ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟
✅ابتدا این #داستان که دست به دست می چرخد را بخوانید:
جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به #چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. #معاویه ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به #درک واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در #حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او #ذخیره برای حسین است...
✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از #منابع معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل #حضور حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از #منابع آمده است.
مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد
@keyfonas
غیبت کردن در حضور امام حسن(ع)
✅شخصي خدمت امام حسن(ع) رسيد و گفت:
از مجلسی میآیم که #فلاني در آنجا از شما بدگويي کرد.
امام حسن مجتبی(ع)، #چهره درهم كشيدند و به او فرمودند:
تو مرا به #زحمت انداختي.
زیرا به #خاطر اين كه غيبت يك مسلمان را شنيدم، بايد درباره خود استغفار كنم.
و چون آن شخص با بدگويي از من، مرتكب #گناه شده، بايد براي او نيز دعا كنم و آمرزش طلبم.
📚بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۳۱۹
@keyfonas
گذر پوست به دباغخانه می افتد
#انتقام
✅"هشام بن اسماعیل" ، والی امویان در مدینه بود. او آزار بسیاری به مردم مخصوصا امام سجاد می رساند.
سرانجام ، به دلیل اعتراض فراوان مردم، "هشام" عزل شد و به خاطر ظلمهای فراوان او دستور دادند تا هشام را در وسط #شهر ببندند تا دیگران هر چه میخواهند از او انتقام بگیرند.
مردم نیز یکی یکی می آمدند و #انتقام می گرفتند.
هشام می گفت:
"بیش از همه از علی بن حسین وحشت دارم زیرا به سبب آزارهایی که به او رساندم و لعن و نفرینی که نثار جد او علی بن اببطالب میکردم، #انتقامش سخت خواهد بود."
روزی که امام سجاد علیه السلام "هشام" را در آن وضعیت دیدند به همراهانشان فرمودند:
"مرام ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از #دشمن خود انتقام بگیریم."
هنگامی که امام سجاد به طرف هشام بن اسماعیل می آمدند، رنگ در #چهره هشام باقی نماند، ولی بر خلاف انتظار وی، امام سجاد با صدای بلند سلام نمودند و با او دست دادند و به او فرمودند:
"اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم کمک کنم."
هشام فریاد زد :
"اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ"
"خداوند می داند که #رسالت خویش را در کجا قرار دهد."
بعد از این رفتار امام سجاد، مردم مدینه نیز #انتقام گرفتن از هشام را متوقف کردند.
📚شرح الاخبار، ج ۳ ، ص ۲۶۰
@Keyfonas
👇👇#تلنــگـــر
#یادداشتی_زیبا
#پر_از_جملات_قابل_تامل #دلنوشته_ای_زیبا_و_خواندنی
از شهیدمحمدغفاری در 13 اسفند 83
✍هنگامی ڪه این نوشته ها را می نویسم؛مورخ13/12/1383هجری شمسی مصادف با 21/1/1426هجری قمری؛هنگام غروب؛ ڪه آسمان آبی جای خود را به ابرهای سیاه داد.
💠با خودم گفتم بیرون بروم وڪمی قدم بزنم تا ڪمی حال وهوایم عوض شود.وقتی بیرون رفتم ودرحین قدم زدن ناگاه به #پاهایم توجه کردم.
چیزی در ابتدا متوجه نشدم.ابتدای خیابان بود ڪه آیه ای از #قرآن ڪریم به ذهنم آمد ڪه خداوند فرموده است: بر روی زمین با #غرور وتڪبر راه نروید.
👈با خودم گفتم محمد مواظب باش در هنگام راه رفتن ناگاه غرور تو را برندارد ڪه خیلی #خطرناک است.
💠بعد از این حرف ها مردم را دیدم ڪه همگی برای #دنیا از یکدیگر #سبقت می گیرند.😔
البته سه هفته تا #عید_نوروز باقیمانده اما نمیدانم مردم چرا برای چند روز خوشی وچند وقت باقیمانده این قدر به حول و ولا افتاده بودند.
با خودم گفتم:آیا این ها برای #آخرت خودشان هم اینقدر عجله می کنند؛تا #توشه ای داشته باشند یا نه؟
💠من از روزهای آخر بهمن شروع به جمع آوری #آثار شهدای پاسدار درتیپ سوم انصارالحسین(ع) ڪرده بودم.هرڪدام از این شهدا درمن یڪ حال وهوایی ایجاد ڪرده بودم.
بیشتر به فڪر #حرف ها وصحبت های این #شهدای بزرگواروخانواده ی آنان بودم .بعد از دیدن چهره های مردم با خود می گفتم:آیا این شهدا هم برای رسیدن دنیا و چند روز خوشی محض این قدر #سبقت می گرفتند؟👉
مسلما نه .چون افرادی مانند جعفریان؛روشناس؛کردستانی؛قیاسوند؛چیت سازیان؛همدانی و...راه سعادت خویش را پیدا ڪرده بودند و هنگامی ڪه به #عڪس ها و #فیلم هایشان می نگریم از #چهره های آنان متوجه می شویم.
👈سبقت برای شهادت و سعادت و رسیدن به پروردگار از هم در عالم بیشتر ارزش داشته است.💥
🍂درهرڪدام از #عڪس های این شهدا از نحوه ی ایستادن آن ها تواضع؛ صبر؛ بردباری؛ شکیبایی و شجاعت؛ #تقوا؛ #ایمان؛ #اخلاص و #پاکی و صداقت احترام به همه و کمک به یکدیگر و وفاداری و ایثار دیده میشود.
💠 #سفره ای درسال 1359 انداخته شد و یڪ عده بر سر این سفره نشستند وبه #لقاالله پیوستند اما ما چه ڪرده ایم؟به خـدا هیــچ...😔
💠دیگر بغض گلویم را گرفته.حتی بعد از دیدن #چند_جوان ڪه با سر و #وضع_های_آنچنانی ایستاده بودند و کارهای ناشایست انجام می دادند اشک در چشمانم جمع شده بود.😢
خودم را ڪنترل ڪردم.اما دیگر طاقت نیاوردم به منزل ڪه رسیدم به طبقه ی بالای منزل رفتم و به عڪس ها و نوارهای شهدا گوش دادم و با نوای #شهیدسیدمجتبی_علمدار نشستم وسیر گریه ڪردم.😢
🍃دیگر #دلم نمیخواهد بیرون بروم؛چون هروقت بیرون میرفتم #جوان هارا در پی #عیاشی و #جلب_توجه میدیدم.
#دختران جوان با غرور و تڪبر حرڪت میکردند.مردان وزنان درفکر مایحتاج زندگی وسبقت در مال خود بودند؛آری انگار این #شهـدا_فـرامـوش_شـده_انـد.👉
🍂ای کاش #رنگ_شهر بازیم نمیداد
در #جبهه رمز یازهرا ( س ) مرا برباد میداد
امشب دل از یادشهیدان تنگ دارم
در دل هوای ڪربلای پنج دارم😔
#دلنوشته
#شهید_محمد_غفاری
#یگان_ویژه_صابرین
#شهادت: ۹۰/۶/۱۳
توسط گروهک تروریستی پژاڪ، ارتفاعات جاسوسان سردشت
@keyfonas