#يادداشت
(حكيم عمر خيام)
"برخيز و مخور غم جهان گذران
بنشين و دمي به شادماني گذران"
منم همينو ميگم! اون بنده خدا هم همينو ميگفت!
شما تصور كنهمزمان فيلسوف، رياضيدان، ستاره شناس و رباعي سرا باشي؛ اگر غم بخوري كه چيزي نميشي!
اتفاقا امروزم تولدشه! 🎉اگر يه كم با تقويم ارتباط چشمي برقرار كنيد؛ ميبينيد كه نوشته "بزرگداشت حكيم عمر خيام" .
البته خيام صداش ميكردن؛ اسمش خيلي طولاني تره!
راستي، گفتم تقويم😍
ميدونستيد اصلا تقويمو مديون خودش هستيم؟؟
بله، تقويم.📆 ايران تنها كشوريه كه تاريخ شمسي يا خورشيدي داره و براي همين سال نو ما اولين فروردين ماه هر سال تنظيم شده نه شب اول ژانويه.😊 و اينو مديون كسي نيستيم جز حكيم عمر خيام.
البته كه خدمات اين حكيم نيشابوري به بشيريت بيش از اينهاست و توصيه ميشه اگر مسيرتون به نيشابور افتاد حتما سري به مزار ايشان كه واقع در يك باغ بزرگ با آرامگاه نقاش 🎨بزرگ ايراني، استاد كمال الملك، هست بزنيد.
#آيسان_نظرمحمدي
#باشگاه_خبرنگاران
٢٨امين روز از ارديبهشت ماه ٩٧
🆔 @keyhanbacheha
#يادداشت ۲
🔹حواسمون كجاست؟
🔸شما يادتون نمياد... منم يادم نمياد! اما وقتي داشتيم به اين دنيا ميومديم؛ يه تلفن دستمون بود و قرار شد تا وقت معلوم گوش به زنگ باشيم و حواسمون به اوني كه بايد، باشه !
حالا هر سال كه ميگذره؛ دنيا برامون قشنگتر ميشه و دلمون ميخواد بزرگتر بشيم و اصلا حواسمون به اوني كه پشت خط منتظرمونه نيست!
شما تا حالا نشنيديد؟ وقتي صداي اذان مياد خدا بيشتر از هر لحظهاي صدامون ميكنه...
''حي الصلاه
حي الصلاه ''
خدا: الو... الوو ! كجايي؟ اصلا حواست به من هست؟
تو چطور؟ حواست به خدا هست؟ وقتي صدات ميكنه، باهاش حرف ميزني؟
#آيسان_نظرمحمدي
#باشگاه_خبرنگاران
🆔 @keyhanbacheha
#يادداشت
(تكبير)
" الله اكبر الله اكبر الله اكبر "
حتما شما هم امروز صبح اين صدا رو از مسجد محله تون شنيديد؛ وقتي اين صدا مياد بزرگترها ميگن:"دارن تكبير ميگن''
تا حالا از كسي پرسيديد چرا تكبير ميگن و اصلا تكبير يعني چي؟
هم در كلمه اكبر و هم در كلمه تكبير ، ٣ تا حرف ك، ب و ر مشتركه و همين باعث ميشه هر دو كلمه معني بزرگ بودن بِدَن
وقتي ميگيم الله اكبر؛ يعني خدا از هههمممههه بزرگتره!
راستي تكبير از يكي از آيات سوره بقره گرفته شده
چه خوبه كه يادمون مياره خدامون خيييللللييي بزرگـــه😍
از همه چي بزرگتره؛
و هر چي بهش نزديك تر بشيم ما هم بزرگتر ميشيم😇
#آيسان_نظرمحمدي
#باشگاه_خبرنگاران
بيست و پنجمين روز از خرداد ماه ٩٧
#يادداشت
(قلم)
حالا ديگه از روز و ماه گذشته
من و اون خيلي وقته كه با هم دوستيم!❤️
درست از وقتي تونستم به كمكش كلمات رو بنويسم؛ اما نه !📝
حتي قبلتر از اون!
دوستي ما بر ميگرده به وقتي كه حتي نميتونستم بنويسم و به كمكش نقاشی ميكشيدم! 🖍
در همه اين سالها، يه چيزيو خوب يادمه؛ اينكه وقتي آرزوهامو با هم مينوشتيم؛ مطمئن بودم كه يه روزي به حقيقت ميرسند.😍😇
دليلشم يه راز بين من، اون و خداست: ن(نون) و القلم و ما يسطرون
[قسم به قلم و آنچه به سبب آن مينويسند]
دوست من روزت مبارك🌹🖋🌹
چهاردهم تيرماه، روز قلم، گرامي باد
#آيسان_نظرمحمدي
#باشگاه_خبرنگاران
🆔 @keyhanbacheha
#يادداشت
#روز_خبرنگار
(به بهانه ١٧ام مرداد ماه، روز خبرنگار )
بعضی چیزها وقتی در دست آدمی قرار میگیرد مسئولیتش را بسیار زیاد میکند؛ مثل قلم!
حالا بسته به آنکه چه چیز با آن نوشته شود سنگینتر هم میشود!
قلم برای نویسنده مسئولیت میآورد؛ برای شاعر مسئولیت می آورد؛ اما برای یک عده بیشتر از همه مسئولیت میآورد و آن یک عده کسانی نیستند جز خبرنگاران و روزنامهنگاران.
خبرنگاران و روزنامهنگاران چشمان یک جامعه هستند. حالا فرض کنید یک جامعه چشمانش خوب نبینند یا اصلا چشمانش نبینند؛ آنوقت حتی اگر بخواهد یک قدم هم بردارد ممکن است زمین بخورد؛ به دیگری بخورد یا در چاه بیفتد.
حکایت خبرنگاران هم همین است؛ این چشمان جامعه اگر نباشند یا اگر خوب نباشند همه ما به تدریج از بین خواهیم رفت.
چه بسا که بسیاری اهمیت وجود این چشمها را نمیدانند... نمیدانند هیچ چیز برای آنان زیباتر از دیدن زیبایی ها نیست. نمیدانند که این چشمها خودشان هم دوست دارند که زیبایی ببینند؛ امنیت ببیند؛ صلح ببینند؛ صداقت ببیند؛ اما وقتی این چیزها نیست باید با قلمهایشان این تصاویر سیاه را کمرنگ کنند تا شاید بتوان زیباییهایی را به جایشان کشید.
#آيسان_نظرمحمدي
#باشگاه_خبرنگاران
🆔 @keyhanbacheha
#یادداشت
کتاب فقط برای یک هفته نیست!
🔹معلمی داشتیم که میگفت: «لذت خواندن کتاب به این است که صدای ورق زدن و بوی صفحات آن را بشنوی»؛ راست هم میگفت، هر چقدر هم که در گیر روزها و ساعتهای پر مشغله زندگی باشی، وقتی یک کتاب خوب، تازه یا کهنه تفاوتی نمیکند؛ باز کنی و خط به خط با آن همراه شوی دیگر لحظاتی برای نگرانی باقي نميماند.
هرچند که شاید بچههای روزگار گوشیهای پر از بازی و نرمافزارهای مختلف، بچههای نسل کتابهای الکترونیک کمتر این تجربه شیرین را داشته باشند.
نمیدانم چند درصد از بچههای نسل امروز اگر بخواهند به کسی هدیهای بدهند، کتاب را انتخاب میکنند! چندبار شده است وقتی که دارند خانه را به مقصد سفر یا مهمانی ترک میکنند جزء اولین وسایلی که همراهشان برمیدارند، کتاب است! اصلا شده است که چند هفته، چند روز، یا حتی فقط چند ساعت با یک کتاب ذهنشان درگیر باشد؟!
هرچند که تقصیر خودشان هم نیست؛ بچههای امروز از صبح تا شب و حتی شب را در خواب درگیر کتابهای درسیشان هستند که از ته آنها هم فقط یک نمره میماند و درسهایی که امتحان را نداده از مغزشان پریده است!
تقصیر خودشان نیست که اسم کتاب و کتابخوانی را فقط در هفته کتاب میشنوند. کاش هر روز به اندازه همین روزهای هفته کتاب، برای بچهها امکانات کتاب خواندن فراهم میشد.
هفته کتاب مبارک! هر چند که کتاب فقط برای یک هفته نیست.
#آیسان_نظرمحمدی
🆔 @keyhanbacheha
#یادداشت
🔹وقتی که خبر زندگیام شد
🔸از کودکی مدام پیش من بود؛ من خیلی از خبر خوشم نمیآمد اما مادرم علاقهمند بود که خبرها را از شبکههای مختلف دنبال کند، این علاقهاش در بیرون از خانه هم با من بود؛ خیره شدن به تیتر خبرهای روز در جلوی دکه روزنامهفروشی که گاهی هم منجر به خریدن روزنامه میشد همچنان باعث میشد که من هم بیعلاقه به خبرها زل بزنم که البته معمولا خودم را با نگاه کردن به تصویر مجلهها مشغول میکردم.
سالهای زیادی از روزهای کودکی گذشت و علاقه من به نوشتن شعر و متنهای ادبی منجر به این شد که برخی از خبرنگاران احساس کردند من حرفهایی دارم که میتوانند آنها را بنویسند و منتشر کنند. آنجا بود که گوشه چشمی به دنیای خبر انداختم و لبخندی زدم و بگویی، نگویی ازش خوشم آمد. کار خبرنگارهایی که با من مصاحبه میکردند برایم جذاب بود و در میان مصاحبه گاهی خودم را جای آنها میگذاشتم.
چیزی نگذشت که بار دیگر خودم را در دفتر تحریریه یک مجله دیدم، اما این بار به عنوان یک خبرنگار که قرار بود گزارش بنویسد. ماجرا ادامه پیدا کرد و من بعد از آن تحریریههای دیگری را هم دیدم تا حالا که صبح با خبر از خواب بیدار میشوم، با خبر غذا میخورم، با خبر راه میروم، با خبر میبینم و با خبر میخوابم!
خبر، آن یار دوستنداشتنی کودکی حالا همه زندگی من است و من فکر میکنم اگر نبود من حالا شاید جسارت، استواری، اعتماد به نفس و خیلی چیزهای دیگر را حالا نداشتم. در این علاقه البته مدیون کسانی هستم که به من خبرنگار بودن را یاد دادند، چرا که خبرنگاری را تا نیاموزی نه خبرنگاری و نه علاقهمند به خبر!
هفدهم مردادماه، روز خبرنگار بر همه خبرنگاران مبارک.
🔹آیسان نظرمحمدی
🆔 @keyhanbacheha
#یادداشت
🔹به مناسبت انفجار نارنجک در چهارشنبهسوری!
🔸“به نام خدا
🔸موضوع انشاء: سنت «چهارشنبهسوزی»
🔸«چهارشنبهسوزی» یکی از سنتهای کهنیست که از سالها پیش در کشور ما برپا میشود. نیاکان ما از گذشته به مناسبت این شب که معمولا آخرین سهشنبه هر سال است، به جنگی نمادین و گاهی هم حقیقی میپرداختند.
🔸سوزاندن اعضای بدن و حتی نقصعضو از رسمهای این شب است؛ البته این رسم فقط در «چهارشنبهسوزی» برگزار نمیشود بلکه اجداد ما از چند هفته قبل به زدن ترقه و نارنجک به زیر پای پیر و جوان میپرداختند.
🔸البته میگویند صدها سال پیش رسمی دیگر در این شب به نام «چهارشنبهسوری» برگزار میشد که فقط از نظر زمان برگزاری به «چهارشنبهسوزی» شبیه است، در آن شب ایرانیان به خواندن شعر و پریدن از روی آتش و حتی قاشقزنی میپرداختند اما از دهها سال پیش دیگر کسی از اینکه این رسمها به کجا رفتند خبری ندارد.
🔸در ادامه باید بگویم که «چهارشنبهسوزی» آنقدر جشن بزرگیست که تقریبا از صبح سهشنبه دیگر کسی جرات پا گذاشتن از خانه بیرون را ندارد مگر بهصورت مسلح یا به قول خودمان اگر نزنی، میخوری!
🔸خلاصه که هر چند از «چهارشنبهسوزی» چیزی در کتابهای قدیمی و فرهنگمان پیدا نمیشود اما هرچقدر از لرزیدن شیشههای چندجداره خانه در این شب بگویم کم است. همچنین نقل میشود که سالها پیش در زمان شیوع ویروسی به نام کرونا در کشور حتی بچههایی که یک سال به مدرسه نرفته بودند (چون اصلا تعطیل بود) شب «چهارشنبهسوزی» به خیابانها ریختند و یا کرونا گرفتند یا خود را با هر تلاشی بود مصدوم کردند و یابه بیمارستان سوانح سوختگی رساندند.
🔸راستی، تولید ترقهها، نارنجکها و بمبها از صنایع دستی این شب است که در روزهای نزدیک به «چهارشنبهسوزی» با قیمتهای میلیونی و حتی میلیاردی خرید و فروش میشود.
🔸پایان – اسفندماه 1420”
🔸پینوشت: شاید این روایت کودکی از نسلهای بعد باشد، درباره همه آنچه از چهارشنبهسوری میداند؛ آیا بچههای آن نسل اصلا چهارشنبهسوری را میشناسند یا فقط چهارشنبهسوزی را؟
🔸کاش چهارشنبهسوری برگزار کنیم و نه چهارشنبهسوزی!
#آیسان_نظرمحمدی
🆔 @keyhanbacheha