشان نداد. رفتم آب آوردم. پاشیدم توی صورتش. به هوش آمد. چشمهایش را باز کرد. سر و صورتش خیس عرق بود. عرقش را خشک کردم گفتم: «نمیخوای بری خونه؟» با صدایی از ته گلو گفت: «اگه شما خستهای و میخوای بری، برو. من هستم.»
از تهران آمده بود یزد، ایام فاطمیه. بعد از مراسم عزاداری در کنار شهدای گمنام دانشگاه، آمد پیشم. گفت: «شاید دوباره همدیگه رو نبینیم. اگر بدی از من دیدی به خوبی خودت ببخش و حلالم کن!» متوجه منظورش نشدم. گفتم: «هر جا هم بری، دلت با شهداست و برمیگردی اینجا.» این حرفم را که شنید، گفت: «شاید برم سوریه».
نمیدانم چرا ولی تو عالم رفاقتمان فامیلیاش را میشکاندم و بهش میگفتم «ممد خونی». دوستش داشتم. برخلاف خیلیها که بهش حسادت میکردند. چون همیشه سیبل نگاهها میشد. توی اردوها سرگروه بود. واقعاً نمیشد از او تقلید کرد. از مغرض محب میساخت. جوری توی مراسمها تأثیرگذار بود که هر مجموعهای را به خودش وابسته میکرد. وقتی درسش تمام شد، بعضی برنامهها و اردوها را لغو میکردم. اگر محمدحسین نبود، قطعاً تدفین شهدای گمنام دانشگاه سراسری یزد، سرد و بیروح میشد. با نبودش مجلس میخوابید یا به اصطلاح ما، مجلس مسخ بود. جوری حرف میزد و استدلال میآورد که بزرگ و کوچک حرفی برای گفتن نداشتند.
دوران نامزدیاش با خانم دُر علی جلوی چشمم بود. روزی ده ساعت با تلفن حرف میزد! گوشش خیس میشد. هر وقت میدید که دارم نگاهش میکنم، با ذوق میخندید و سر تکان میداد. گاهی خسته میشد، میرفت تو کوچه قدم میزد و با تلفن صحبت میکرد. بعد که هوا سرد شد، بیشتر توی آن خانه زیرزمینی معروف، شبها تنها میماند که مجبور نشود، برود بیرون حرف بزند. برای عقدش به من گفت: «کسی خبر نداره عقد منه؛ قایمکی پاشو بیا!» آن روز خیلی از رفقای قدیمی جمع شده بودند خانه ما. ناراحت بودم که اینها را چطوری بپیچانم و بروم. خلاصه به هر زحمتی بود، زدم بیرون. سر راه فهمیدم همه بچههایی که خانه ما بودند، دارند میآیند عقد! به همه گفته بود: «به کسی نگو!» به قول خودش مثل اسکلها، هم مقصد بودیم و از هم خبر نداشتیم. پول نداشتم کادو بخرم. چیزهایی سرهم کردم، ولی بهش ندادم. کلی خجالت کشیدم، ولی بعدش چند برابر تحویلم میگرفت. از قدیم بهش گفته بودم که تو عقدت سینه میزنم. ذوق میکرد، میگفت: «آره، خوبه، دمت گرم!» روز عقد جلوی مهمانها گفتم میخواهم سینه بزنم. با خنده و شوخی التماس میکرد: «اذیت نکن، زشته!» ولی تهش، شعر «رفتند یاران، چابک سواران» را خواندیم و سینه زدیم.
⏯ادامه دارد...
شهید محمدحسینمحمدخانے
✍ به قلم محمد علی جعفری
#امام_سجاد
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
༻⃘⃕࿇؛﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#درس_اخلاق_رهبر
🔘 کار خوبه خدا درست کنه!
🌺 الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام: إذا أرادَ أحدُكُم أن لا يَسألَ رَبَّهُ شيئا إلاّ أعطاهُ فَلْيَيأسْ مِن النّاسِ كُلِّهِم، و لايكونُ لَهُ رجاءٌ إلاّ عندَ اللّه، فإذا عَلِمَ اللّه ُعزّ و جلّ ذلكَ مِن قلبِهِ لم يَسألِ اللّه َشيئا إلاّ أعطاهُ.
هر گاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند طلب كند به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركند و جز به خدا اميد نبندد. پس، چون خداوند عزّ و جلّ دانست كه او براستى از ته قلب چنين است، هرچه از خدا بخواهد عطایش کند.
📚 #امالی_طوسی: مجلس دوّم، ص ۳۶
◾️ شرح حدیث:
🔸امیدت را از غیر خدا قطع کن! ممکن است انسان یک چیزهایی را از خدای متعال طلب میکند که دست یافتن به آن چیزها به ضرر اوست. گاهی انسان از خدای متعال میخواهد، خدای متعال هم نمیدهد، عدمِ استجابت حاجت و استجابت دعا به خاطر این است؛ وَالّا اگر این نباشد، هر چه از خدای متعال بخواهید، خدا به شما خواهد داد: شرطش این است که چشمِ طمع به دست مردم نداشته باشید!
🎙 ۱۳۹۶/۶/۱۹ - رهبر انقلاب
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
m8ol_کتاب-صعود-چهل-ساله-1.pdf
17.85M
📥 #دانلود_کتاب
📔 صعود چهل ساله
🖌 نویسنده: سید محمد راجی
✔️مروری بر دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی براساس آمارهای بین المللی
✔️از مواد آزمون استخدامی آموزش و پرورش
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.pdf
16.45M
📥 #دانلود_کتاب
📔 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
🖌 نویسنده: آیتالله خامنهای
✔️مواد آزمون استخدامی آموزش و پرورش
#امام_زمان
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
70143_336.pdf
3.17M
📥 #دانلود_کتاب
📔 انسان دویست و پنجاه ساله
🖌 نویسنده: آیتالله خامنهای
✔️بیانات مقام معظم رهبری دربارهی زندگی سیاسی_ مبارزاتی ائمه معصومین
✔️ مواد آزمون استخدامی آموزشو پرورش
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅
#سخن_بزرگان
📎آهنگرها یک گیره دارند ؛
و وقتی میخواهند روی یک تکه کار کنند، آن را در گیره میگذارند.
🔅خدا هم همینطور است...
اگر بخواهد روی کسی کار بکند او را در گیره مشکلات میگذارد و بعد روی او کار میکند...
گرفتاریها نشانه عشق❣ خداوند است.
🎙حاج اسماعیل دولابی
◦•●◉✿ الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْـ؋ـَرَج ✿◉●•◦
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اختلال یادگیری غیر کلامی.pdf
3.17M
📥 #دانلود_کتاب
📔 کمک ب کودک مبتلا به اختلال یادگیری غیر کلامی
🖌 نویسنده: دکتر شاهبداغی
#روانشناسی
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
C1701.pdf
11.29M
📥 #دانلود_کتاب
📔 نهج القرآن راهنمای معلم قرآن اول و دوم دبستان
🖌 نویسنده: رضا نباتی
✔️منبع آزمون استخدامی آموزش و پرورش
#آموزگاری
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
HAMRAZMAN.pdf
2.1M
📥 #دانلود_کتاب
📔 همرزمان حسین علیه السلام
🖌 نویسنده: آیت الله خامنهای
✔️منبع آزمون استخدامی آموزش و پرورش
#آموزگاری
#لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @ketabyarr
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈