#سرگذشت سال ۱۳۹۴ من ابتدا با زالو شروع کردم حدودا ۳۰۰۰ قطعه مولد ۵۰۰۰ قطعه سایز طبی و ۲۰۰۰ قطعه لارو شروع کردم اون موقع حدودا شد ۲۰ میلیون تومن این تصویر هم سیستم مداربسته من بود. هزینه این سیستم هم حدودا با وان ۲۰ تومن در اومد اون موقع مثل الان نبود که کسی بهم آموزش درست حسابی بده . یا راهنما داشته باشم از همون اول کنجکاو بود‌ و کار رو با آزمون و‌خطا پیش بردم بعد دوماه تقریبا ۹۰ درصد زالوهام‌ مردن . اما ناامید نشدم.‌و مجدد هزار تا ریختم . اما این بار با تجربه بیشتر . بهار اولین برداشتم رو انجام دادم. اما هنوز منفی بودم. تصمیم گرفتم تولید رو نفروشم و بیارم بالا و کار رو پیش بردم تا ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ رفتم دنبال دریافت مجوز سازمان فنی وحرفه ای حوزه شیلات ،اون موقع توی کشور نبود. و ثبت شرکت . که کارم رو بیشتر توسعه بدم من معتقد بودم گام ها رو باید آهسته بردارم اما حساب شده با چاشنی صبر .

. . #سرگذشت خب.. رسیدیم به سال ۱۳۹۶ . ی چی یادم شد بگم.‌ من قبل اینکه کلا کار آبزیان رو شروع کنم . مدیرمالی هلدینگ ساختمانی بودم و مشاور مالیاتی شرکتهای نظام مهندسی ساختمان با شروع کردن کار آبزیان کم کم کار اداری رو سبک کردم و استعفا .‌ سال ۹۶ اقدام کردم واسه مجوز اموزش فنی وحرفه ای ... شرایط سخت دریافت مجوز اون زمان هم ..که نگم براتون... ولی باز گفتم ... اوستا کریم اون بالاست .اون در من تواناییش رو دیده که توی ذهنم انداخته اینم بگم تابستون ۹۶ با همسرم زندگی زیر یک سقف رو شروع کردیم( همسرم گفت مجلس نمی خایم .. هزینه مجلس رو بزن به کارت) تا رسیدیم به اوایل مهر ۱۳۹۶ فشار اصلی کار من از اینجا شروع شد.. جا به جایی اون ملک اول رسید... وسایل رو بار زدم بردم ملک دیگه.. وسایل جدید هم اضاف کردم.. خیلی هزینه کردم... چند روزی به دلیل مشغله کاری نتونستم برم کارگاه جدید... بعد چند روز که رفتم... وسیله ای نبود... جارو کرده بودن... 😳 بله دزد گرامی ... دیگه بد شوکی بود .. اما گفتم.. من پوست کلفت تر از اینام.. بازم گفتم خدا... خیلیا نیم خیز بودن که من دیگه نتونم پاشم.. ولی نخوردم زمین...پاشدم. ی دوستی دارم .گفت مهدی میخای کار رو مجدد بزنی من از حسابم برات وام میگیرم. سال ۱۳۹۶ » ۳۰ میلیون گرفتم. #ادامه_دارد

#سرگذشت من سال ۱۳۹۶ بعد اون همه نوسان و بدبیاری ... وامم اوکی شد و بهم وام دادن من عقب نکشیدم و زانو‌ نزدم. فقط تلاش کردم. فکر کردم.. اون جایی هم که جدید اجاره کردم (که دزد زد) رو ، کنسل کردم. گفتم بد اورده واست . رفتم ی جای دیگه گرفتم. ماشین هم داشتم فروختم. ی فضا مسقف ۱۵۰ متری و یک حیاط گرفتم. زالو ، ماهی زینتی. و حیاطتشم جلبک ریختم. دفتر شرکتمون هم سمت خ چمران مشهد بود . تا ظهر شرکت بودم بعدش میرفتم کارگاه . ( حاشیه شهر مشهد) شب ساعت ۱۰. _۱۱ میومدم خونه. برای موفق شدن ... باید زحمت کشید لقمه آماده کسی بهت نمیده... دیگه کم کم داشتم اوکی میشدم . و مجوز سازمان فنی‌و حرفه ای هم برامون صادر شد. ( هر چی از لطف خدا بگم کمه) من خیلی ازمون و خطا کردم.. تا برای هر سوالی ،در حین کار . جواب تجربی داشته باشم بعد اینکه جواز اموزش برامون اومد، تفاهم نامه ها شروع شد از کمیته امداد امام خمینی بگیرید تا بسیج و سپاه ... رشد رو به چشمام میدیدم....