eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
345 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.6هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟ ✅ابتدا این که دست به دست می چرخد را بخوانید: جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او برای حسین است... ✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از آمده است. مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد @keyfonas
غیبت کردن در حضور امام حسن(ع) ✅شخصي خدمت امام حسن(ع) رسيد و گفت: از مجلسی می‌آیم که در آن‌جا از شما بدگويي کرد. امام حسن مجتبی(ع)، درهم كشيدند و به او فرمودند: تو مرا به انداختي. زیرا به اين كه غيبت يك مسلمان را شنيدم، بايد درباره خود استغفار كنم. و چون آن شخص با بدگويي از من، مرتكب شده، بايد براي او نيز دعا كنم و آمرزش طلبم. 📚بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۳۱۹ @keyfonas
گذر پوست به دباغخانه می افتد ✅"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند. سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلم‌های فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط ببندند تا دیگران هر چه می‌خواهند از او انتقام بگیرند. مردم نیز یکی یکی می آمدند و می گرفتند. هشام می گفت: "بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب می‌کردم، سخت خواهد بود." روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند: "مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از خود انتقام بگیریم." هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند: "اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم." هشام فریاد زد : "اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ" "خداوند می داند که خویش را در کجا قرار دهد." بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز گرفتن از هشام را متوقف کردند. 📚شرح الاخبار، ج ۳ ، ص ۲۶۰ @Keyfonas
👇👇 از شهیدمحمدغفاری در 13 اسفند 83 ✍هنگامی ڪه این نوشته ها را می نویسم؛مورخ13/12/1383هجری شمسی مصادف با 21/1/1426هجری قمری؛هنگام غروب؛ ڪه آسمان آبی جای خود را به ابرهای سیاه داد. 💠با خودم گفتم بیرون بروم وڪمی قدم بزنم تا ڪمی حال وهوایم عوض شود.وقتی بیرون رفتم ودرحین قدم زدن ناگاه به توجه کردم. چیزی در ابتدا متوجه نشدم.ابتدای خیابان بود ڪه آیه ای از ڪریم به ذهنم آمد ڪه خداوند فرموده است: بر روی زمین با وتڪبر راه نروید. 👈با خودم گفتم محمد مواظب باش در هنگام راه رفتن ناگاه غرور تو را برندارد ڪه خیلی است. 💠بعد از این حرف ها مردم را دیدم ڪه همگی برای از یکدیگر می گیرند.😔 البته سه هفته تا باقیمانده اما نمیدانم مردم چرا برای چند روز خوشی وچند وقت باقیمانده این قدر به حول و ولا افتاده بودند. با خودم گفتم:آیا این ها برای خودشان هم اینقدر عجله می کنند؛تا ای داشته باشند یا نه؟ 💠من از روزهای آخر بهمن شروع به جمع آوری شهدای پاسدار درتیپ سوم انصارالحسین(ع) ڪرده بودم.هرڪدام از این شهدا درمن یڪ حال وهوایی ایجاد ڪرده بودم. بیشتر به فڪر ها وصحبت های این بزرگواروخانواده ی آنان بودم .بعد از دیدن چهره های مردم با خود می گفتم:آیا این شهدا هم برای رسیدن دنیا و چند روز خوشی محض این قدر می گرفتند؟👉 مسلما نه .چون افرادی مانند جعفریان؛روشناس؛کردستانی؛قیاسوند؛چیت سازیان؛همدانی و...راه سعادت خویش را پیدا ڪرده بودند و هنگامی ڪه به ها و هایشان می نگریم از های آنان متوجه می شویم. 👈سبقت برای شهادت و سعادت و رسیدن به پروردگار از هم در عالم بیشتر ارزش داشته است.💥 🍂درهرڪدام از های این شهدا از نحوه ی ایستادن آن ها تواضع؛ صبر؛ بردباری؛ شکیبایی و شجاعت؛ ؛ ؛ و و صداقت احترام به همه و کمک به یکدیگر و وفاداری و ایثار دیده میشود. 💠 ای درسال 1359 انداخته شد و یڪ عده بر سر این سفره نشستند وبه پیوستند اما ما چه ڪرده ایم؟به خـدا هیــچ...😔 💠دیگر بغض گلویم را گرفته.حتی بعد از دیدن ڪه با سر و ایستاده بودند و کارهای ناشایست انجام می دادند اشک در چشمانم جمع شده بود.😢 خودم را ڪنترل ڪردم.اما دیگر طاقت نیاوردم به منزل ڪه رسیدم به طبقه ی بالای منزل رفتم و به عڪس ها و نوارهای شهدا گوش دادم و با نوای نشستم وسیر گریه ڪردم.😢 🍃دیگر نمیخواهد بیرون بروم؛چون هروقت بیرون میرفتم هارا در پی و میدیدم. جوان با غرور و تڪبر حرڪت میکردند.مردان وزنان درفکر مایحتاج زندگی وسبقت در مال خود بودند؛آری انگار این .👉 🍂ای کاش بازیم نمیداد در رمز یازهرا ( س ) مرا برباد میداد امشب دل از یادشهیدان تنگ دارم در دل هوای ڪربلای پنج دارم😔 : ۹۰/۶/۱۳ توسط گروهک تروریستی پژاڪ، ارتفاعات جاسوسان سردشت @keyfonas