فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ازفال فروشی پرسیدند
🌸چه می فروشی
🌸گفت به کسانیکه
🌸قدرامروزشان رانمیدانند
🌸فردا را میفروشم
🌸امروز تکرارنشدنی ترین
🌸لحظۀ زندگیتان است
🌸قدرش را بدانید
🌸روزگـارتـان پـر از مـهـر🌸
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazhabi
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 پلکـی به هــــوای
🌿ارغــــوان بگشــــایی
🌸دیــوان گــل و
🌿ســرو چمـــان بگشــــایی
🌸هـر صبـح
🌿شـروع تـازه ی خوشبختی ست
🌸تا پنجــــره
🌿بر بـــاغ جهـــــان بگشــــایی
🌸ســلام صبحتون بخیر و شـادی
🌿امروزتون سراسر عشق و نیکبختی
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸این گـلهای
🌷زیـبـا
🌸تقدیم به شما
🌷که تو قـلب تـون
🌸عـشق موج میزنه
🌷دستاتـون مهد مـهربانی
🌸و صداقت سرلوحه رفاقتتونه
🌷الهی همیشه سلامت و شاداب باشید
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨آخرین جمعه اسفند ماهتون عالی و بینظیر
💗✨آخرهفتـه تون زیبـا
🌸✨امـروز از خدا
💖✨ برای تک تک تون
💗✨اینگـونه آرزو کردم
🌸✨روزتـون پراز خـوبی
💖✨لحظه هاتون پراز آرامش
💗✨نگاهتون پراز مهربانی
🌸✨دوستی هاتون پرازصداقت
💖✨رزق و روزی تون پراز برکت و
💗✨زندگیتـون پراز محبت باشـه
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امیدوارم امروز ظهر
💓دلتون پر از شادی باشه
🌸وخونه هاتون پراز عشق
💓سفره هاتون پراز برکت
🌸و زندگيتون پرازصمیمیت
💓و عمر و عاقبت تون بخیر باشه
🌸ظهرتون دلنشین
🔴گیف مذهبی
https://eitaa.com/kgifemazhabi
💢هر از چندگاهی دختری به پدرش اعتراض میکرد که زندگی سختی دارد و نمیداند چه راهی رفته که باعث این مشکلات شده است
این دختر همیشه در زندگی در حال جنگ بود به نظر میرسید هر مشکلی که حل میشود یک مشکل دیگر به دنبالش میآید
پدرش که سرآشپز بود او را به آشپزخانه برد او سه کتری را پر از آب کرد و هر کدام را روی دمای بالا قرار داد زمانی که آب هر سه دیگ به جوش رسید او سیب زمینی ها را در یک کتری تخم مرغها را در کتری دیگر و دانه های قهوه را در کتری سوم گذاشت سپس ایستاد تا آن ها نیز آب پز شوند بدون این که به دخترش چیزی بگوید
دختر غر میزد و بی صبرانه منتظر بود تا ببیند پدرش چه میکند پس از بیست دقیقه، او گازها را خاموش کرد
پدر سیب زمینی ها را از قابلمه خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت تخم مرغ ها را نیز خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت او قهوه ها را نیز با ملاقه خارج کرد و آن را داخل یک فنجان ریخت
سپس به سمت دخترش برگشت و از او پرسید دخترم چی میبینی
دختر گفت سیب زمینی تخم مرغ و قهوه
پدر گفت بیشتر دقت کن و به سیب زمینی ها دست بزن
دختر این کار را کرد و فهمید که آن ها نرم شده اند
سپس از دخترش خواست تا تخم مرغ ها را بشکند زمانی که تخم مرغ ها را برداشت فهمید که تخم مرغ ها سفت شده اند
در نهایت پدر از دخترش خواست که قهوه را بچشد عطر خوش قهوه لبخند را به روی لب های دختر آورد
سپس از پدرش پرسید پدر این کارها یعنی چه
پدرش گفت سیب زمینی تخم مرغ و قهوه هر سه با یک ماده یعنی آب جوش مواجه شدند اما واکنش آن ها متفاوت بود سیب زمینی سفت و سخت بود اما در آب جوش نرم و ضعیف شد
تخم مرغ شکننده بود و یک لایه نازک داشت که از مایع داخل محافظت میکرد اما زمانی که با آب جوش مواجه شد مایع داخل سفت گردید
با این حال دانه قهوه خاص بود وقتی با آب جوش مواجه شد آب را تغییر داد و یک ماده جدید ایجاد کرد
تو کدام یک از این سه ماده ای
📕داستانهای کوتاه
🔴گیف مذهبی
https://eitaa.com/kgifemazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸لحظه هاتون
🌺به طراوت و شادابی گلهای بهشتی
🌸به زیبایی گلهای رنگارنگ و معطر
🌺به پاکی دل مهربون تون
🌸سرشار از محبت و نیکی و مهر
🌺طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق
🔴گیف مذهبی
https://eitaa.com/kgifemazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼دراین عصر زیبا امیدوارم
🧡نگاه پرمهرخدا
🌼همراه لحظه هاتون
🧡سلامتی ونیڪبختی
🌼گوارای وجودتون
🧡ونور وعشق الهی
🌼مهمون دلتون باش
🧡عصرتون بخیردوستان
🌼طاعات و عباداتتون قبول
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazhabi
💢داستان کوتاه
تمام مردم ده کوچک ما مشهدی مراد و زنش را می شناختند آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت
زن مش مراد مدام در حال دعوا با پیرمرد بود اما مش مراد هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد
با این حال آنکه همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد پیرزن بود
مردم می گفتند جالبه... شوهر بیچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمی ده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره
این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان زن مش مراد تبدیل شد به سرزنده ترین پیرزن ده نه اینکه فکر کنید از دعوا با شوهرش دست برداشت که اتفاقاً در این اواخر تندخوتر هم شده بود
اتفاق عجیب این بود که بر خلاف همیشه مش مراد چند وقتی بود که وقتی زنش با گفتن یک کلمه با او دعوا می کرد او پنج کلمه جوابش را می داد!
پیرمردهای ده که حیران شده بودند آنقدر به مش مراد اصرار کردند تا سرانجام پیرمرد رازش را بر ملا کرد
من تازه فهمیدم زن بیچاره ام به این خاطر ناراحت است که سکوت مرا دال بر بی تفاوتی ام نسبت به خودش می داند حالا که جوابش را می دهم، باور کرده که دوستش دارم
🔴گیف مذهبی
https://t.me/gifemazhabi