دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه
ادامه سخن در مورد عبارت: «وَاجْعَلْ يَقينى اَفْضَلَ الْيَقينِ»
قرآن مجيد يقين را از نشانه هاى عباد خدا مى داند و به اين معنى در آياتى اشاره دارد.
وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ:
و اينان كه اهل ايمان به خدا و اقامه نماز و پرداخت زكاة و اتصال قلبى به احكام الهى كه بر پيامبر نازل شده، و ايمان به آنچه كه از جانب خدا به انبيا وحى شده هستند، به آخرت يقين دارند.
آرى اطمينان و يقين به آخرت و ثواب و كيفر، سرمايه بسيار عظيمى است، سرمايه اى كه تبديل به عمل صالح و اخلاق حسنه و بخصوص روح پرهيز از گناه مى شود.
تِلْكَ آياتُ الْقُْرآنِ وَ كِتاب مُبين، هُدَّى وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنينَ،الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ:
اين آيات قرآن و كتاب روشن و آشكار خداست، هدايت و بشارت براى اهل ايمان است، آنان كه نماز را بپا مى دارند، و زكات مى پردازند و نسبت به جهان آخرت يقين دارند.
وَجَعَلْنا مِنْهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَكانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ:
و برخى از بندگان شايسته خود را از ميان بنى اسرائيل امامان و پيشوايان قرار داديم، تا بندگان را به امر ما هدايت كنند، اين مقام بخاطر اين بود كه در راه خدا صبر كردند و نسبت به آيات ما مقام يقين يافتند.
روايات بسيار مهمى در كتب فريقين در باب يقين وارد شده، كه لازم است بگوشه اى از آن اشاره شود. البتّه قسمت عمده اى از روايات مربوط به يقين در كتاب با عظمت «بحارالانوار»علامه مجلسى جلد هفتاد، و گوشه اى از آن در «غرر الحكم»، و«ميزان الحكمة»و«كنزالعمال»آمده، براى استفاده بيشتر مى توانيد به منبع ذكر شده مراجعه نمائيد.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله:اَلا اِنَّ النّاسَ لَْم يُؤْتَوْا فِى الدُّنْيا شَيْئاً خَيْراً مِنَ الْيَقينِ وَ الْعافِيَةِ،فَاسْألُو هُمَا اللّهَ:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بدانيد در اين دنيا چيزى بهتر از يقين و عافيت به مردم عنايت نشده، هر دو را از خداوند بخواهيد.
___________________________
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه
ادامه سخن در مورد عبارت: «وَاجْعَلْ يَقينى اَفْضَلَ الْيَقينِ»
امير المؤمنين در جملاتى ملكوتى مى فرمايند:
اَلْيَقينُ عِبادَةٌ:
يقين عبادت است.
بِالْيَقينِ تَتِمُّ الْعِبادَةُ:
با يقين عبادت انسان تمام مى شود.
اَلْيَقينُ اَفْضَلُ عِبادَة:
برترين عبادت يقين است.
نَوْمٌ عَلى يَقين خَيْرٌ مِنْ صَلاة عَلى شَكَّ:
خوابيدن با يقين بهتر از نماز با شكّ است.
غايَةُ الدّينِ الْايمانُ، غايَهُ الْايمانِ الْايقانُ:
نهايت دين ايمان است، نهايت ايمان يقين است.
رسول خدا درباره نشانه هاى اهل يقين مى فرمايد:
اَمّا عَلامَةُ الْمُوقِنِ فَسِتَّةٌ:اَيْقَنَ بِاللّهِ حَقّاً فَآمَنَ بِهِ،وَاَيْقَنَ بِاَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ فَحَذِرَهُ،وَاَيْقَنَ بِاَنَّ الْبَعْثَ حَقُّ فَخافَ الْفَضيحَةَ،وَاَيقَنَ بِاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌ فاشْتاقَ اِلَيْها،وَاَيْقَنَ بِاَنَّ النّارَ حَقٌ فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنَّجاةِ مِنْها،وَاَيْقَنْ بِاَنَّ الْحِسابَ حَقٌ فَحَاسَبَ نَفْسَهُ.
علامت اهل يقين شش چيز است:
۱- يقين داشتن به معبود حق
پس عشق و اتصال به او،
۲- يقين به مرگ
پس دورانديشى نسبت به آن،
۳- يقين به برانگيخته شدن در قيامت،
پس ترس از رسوائى،
۴- يقين به بهشت،
پس شوق به آن،
۵- يقين به آتش
پس ظهور كوشش براى نجات از آن،
۶- و يقين به حساب،
پس محاسبه خويشتن.
على عليه السلام مى فرمايد:
اَلْمُوقِنُ اَشَدُّ النّاسِ حَزْماً عَلى نَفْسِهِ:
يقين دار از نظر احتياط سرسخت ترين مردم بر خويش است.
و نيز آنحضرت فرمود:
يُسْتَدَلُّ الْيَقينِ بِقَصْرِ الْاَمَلِ، وَ اِخْلاصِ الْعَمَلِ،وَ الزُّهْدِ فِى الدُّنْيا:
بر بودن يقين در قلب با سه چيز استدلال مى شود:
آروزى كوتاه،
اخلاص در عمل،
بى رغبتى نسبت به دنيائى كه با آخرت انسان منافات دارد.
و نيز آن مولاى عارفان مى فرمايد:
مَنْ يَسْتَيْقِنْ يَعْمَلْ جاهِداً:
كسى كه اهل يقين است مجاهدانه در راه حضرت حق مى كوشد.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه
ادامه سخن در مورد عبارت: «وَانْتِهِ بِنِيَّتى اِلى اَحْسَنِ النَّيّاتِ،و بِعَمَلى اِلى اَحْسَنِ الْاَعْمالِ»
عارف بزرگ قرن حضرت امام خمينى رضوان الله عليه درتوضيح اخلاص در كتاب اربعين خود مى فرمايند:
بدان كه از براى اخلاص تعريف هائى كرده اند كه ما بعضى از آنها را از اصحاب سلوك و معارف به طريق اجمال نقل مى كنيم:
حكيم سالك جناب خواجه مى فرمايد:
اَلْاِخلاصُ تَصْفِيَةُ الْعَمَلِ مِنْ كُلَّ شَوْب:
اخلاص صافى نمودن عمل است از هر ناخالصی(شوب).
و اين اعم است از آن كه «شوب» رضاى خود داشته باشد، يا «شوب» به رضاى مخلوقات ديگر.
از شيخ بهائى از قول اصحاب قلوب نقل است:
تَنْزيهُ الْعَمَلِ اَنْ يَكُونَ لِغَيْرِ اللّهِ فيهِ نَصيبٌ:
پاكيزه نمودن عمل است از اين كه براى غير خدا در آن بهره اى باشد.
وَقيلَ:اَنْ لايُريدَ عامِلُهُ عَلَيْهِ عِوَضاً فِى الدّاريْنِ:
و گفته شده اخلاص به اين است كه عمل كننده در برابر عملش عوض و مزدى در دو نيا نخواهد.
و از اصحاب«غرايب البيان» نقل شده است كه خالصان آنها هستند كه عبادت خدا كنند بطورى كه نبينند خود را درعبوديت او و نه عالم و اهل آن را و تجاوز نكنند از حد عبوديت در مشاهده ربوبيت.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه - دعای مکارم الاخلاق
اَللَّهُمَّ وَفَّرْبلُطْفِكَ نِيَّتى،وَصَحَّحْ بِما عِنْدَكَ يَقينى، وَاسْتَصْلِحْ بَقُدْرَتِك ما فسدَ مِنّى:
«خداوندا با رفق و مدارا و با عنايت و لطفت، نيتّم را نيتّى كامل و تمام گردان، و به آنچه از رحمت و علم و قدرت در نزد توست يقينم را به صحت كامل و درستى جامع برسان، و آنچه در ظاهر و باطن من از راه مستقيمش بيرون آمده و آلوده به فساد شده به قدرت بى نهايتت اصلاح فرما».
كامل ترين نيّت:
در سطور گذشته در حدّى كه لازم بود به مسئله نيت در تمام شئون و جوانبش اشاره شد. در اين قسمت بايد به اين مسئله توجّه داشت كه بهترين و كامل ترين نيّت در عبادت و طاعت اين است كه طاعت و عبادت فقط و فقط براى جلب خشنودى حق انجام گيرد و از شائبه طمع به بهشت و ترس از عذاب پاك باشد.
حضرت سجاد عليه السلام مى فرمود: دوست ندارم خدا را براى رسيدن به بهشت و يا دورى از جهنم عبادت كنم، عرضه داشتند: پس هدف شما از عبادت چيست؟
فرمود:
لِما هُوَ اَهْلُهُ بِاَياديهِ عَلَىَّ وَاِنْعامهِ.
بخاطر اين كه او سزاوار پرستش و عبادت است، آرى او كه نعمت هاى گوناگون به من داده، و مرا از عنايت و لطفش بهره مند ساخته.
اين است آن نيّت كامل و جامع، اين است آن نيتّى كه قلب اولياء الهى راتسخير كرده بود، اين است آن نيّتى كه مورد پسند و قبول حضرت محبوب است.
در باب اينچنين نيّت، در حديثى كه از حضرت صادق عليه السلام در كتاب«مصباح الشريعه»روايت شده مى خوانيم:
صاحِبُ النَّيَّةِ الصّادِقَةِ صاحِبُ الْقَلْبِ السَّلِيمِ،لِاَنَّ سَلامَةَ الْقَلْبِ مِنْ هَواجِسِ الْمَحْظُوراتِ بِتَخْلِيص النَّيَّةِ لِلّهِ فِى الْاُمُورِ كُلّها، قالَ اللّهُ تَعالى:يَوْمَ لايَنفَعُ مالٌ ولابَتُونَ اَلاّ مَنْ اَتَى اللّهَ بِقَلْب سَليم:
آن كه از نيّت پاك و صادقانه بهره مند است، داراى قلب سليم است، زيرا سلامت قلب از خاطرات زشت، محصول نيت پاك و خالصانه، در تمام شئون حيات براى خداست.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه - دعای مکارم الاخلاق
ادامه سخن در مورد «یقین»
از حضرت صادق عليه السلام روايت شده:
عبادت كنندگان سه دسته اند:
جمعى كه خدا را از ترس عذاب عبادت مى كنند،
اين عبادت بردگان است،
گروهى كه به منظور رسيدن به پاداش خدا را بندگى مى نمايند،
اين عبادت اجيران است،
گروهى كه خدا را به انگيزه عشق و محبت به او بندگى مى نمايند،
اين عبادت آزادگان است،
اين است برترين عبادت و بالاترين طاعت.
حضرت سجاد عليه السلام نسبت به مسئله يقين هم بمانند مسئله نيّت همين تقاضا را دارد:
الهى يقين مرا با اراده و قدرت و علم و رحمتت به صحت و سلامتى كامل برسان
يقينى كه هيچ گونه خطرى از ناحيه هواى نفس و شيطان و ساير دشمنانت آن را تهديد ننمايد.
يقينى كه رسول خدا از امين وحى معنا و تفسيرش را پرسيد، و امين وحى در جواب حضرت عرضه داشت:
اهل يقين براى خدا آنچنان بندگى مى كنند كه گوئى حضرت حق مورد مشاهده آنهاست.
اينچنين يقين اجازه نمى دهد كه جواذب غير خدائى، و كشش هاى غير الهى كمترين اثرى بر انسان بگذارند.
باداشتن چنين يقينى، انسان در ميان سخت ترين طوفانها، و مشكل ترين حوادث، با كمال عشق و علاقه و بدون كمترين سستى و دل سردى و پژمردگى به عبادت و بندگى و طاعت و خدمت ادامه مى دهد،
و آن همه طوفان و حادثه را از جانب معشوق علّت ترفيع درجه و تزكيه باطن مى داند.
با اين يقين است كه انسان در جنب حضرت محبوب به كسى و چيزى اعتنا نمى كند.
با اين يقين است، كه سراپاى وجودانسان جهت عبادت و طاعت غرق شوق و ذوق است.
با اين يقين است كه انسان نسبت به حضرت حق سر ازپا نمى شناسد و مى خواهد به هر قيمتى كه تمام شود، تمام هستى ناقابل خود را نثار يك غمزه دوست كند.
بااين يقين است كه اگر تمام پرده ها از روى رخسار اسرار گرفته شود، چيزى درقلب عاشق نسبت به حضرت دوست اضافه نمى گردد.
علی(ع): اگر تمام پرده ها از برابر ديده ام كنار برود، و اسرار نهانى ظهور كند بر يقينم افزوده نمى شود.
با اين يقين، ارزش انسان از ملائكه برتر، و بدون شك آدمى مصداق خيرالبريه،و راه رسيدن به حريم قرب حضرت محبوب براى انسان همواره مى شود.
با عينك اين يقين، انسان تمام هستى را مظهر اراده و اسماء او مى بيند،
و جز در راه خدمت و طاعت قدمى بر نمى دارد،
و به غير او با احدى همدلى و همراز نمى گردد،
و جز به عنايت او اميدوار نمى شود.
حضرت زين العابدين عليه السلام در بيان خواسته ديگرش عرضه مى دارد:الهى آنچه در وجود من از راه من از راه سلامت و صحّتش خارج شده و به فساد آلوده گشته، به قدرت و عنايت و لطف و كرم بى پايانت آن را اصلاح فرما.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه - دعای مکارم الاخلاق
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش
وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الاِهْتِمَامُ بِهِ وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ
و مرا از هر کار که پرداختن به آن از پرداختنم به تو باز مى دارد، بى نیاز گردان و به کارى برگمار که در روز باز پسین از من میخواهى و روزهاى عمر مرا در کارى که مرا براى آن آفریده اى، مصروف دار.
وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِکَ وَ لاَ تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ وَ أَعِزَّنِی وَ لاَ تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ
و مرا بى نیاز فرماى و در روزى بر من بگشاى و به نگریستن به حسرت در مال و جاه کسان، گرفتار مساز و عزیزم دار و به خود پسندى دچارم مکن.
وَ عَبِّدْنِی لَکَ وَ لاَ تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ
مرا به بندگى خودگیر و عبادتم را به عجب و غرور تباه مکن.
عبادت بى عجب:
حضرت سجاد عليه السلام به پيشگاه مقدس حضرت حق عرضه مى دارد:
مرا در برابر وجود مقدّست به بندگى وادار، و عبادتم را از آلوده شدن به عجب حفظ فرما.
بندگى حق مايه عزّت و سرافرازى، و باعث رشد و كمال، و شكوفائى تمام استعدادها، و شرافت و كرامت دنيا و آخرت است.
بندگى حق، عامل رساننده انسان به تقوا و پاكى، سلامت و امنيت، اصالت و معرفت است.
بندگى حق، مورث به چنگ آوردن لقاء و وصال محبوب، و زمينه ساز حيات طيبه، و عافيت امروز و فرداست. بندگى حق، ايجاد كننده امنيت از عذاب جهنم و كليد هشت در بهشت و وسيله آمرزش گناهان و معاصى است.
بندگى حق، در حقيقت هماهنگى نمودن با تمام موجودات خلقت و عناصر هستى است، زيرا قرآن مجيد تمام موجودات را در مدار سجده و تذلّل و عبادت نسبت به حق مى داند:
اِنْ كُلُّ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ اِلاّ آتِى الرَّحمنِ عَبْداً:
هيچ يك از موجودات آسمانى و زمينى نيست مگر آنكه بندگى حق را پذيرفته و خود را مسخر او مى داند.
بندگى حق وسيله آزادى از شهوات غلط، و نجات يافتن از بند ابليس و حيله گريهاى شيطان است.
عبادت يعنى اطاعت و فرمانبرى از اوامر حضرت سبحان، و خضوع و خشوع در برابر آفريننده آسمانها و زمين.
عبادت يعنى مملو بودن قلب از ايمان، آراسته بودن نفس به اخلاق حسنه و پيراسته بودن وجود از گناه، و اتصال به عمل صالح.
عبادت يعنى رعايت حقوق حق و حقوق خلق، و انجام خير و دورى از شر.
عبادت يعنى تحصيل علم و دانش، رسيدگى به يتيم، دستگيرى از مسكين، جبران فقر فقير، و اداى حقوق مالى جهت ترويج دين.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه - دعای مکارم الاخلاق
ادامه سخن در مورد «عبادت»
آيات قرآن مجيد در زمينه عبادت آيات زيادى است:
قسمتى از آيات امر به عبادت رب،
و قسمتى نهى از عبادت غير رب،
و دسته اى بيان كننده سود دنيائى و آخرتى عبادت،
و دسته ديگر روشن كننده ضررها و خسارتهاى غير قابل جبران بندگى غير خدا است.
الهى، به راستى و درستى، و بر اساس حق و حقيقت، و برمبناى شوق و ذوق، و بر پايه عشق و محبت، ما را در عبادت و بندگى خود تا لحظه خروج از دنيا مشغول كن، و از عبادت و بندگى، و اطاعت و پرستش بت هاى درونى و برونى بازدار.
امام صادق عليه السلام از حضرت حق روايت مى كند:
يا عِبادِىَ الصَّديقينَ تَنَعَّمُوا بِعِبادَتى فِى الدُّنْيا فَاِنَّكُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِى الْآخِرَةِ:
اى بندگان صديق من، در دنيا به عبادت و بندگيم متنعّم شويد، كه در آخرت از نعمت هاى جاويدم به مزد عبادتتان بهره مند شويد.
رسول خدا مى فرمايد:
اَفْضَلُ النّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ،فَعانَقَها وَ اَحَبِّها بِقَلْبِهِ،وَ باشَرَها بِجدِهِ،وَ تَفَرَّغَ لَها فَهُوَ لايُبالى عَلى ما اَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيا عَلى غُسْر عَلى يُسْر:
برترين مردم كسي است كه عاشق بندگى حق باشد،
پس آن را در آغوش كشد،
و با قلبش نسبت به آن مهربورزد،
و جسم و جسدش را مركب آن نمايد، (,یعنی جسم را وسیله ای برای سواری روح نماید وجسمش تحت فرمان روح باشد.)
و خود را براى آن از همه چيز خالى نمايد،
عبادت كننده واقعى نبايد نسبت به دنيا باكى داشته باشد كه با سختى با آن روبروست يا به آسانى.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد:
تَفَرَّعُوا لِطاعَةِ اللّهِ وَعِبادَتِهِ قَبْلَ اَنْ يْنْزِلَ بِكُمْ مِنَ الْبَلاءِ ما يَشْغَلُكُمْ عَنِ الْعِبادَةِ:
خود را براى طاعت و عبادت الهى، از هر چيزى فارغ نمائيد، قبل از اينكه بلاى بازدارنده از عبادت بر شما فرود آيد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت شده:
پروردگارتان مى فرمايد: اى فرزند آدم خود را براى بندگى من از همه چيز فارغ كن، كه از پى عبادت دلت را بى نياز كنم و دستت را از رزق خود پر نمايم.
اى فرزند آدم از من دورى مكن، كه قلبت را پر از فقر كنم، و آنچنان به گرفتارى دچارت سازم كه از عبادتم دوربمانى.
@keyfonas
دعاى #بيستم #صحیفۀ_سجادیه - دعای مکارم الاخلاق
سخن پایانی در مورد «عجب»
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
اَلْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ مِمَّنْ يُعْجَبُ بِعَمَلِهِ وَ هُوَ لايَدْرى بِما يُخْتَمُ لَهُ.فَمَنْ اُعْجِبَ بِنَفْسِهِ وَ فِعْلِهِ فَقَدْ ضَلَّ عَنْ نَهْجِ الرَّشادِ وَ ادَّعى ما لَيْسَ لَهُ.
عجب است تمام عجب از كسانى كه به عمل خود اعجاب مى ورزند و دچار غرور مى شوند، با اينكه خبر ندارند پايان كارشان چگونه است؟ كسى كه به خود و عملش معجب شود از صراط مستقيم هدايت خارج شده و چيزى را ادعا كرده كه ندارد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد:
لَيْسَ عَبْدٌ يُعْجَبُ بِالْحناتِ اَلاّ هَلَكَ:
بنده اى نيست كه به حسناتش دچار عجب شود، مگر اينكه به هلاكت برسد.
@keyfonas