eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
345 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.6هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 بیـن ایــن انسانـــهای رنگــارنگـــ! 👥 که خیـــره می شــوند و معــذب مےکننــد تــو را... 👀 نگـاه جــوانــکی کــه، زودتــر از تـــو ســرش را بــه زیــر می انـــدازد؛ 😌 تـــا دل مـــولایـــش را نشـــکنـد... 👌 یــک دنیـــــا ســـت... . و زمـــزمه ای کـــوتــاه: ... 😍❣ . . . در کوچه و خیابان نگاه را از حیا! میهمان سنگ فرش خیابان می کنیم؛ 😊 و درزهای بهم پیوسته کف پیاده رو را می شماریم... تا نکند چهره به چهره! صورت به صورت! نگاه به نگاه افتد... 😖 . اما بعضی ها صفحات اجتماعی را غافل اند! غافل از اینکه پیغام رسان است! 😓 . . ای برادر! عکس با ریش و محاسن با ادیت نورانی! ✨ دست با انگشتر فیروزه و عقیق یمانی!💍 حالت ایستاده و نشسته با برادران ایمانی! 👥 . ای خواهر! عکس سجاده و چادر نماز در اتاق عرفانی! عکس از گونه ی نصفه و چشم بارانی! جمع دوستان و کافه های اعیانی!👭 . نیست در یک یار سیدخراسانی!!!😔❤️ . . . . درج کامنت با ادبیات بسیار دخترانه و پسرانه! اینها بخشی از مشکلاتےست که ما مذهبی ها! در گیر آن هستیم...🙁 خواسته و یا ناخواسته... . . اگر در فضای حقیقی مواظب رفتار و نگاه و کلام مان هستیم! در فضای مجازی هم باشیم...☝️ . . عکس با هزار ژست و مدل گذاشتن در این صفحات! 💥 مانند این است که سر چهار راه شهر؛ ایستاده و ژست بگیریم! 😫 و به تعداد فالوور های مان چه دختر و چه پسر! تماشا کنند مارا... 😨 . . مواظب باشیم ها را نلرزانیم... 😓 . . عهد با را فراموش نکنیم...!! 🍃 الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــــــــرَج @keyfonas
سوزناک😢😞💔 هر وقت‌ دلم‌ تشنه ‌ے یک ‌لیوان ‌آب می‌شود‼️😔 ❗️یاد شما می‌افتم! 😔این همه ِ‌منتظر مے بینیم و... ❤️این ‌همه بی ‌قرار! 💫و جای خالی تو را که ‌هنوزم که هنوز خالیست! 🔷حالا مدت ‌هاست که آب، وقتی از گلویم پائین می‌رود،نه مزه‌ی قبل را دارد و نه حس سیراب شدن را برایم به ارمغان می‌آورد!... 😞 تنها رفع تکلیف می‌کند!‼️ 🔶از آن زمان که شنیدم شما فرمودید: اگر شیعیان ما، به اندازه آب خوردنی ما را می‌خواستند،غیبت و دوران انتظار این‌قدر طولانی نمی‌شد😭 ✨بیش‌تر به یادتان می‌افتم!😭 😭!....آقا جان دلم تشنه دیدار شماست اقاجان💦💗 @keyfonas
🍂گـــــفتم : دگر قلبم شوق #شهادت ندارد ! گفت : مراقب نگاهت باش ... اَلعَینِ بَریدُ القَلب #چشم پیام رسان #دل است . #شهادت_اتفاقی_نیست @keyfonas
🍃💔 :/اَللّهُمَّ لٰا هَمّا اِلّا فَرَّجْتَه❗️ مگـر #دل خانهٔ تـو نبود❓ ★**شهادت لباس تڪ سایزه مراقب باش ڪه جوری باشے ڪه سایزٺ بشه...🍃😞 #تلنگر
🔸 پس کسانے کہ از فرارے اند❗️ 👠 و بہانہ کرده اند که بخاطر خودمان میخواهیم و دوست داریم اینطور بگردیم و کارے بہ کسے نداریم...   🔸 از این دست حرفہا، حقیقتأ بدنبال رفع این حد و حدودے است کہ ایجاد کرده.  🚫 اسلام ے آدمے را از این سرکشے مخرب، مہار میکند❗️ 🍃 حجاب، تنہا است کہ از هردو شخص مہاجم و ، حفاظت میکند... 📚 "حفظه‌الله" 📚
#حسیـن_جان🌷 خوشا آن غریبے ڪه یارش تو باشے قرار #دل بے قرارش تو باشے خوشا آن گدایے ڪه تنهاے تنها ڪنارے نشیند ڪنارش تو باشے #مرهم_تویے_حسین♥️ #بر_این_دل_شکسته_ز_دورے #بطلب_آقا♥️
م.م.انتظار: ⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمین ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪی هم ڪنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میڪردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫