🔴 ارزش راهبردی کاهش تعهدات برجامی ایران
🔹برداشته شدن گام دوم برجامی جمهوری اسلامی ایران، مولد مباحث تازه ای در حوزه سیاست خارجی کشورمان بوده است . واقعیت امر این است که اقدام هوشمندانه اخیر جمهوری اسلامی ایران، پیام قاطعانه ای را به طرف مقابل، آن هم حدود یکسال پس از خروج ترامپ از برجام مخابره کرده است.
🔺این تصمیم هوشمندانه و قاطعانه در حالی اعلام شد که طی یک سال اخیر، تروئیکای اروپایی نه تنها اقدامی در راستای احیای برجام و منافع ملت ایران صورت نداد، بلکه با بازی مستقیم خود در زمین دولت ترامپ، زمینه را برای مهار همزمان قدرت "هسته ای"، "موشکی" و "منطقه ای" کشورمان فراهم ساختند مسئله مهمی که باید در این خصوص مدنظر قرار گیرد، هم پوشانی راهبردی مشترک ایالات متحده و اتحادیه اروپا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است.
🔹پازل راهبردی مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا (خصوصا تروئیکای اروپایی) علیه ایران، مدتهاست در حوزه دیپلماسی آشکار و پنهان آنها تعریف و تشریح شده و چینش آن نیز وارد مراحل اجرایی شده است. بر همین اساس،گام برداشته شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در خصوص توقف بخشی از تعهدات خود در برجام، نه تنها در تعارض با متن و سند برجام قرار ندارد، بلکه منتج به انهدام قطعات بزرگ پازل مشترک "آمریکایی- اروپایی" علیه کشورمان خواهد شد
🔺در چنین شرایطی سه کشور اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه ) سعی دارند با تکیه بر ساختار حداقلی، قطره چکانی و مبهم اینستکس و استفاده از بازوان رسانه ای و تبلیغاتی خود در غرب، جمهوری اسلامی ایران را در خصوص توقف تصمیم اخیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان تحت فشار قرار دهند .
🔹سال 2017 میلادی، نقطه آشکارساز پیوستگی راهبردی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران محسوب می شود. در آن زمان، ترزا می نخست وزیر انگلیس و امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه نقش محوری و پررنگی در تعریف این نقشه مشترک ایفا کردند.
🔺"برجام دفرمه شده"، "حفظ تعهدات هسته ای ایران"، "خروج آمریکا از برجام"، "مهار قدرت موشکی ایران"، "متزلزل کردن قدرت منطقه ای ایران" اجزا و قطعات کلان این پازل را تشکیل می دهند. تاکتیک های مقطعی و اخم و لبخندهای مقامات اروپایی و تاخیر هدفمند سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در راه اندازی ساز و کار مالی ویژه ( اینستکس) نیز اجزای کوچک این پازل را تشکیل می دهند.
🔹بنابراین، ما با منظومه پیچیده ای رو به رو هستیم که بر اساس یک "نگرش سیستمی" ساخته شده و در ذیل آن نیز میان ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی، نوعی تقسیم وظیفه پنهان ( و در مواردی آشکار) صورت گرفته است. بدیهی است که انهدام پازل راهبردی مشترک ضد ایرانی آمریکا و اروپا علیه ایران، مرهون اتخاذ رویکرد قاطعانه و هوشمندانه ما در مواجهه با این منظومه خواهد بود.
🔺اقدام اخیر جمهوری اسلامی ایران در کاهش تعهدات برجامی خود، مقدمه ای برای اتخاذ استراتژی هوشمندانه "تغییر زمین بازی" در مواجهه با بدعهدی آمریکا و انفعال اروپاست. "تغییر زمین بازی " از سوی ایران،مترادف با انهدام پازل راهبردی مشترک آتلانتیکی ها علیه کشورمان خواهد بود.
💢بی دلیل نیست که مقامات فرانسوی و دیگر مقامات اروپایی، سعی دارند با طرح موضوعاتی مانند "فریز در برابر فریز"، مانع از تحقق استراتژی "تغییر زمین بازی" از سوی کشورمان شوند. در اینجا، متوجه ارزش راهبردی "اصرار ایران بر کاهش تعهدات برجامی" خود خواهیم شد.
📝 #حنیف_غفاری در #رسالت نوشت
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴هزینه شیرین تکیه بر سیاست خارجی انقلابی
🔰تحریم وزیر امور خارجه کشورمان از سوی ایالات متحده آمریکا، مولد مباحث تازه ای در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. اکثریت قریب به اتفاق کشورها نیز اقدام دولت ترامپ را گامی دیگر در راستای یکجانبه گرایی مخرب آمریکا در نظام بین الملل دانسته و آن را محکوم کرده اند. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد:
1️⃣نخست اینکه وزیر امور خارجه ایران، اصلی ترین شاخصه و نماد دستگاه و فراتر از آن،ساختار سیاست خارجی کشورمان بوده و با توجه به تمرکز خاص دشمنان قسم خورده انقلاب بر روی تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، "حمایت هوشمندانه از دستگاه دیپلماسی"یک الزام راهبردی" محسوب می شود.
🔹نباید فراموش کرد که در برهه فعلی، وزارت امور خارجه و خصوصا شخص وزیر امور خارجه، به لحاظ جایگاه حقوقی در پیشانی نبرد دیپلماتیک ایران و غرب( خصوصا ایالات متحده آمریکا ) قرار گرفته و بیش از هر زمان دیگری در این نبرد، نیاز به حمایت دارند.
🔺در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی، "ارسال پیام یکپارچگی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران" یکی از اصلی ترین مولفه های نبرد با ایالات متحده محسوب می شود. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به آن تاکید دارند.
2️⃣دوم اینکه تحریم وزیر امور خارجه کشورمان از سوی ایالات متحده، نشان دهنده نارضایتی عمیق کاخ سفید از سیاست خارجی انقلابی جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر، اقدام اخیر ترامپ واکنشی کورکورانه در قبال اتخاذ دیپلماسی عزتمدارانه از سوی کشورمان به شمار می رود.
🔹بدون شک در کنار این هزینه، دهها فایده در انتظار جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، به شرط آنکه کشورمان ذره ای از گام بلندی که در راستای ارسال پیام قاطعانه به غرب( واشنگتن و تروئیکای اروپایی) برداشته است، عقب نشینی نکند. از این رو، تحریم وزیر خارجه کشورمان توسط آمریکا، هزینه شیرین اتخاذ سیاست خارجی انقلابی از سوی کشورمان محسوب می شود.
🔸رهبر معظم انقلاب به صورت صریح ، خواستار شکل گیری "سیاست خارجی انقلابی" در عرصه دیپلماسی کشور شده اند. در قاموس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، بازتعریف سیاست خارجی کشور اصالت و موضوعیت ندارد،بلکه بازخوانی آن در مقاطع مختلف از حیات انقلاب است که قطب نمای حرکت رو به جلوی کشور در نظامبین الملل محسوب می شود.
🔺یکی از ترفندهای واشنگتن جهت استیلابر کشورهای مخالف خود، ایجاد تغییر در اصول سیاست خارجی آن کشور است. به عبارت بهتر، غرب در صدد بازتعریف اصول و مبانی انقلاب و متعلقات آن ( از جمله سیاست خارجی انقلابی) است نه بازخوانی آنها.
🔹در اینجا باید مراقب بازی خطرناک فکری و انتزاعی و تئوریک غرب بود و آن را به صورتی جدی مورد واکاوی قرار داد زیرا در صورتی که این بازی خطرناک به ثمر برسد، تبعات آن در حوزه و بازه تئوریک محدود نخواهد ماند و در عرصه اجرایی و عملی نیز خود را عیان خواهد ساخت.
💢در نهایت اینکه تحریم آقای دکتر ظریف توسط آمریکا، ترجمانی از استیصال کاخ سفید و دولت ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی ایران بود. این موضوع، نقطه آشکار ساز بازی صحیح کشورمان در برابر آمریکا و دلیلی روشن دال بر استمرار این رویکرد قاطعانه محسوب می شود.بدون شک هر اندازه این رویکرد از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان تقویت شود، هزینه های غرب در برابر پدیده ای به نام ایران قدرتمند افزایش خواهد یافت، چنانچه به صورت متقابل فواید و دستاوردهای ما نیز در این نبرد بیشتر خواهد شد.
📝 #حنیف_غفاری در #رسالت نوشت
➖➖➖➖➖
📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 دخیلک یا ایران!
🔰در شرایطی که مناقشه ریاض و ابوظبی در عدن ( یمن) وارد فاز آشکار شده است، رسانه های منطقه ای و فرامنطقه ای از تمایل بن زاید و بن سلمان برای عادی سازی روابط خود با جمهوری اسلامی ایران خبر می دهند. بدون شک فاکتورها و مولفه های متعددی در تحقق این موضوع موثر بوده که از جمله آنها می توان به شکست سنگین ائتلاف متجاوز سعودی- اماراتی در یمن، ناتوانی لابی سعودی در کنگره آمریکا و کاخ سفید در جلب حمایت حداکثری و مطلق ترامپ از ریاض( خصوصا پس از ماجرای قتل قاشقچی)، شکنندگی شرایط سیاسی نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی و از همه مهم تر، افزایش قدرت و ابتکار عمل محور مقاومت در منطقه اشاره کرد. از سوی دیگر، نشانه ها و شواهد موجود نشان می دهد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان به سوی “عبور نسبی از دیپلماسی اروپایی” و “گذار به سوی دیپلماسی منطقه ای” گام بر می دارد.کلیت این گذار امری مبارک است اما در عین حال نباید از خطوط قرمز و حتی ظرافتهای بازی دیپلماتیک در فضای منطقه غرب آسیا نیز غافل شد. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت:
1️⃣ آنچه امروز ابوظبی و ریاض را نسبت به تغییر رفتار و حتی در مواردی کتمان سازی و حذف مقطعی استراتژی های مخرب خود در قبال کشورمان مجاب ساخته،پشیمانی و ندامت این کشورها نسبت به رفتارهای ضد ایرانی آنها نبوده است! در ماورای این تغییر رفتار، برخی اهداف کوتاه مدت و میان مدت و برخی محاسبات ریزبینانه و متعاقبا، برخی انتظارات به چشم می خورد که باید به خوبی مورد رصد و تحلیل دستگاه دیپلماسی ما قرار گیرد. بنابراین اگر ذره ای تصور کنیم که تغییر رفتار شیخ نشینهای منطقه نسبت به ایران یک” کنش مشتاقانه ” از سوی آنهاست، سخت در اشتباه خواهیم بود! این تغییر رفتار نوعی “واکنش اجباری” نسبت به تحولاتی است که در منطقه و نظام بین الملل رخ می دهد .تحولاتی که مطلوب عربستان و همپیمانان آن نیست.
2️⃣ ترسیم مختصات نقطه ای که امروز ریاض و ابوظبی در آن قرار گرفته اند،چندان دشوار نیست. آنها انتظار داشتند پس از انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا توسط جمهوری اسلامی ایران، دونالد ترامپ فورا آتش جنگ علیه ایران را در منطقه شعله ور سازد. با این حال استراتژیستهای ارشد نظامی در واشنگتن به این نتیجه رسیدند که شعله ور شدن آتش هر جنگی علیه ایران، عواقب و تبعات بسیار سختی برای ساکنان کاخ سفید و به طور کلی حکومت آمریکا خواهد داشت.نکته جالب توجه اینکه پس از این حادثه، برخی از تحلیلگران آمریکایی ضمن پرده برداری از بهت و استیصال امارات و عربستان، خلط و همسان سازی دکترین بوش پسر و دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی را اصلی ترین خطای راهبردی این دو دانستند، در حالی که احتمالا اگر بوش پسر نیز در راس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن حضور داشت، همان تصمیم دونالد ترامپ ( مبنی بر عدم مواجهه نظامی با ایران ) را در قبال ماجرای سرنگونی پهپاد اتخاذ می کرد.
3️⃣ تعیین و تنظیم روکرد جمهوری اسلامی ایران در برابر هرگونه چرخش گفتاری، رفتاری و راهبردی عربستان و امارات، مستلزم چینش ثوابت و متغیرات زیادی در کنار یکدیگر خواهد بود که مهم ترین آنها، رصد سقف ( ظرفیت) و میزان واقعی تغییر پذیری این دو بازیگر منطقه ای است. همچنین در این محاسبه راهبردی، باید «گذشته»،«حال» و « آینده » سعودی ها و اماراتی ها را نیز به صورت کامل در نظر گرفت. هرگونه واکنش جمهوری اسلامی ایران نسبت به استیصال و شکست سیاست های منطقه ای امارات و عربستان، باید بر مبنای رصد هوشمندانه و ترسیم همه احتمالات در آینده (در قالب آینده پژوهی ) باشد. در این صورت، نه تنها شاخ و شانه کشیدن های پوشالی و تو خالی سعودی ها و اماراتی ها و نه در آن سو، فریادهای «دخیلک یا ایران» آنها ما را از مسیر موثر و منطقی خود ذره ای دور نخواهد کرد.
✍🏻 #حنیف_غفاری در #سرمقاله #رسالت نوشت
➖➖➖➖➖
📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 این اتاق نباید تاریک بماند!
✍🏻 #حنیف_غفاری در #رسالت نوشت
🔰 بازی مشترک واشنگتن و متحدان اروپایی آن در قبال ایران، وارد فاز جدیدی شده است. کار به جایی رسیده است که دونالد ترامپ دو پیشنهاد اولیه خود به کاخ الیزه در خصوص راه اندازی کانال اعتباری 15 میلیارد یورویی با ایران و اعمال معافیتهای نفتی بر سه کشور چین، ژاپن و هند را رد می کند و در یک بازی نخ نما و ناشیانه، سعی میکند از این موضوع به مثابه «رد پیشنهاد پاریس توسط کاخ سفید» قلمداد کند!
🔻شواهد موجود نشان می دهد که ترامپ متعاقب برداشته شدن سومین گام کاهش تعهدات برجامی ایران بار دیگر مذاکرات پشت پرده خود را با تروئیکای اروپایی و خصوصا پاریس آغاز کرده است. این مذاکرات در چارچوب «دیپلماسی پنهان» هدایت می شود و استراتژی حاکم بر آن نیز «مهار ایران قدرتمند» است.در ذیل استراتژی «مهار ایران قدرتمند»، ایالات متحده و تروئیکای اروپایی بر سر یک تاکتیک مشترک به نام «پیچیده سازی صحنه بازی» به توافق رسیدهاند.
🔹واشنگتن و متحدان اروپایی معتقدند که هر اندازه صحنه را پیچیده تر و ابعاد زمین بازی با ایران را گسترده تر سازند، قدرت مانور بیشتری برای امتیازگیری از ایران خواهند داشت. بنابراین، آنها یک معادله ساده «یک مجهولی» به نام «خروج آمریکا از برجام» و «لزوم بازگشت بدون قید و شرط آن به توافق هستهای» را تبدیل به معادلهای «چند مجهولی»کرده اند که در آن مؤلفههایی به نام «INSTEX»،« تغییر برجام»،«مذاکره مجدد با ایران»،«بازگشت ایران از گامهای کاهنده تعهدات در برجام» و «توان منطقه ای ایران» خودنمایی میکنند.
🔻بدون شک ترامپ، ماکرون،مرکل و بوریس جانسون سعی در ایجاد اتاق تاریکی دارند که در آن، هیچ چیزی سر جای خود نباشد! آنها به خوبی میدانند که اگر بازی مشترک آنها در معرض دید افکار عمومی ایران و جهان قرار بگیرد، دیگر قدرتی برای امتیازگیری از کشورمان و خلق تصاویر مجازی و کاذب و جا زدن این تصاویر به نام تصاویر حقیقی نخواهند داشت.
🔹آنچه در این اتاق تاریک بیش از هر موضوع دیگری خودنمایی می کند، مانور پارادوکسها و موارد متناقض است؛ اینکه فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که تا دو ماه قبل از اجرایی شدن INSTEX در آینده ای نزدیک خبر می داد، پس از ایفای نقش خاص ماکرون در قبال پرونده ایران،از زمانبر بودن این پروسه خبر می دهد! اینکه رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه که بارها به صورت صریح بر «مهار همه جانبه ایران» به مثابه یک هدف مشترک در حوزه منطقه ای و سیاست خارجی خود تأکید کرده اند،هم اکنون سعی دارند خود را دو قطب مخالف نشان دهند!
🔻اینکه امانوئل ماکرون که در سال 2017 میلادی و به نیابت از ترامپ و نتانیاهو،بر لزوم مذاکره مجدد با ایران بر سر اعمال محدودیتهای فرازمانی در برجام و توان موشکی کشورمان تأکید کرده بود،هم اکنون سعی دارد خود را به عنوان یک واسطه گر فداکار جلوه دهد!
🔻تمامی این موارد، محصول بازی غرب در یک اتاق تاریک است. همان گونه که اشاره شد، در اینجا توجه و تمرکز بر کلید واژه ای به نام دیپلماسی پنهان اهمیت ویژه ای دارد. واشنگتن و تروئیکا در قبال ایران دو خط قرمز نانوشته دارند: یکی کشانده شدن صحنه بازی از حوزه دیپلماسی پنهان به حوزه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی و دیگری، ساده سازی و شفاف سازی صورت مسئله توسط ایران.
🔹بی دلیل نیست که امانوئل ماکرون و دیگر بازیگران اروپایی ، اصرار ویژه ای مبنی بر محرمانه بودن مذاکرات دارند. fدون شک آمریکا و متحدانش، نه تنها این اتاق تاریک را روشن نخواهند کرد، بلکه از هیچ گونه اقدامی برای تاریک ماندن آن فروگذار نخواهند کرد.
💢روشن کردن این اتاق تاریک، هنر و مهارت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان را می طلبد.بدون شک در صورتی که این اتاق تاریک ، روشن شود و روح دیپلماسی پنهان از کالبد میز مذاکرات ایران و اروپا رخت بر بندد،جایی برای پیچیده سازی بازی از سوی رقیب باقی نخواهد ماند.
➖➖➖➖➖➖
📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 آقای ترامپ! اين استراتژیها فروشی نيستند
✍🏻 #حنيف_غفاری
🔰مي گويند «مذاکره» نوعي «بده بستان» است و اگر ميان داده ها و ستانده هاتوازن و تعادل وجود داشته باشد، آن گاه مي توان از نوعي «معامله پاياپاي» در عالم پيچيده ديپلماسي سخن گفت! در اين منظومه، «ميز مذاکره» جايي است که «داده ها» و « ستانده ها» بر روي آن قرار مي گيرد؛ جايي که بازيگران مشغول چانه زني مي شوند تا به قول خود بهترين ها را در اين معامله بهدست بياورند.با توجه به همين مقدمه کوتاه، ميتوان تعاريف واضح و شفافي را در خصوص «معامله خوب»،«معامله خنثي»،«معامله بد»و« معامله فاجعه بار» ارائه کرد:
🔹معامله خوب، آن معامله اي است که اولا در آن «خطوط قرمز راهبردي» يک کشور يا بازيگر زير پا گذاشته نشود و متعاقبا، وزن «ستانده هايتاکتيکي» آن نيز بر وزن «دادههاي تاکتيکي» آن غلبه داشته باشد. مؤلفه هاي تعيين و شکل گيري يک «معامله خوب»، يکي «داشتههاي بازيگران» و ديگري« شدت ضعف طرفين يا طرفها» است.
🔺معامله خنثي، معامله اي است که در آن، ميزان داده ها و ستانده هاي بازيگران با يکديگر يکسان باشد. در «معامله خنثي»معمولا قرار نيست صحنه منازعه از بين برود، بلکه مختصات آن بار ديگر توسط بازيگران خطکشي و تعريف مي شود. معامله بد، معامله اي است که در آن، وزن «داده هاي تاکتيکي» يک بازيگر بر وزن «ستانده هاي تاکتيکي» آن غلبه پيدا کند. معمولا در معاملات و مذاکرات بين المللي، «معامله خنثي» به ندرت شکل مي گيرد زيرا به ندرت پيش مي آيد که قدرت يک طرف معامله، بر طرف ديگر غلبه نداشته باشد. بنابراين، بيشتر معاملات شکل گرفته ميان بازيگران حوزه روابط بين المللي، از جنس :«معاملات بد» يا «معاملات خوب» هستند.
🔹با اين حال، در ماوراي «معاملات بد»، ما با مفهومي به نام «معاملات فاجعه بار» نيز رو به رو هستيم. معامله «فاجعه بار» به معاملهاي اطلاق مي شود که در آن،«استراتژيهاي يک بازيگر» بر روي ميز معامله قرار ميگيرد و در نهايت، با «تاکتيکهاي طرف مقابل »معاوضه ميشود. به عبارت بهتر، در اين نوع معامله ، استراتژي ها و ثوابت راهبردي و سياست خارجي يک بازيگر، به پاي تاکتيکها و وعده هاي طرف مقابل ذبح مي شود. هم اکنون در سال ۲۰۱۹ ميلادي قرار داريم : پيروزي هاي مکرر جبهه مقاومت در سوريه، عراق، يمن ، لبنان و فلسطين از يک سو و تضعيف جايگاه سردمداران آمريکايي، صهيونيستي و سعودي تروريسم تکفيري از سوي ديگر، دستان ما را به شدت پر و متعاقبا، قدرت مانورمان در برابر دشمن را تقويت کرده است.
🔺از سوي ديگر، برداشته شدن گامهاي کاهنده تعهدات برجامي ايران ( که در ذيل استراتژي مقاومت فعال ) تعريف مي شود، سردمداران کاخ سفيد را به نقطه اي رسانده است که از هر گونه “مجراي انتقال پيام” اعم از بازيگران اروپايي، شرقي و منطقه اي براي ارسال پيام “چينش ميز مذاکرات با ايران ” استفاده مي کنند.
🔹درست در چنين شرايطي، که ترامپ با دستاني خالي در منطقه و با احساس نياز مبتني بر “اعاده حيثيت در حوزه سياست خارجي نابود شده آمريکا و با استيصال مطلق در برابر “ايران قدرتمند” به هر ظرفيتي براي مذاکره با ايران متوسل مي شود، پيام جمهوري اسلامي ايران براي واشنگتن و متعلقان آن در منطقه و نظام بين الملل کاملا مشخص است: اينکه نه تنها آورده ها، محصولات، يافته ها و حتي ظرفيتهاي بالقوه استراتژيک جمهوري اسلامي ايران قابل معامله و فروش نيستند ، بلکه به واسطه همين ظرفيتها “تسليم ترامپ در برابر ايران ” در آينده اي نزديک رقم خواهد خورد.اگر ترامپ واقعا خواستار معامله با ايران است، بايد براي ذبح استراتژي هاي خود در پاي تاکتيکهاي ايران آماده شود. او بايد “معامله خوب”، “معامله خنثي” و حتي ” معامله بد” با ايران را به فراموشي بسپارد.
💢 بدون شک، تا تحقق نهايي “کابوس ترامپ در قبال ايران ” زمان زيادي باقي نمانده است…
➖➖➖➖➖➖
📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
#سرمقاله روزنامه #رسالت
🔴 بازی در انگلیس تمام نشده است
✍🏻 #حنیف_غفاری
🔰 سرانجام انتخابات سراسری انگلیس برگزار شد و حزب محافظهکار توانست در این انتخابات اکثریت مجلس عوام را از آن خود کند. بر این اساس، بوریس جانسون به مدت پنج سال بهعنوان نخست وزیر انگلیس در سمت خود باقی خواهد ماند و نیازی به ائتلاف با احزاب دیگر نیز ندارد.
🔺بااینحال پیروزی جانسون در این انتخابات به معنای تعیین تکلیف برگزیت نیست! به عبارت بهتر، علیرغم پیروزی قاطعانه حزب محافظه کار در انتخابات سراسری اخیر، سد برگزیت در این کشور هنوز نشکسته و صرفا نوع مواجهه دولت انگلیس با آن در نزد افکار عمومی شفافتر شده است.
🔹در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است موردتوجه قرار گیرد: نخست اینکه با شکست دو حزب کارگر و لیبرال دمکرات نشان داد که گزینه برگزاری همهپرسی دوباره در انگلیس بر سر برگزیت منتفی است. در این میان دو گزینه دیگر یعنی برگزیت نرم و برگزیت سخت باقیمانده و دولت انگلیس باید میان این دو، دست به انتخاب بزند. نباید فراموش کرد که جانسون با شعار برگزیت نرم و توافق با اروپا در انتخابات اخیر شناختهشده بود.
🔸ازاینرو هرگونه چرخش موضع جانسون از برگزیت نرم به برگزیت سخت مولد بحران های جدیدی در فضای سیاسی انگلیس خواهد بود. در این صورت بسیاری از رأیدهندگانی که آرای خود را به سود جانسون و حزب محافظهکار به گردش درآوردهاند، به مخالفان خشمگینی تبدیل میشوند که هدفی جز ساقط کردن نخستوزیر از قدرت نخواهند داشت!
🔺بنابراین، عاقلانهترین مسیر پیش روی جانسون، تحقق برگزیت نرم و توافق با اتحادیه اروپاست. نکته دوم اینکه در صورت انتخاب گزینه برگزیت نرم از سوی جانسون نیز معادله برگزیت بهراحتی قابلحل نیست! در این صورت، علاوه بر سه حزب کارگر، لیبرال دموکرات و حزب ملی اسکاتلند و طرفداران آنها، حزب افراطی برگزیت که طرفدار تحقق برگزیت سخت و عدم توافق با اتحادیه اروپاست، نیروهای سیاسی و اجتماعی خود را علیه جانسون و تصمیم وی به گردش درخواهند آورد.
🔹فراتر از آن، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا که خواستار تحقق برگزیت سخت و به عبارت بهتر، وابستگی مطلق اقتصادی انگلیس به آمریکا پس از خروج از اروپای واحد میباشد نیز در آتش اعتراضات داخلی در انگلیس (به ضرر جانسون) خواهد دمید. اگرچه ترامپ در کل حامی بوریس جانسون بوده است، اما نباید فراموش کرد که تحقق برگزیت نرم، رئیسجمهور آمریکا را در مقابل نخستوزیر انگلیس قرار خواهد داد.
🔸نکته سوم اینکه عواقب و تبعات تصمیمی که دولت جانسون در خصوص برگزیت اتخاذ میکند، حداقل تا 10 سال به قوت خود باقی خواهد ماند.حتی تحقق برگزیت نرم نیز مولد بحرانهایی مانند کاهش رشد اقتصادی انگلیس ، کوچک شدن اقتصاد این کشور و افزایش نرخ بیکاری خواهد شد. فراتر از آن، انگلیس در صورت تحقق برگزیت نرم نیز عملا تا یک دهه لندن را به بازیگری معلق در نظام بینالملل تبدیل خواهد کرد.
💢در چنین فضایی، حتی برای سیاستمداری مانند جانسون که امروز به پیروزی خود در انتخابات سراسری غره شده است فرصتی باقی نخواهد ماند و احتمال تبدیلشدن وی به سومین قربانی برگزیت (پس از کامرون و ترزا می) به قوت خود وجود دارد. در یک عبارت کلی، میتوان گفت در انتخابات سراسری اخیر انگلیس ، تکلیف معمای اصلی در لندن، یعنی معمای برگزیت مشخص نشده و در آیندهای نزدیک نیز مشخص نخواهد شد.
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 دیپلماسی به معنای تعارف نیست.
👤 #حنیف_غفاری
🔹 حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل بهمانند یک «ماتریس» است! ماتریس در یک تعریف کلی، به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد در قالب سطر و ستون شکل یافته گفته میشود.هراندازه تعداد سطرها و ستونها بیشتر باشد، ماتریس ابعاد گستردهتری را به خود میگیرد. در تحلیل احتمالات و رفتارها و خصوصا در حوزه آیندهپژوهی، تحلیل ساختارهای ماتریسی اهمیت فوقالعادهای دارد و مؤلفههای رفتاری بازیگران ، تبدیل به بردارهای آن ماتریس میشوند!در یک سیاست خارجی موثرو موفق، هرگز این سطرها و ستونها( در ساختار ماتریسی) نباید نادیده انگاشته شده و در یکدیگر ادغام یا خلط شوند. شاید بتوان در یک نگاه عمیقتر، سطرهای این ماتریس را بهمثابه تاکتیکها و ستونهای آن را بهمثابه راهبردهای کلان در نظر گرفت.
🔸حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه و هیئت همراه با تأکید بر لزوم افزایش همکاریهای دو کشور بهویژه همکاریهای تجاری، رژیم صهیونیستی را از عوامل اصلی ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی برشمردند.
✅ ایشان صراحتا برخی سیاستهای دولت ترکیه در منطقه را ناقض امنیت در غرب آسیا دانسته و عملا حرکت آنکارا بهسوی پذیرش تلآویو بهعنوان یک شریک منطقهای و بینالمللی را بهمثابه خطایی بزرگ مورد شناسایی و تحلیل قراردادند.
🔹 در کنار این موارد، معظم له تأکید کردند که حفظ تمامیت ارضی سوریه بسیار مهم است و هرگونه حمله نظامی در شمال سوریه قطعاً به ضرر ترکیه، سوریه و همه منطقه، و به نفع تروریستها خواهد بود.
🔸 این پیامهای آشکار و صریح از جنس تبشیر نیست و بیشتر جنبهای انذار گونه دارد! آنچه مسلم است اینکه فرمایشات دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار اردوغان، خود یک درس سیاست خارجی برای مسئولین حوزه دیپلماسی کشور و دستاندرکاران جمهوری اسلامی در عرصه روابط بینالملل محسوب میشود. دال مرکزی و گزاره اصلی این درس بزرگ، مربوط به تعارفبردار نبودن عرصه دیپلماسی است.
✅ نگاه شبکهای، جامع و علی معلولی نسبت به پدیدههای جاری در جهان سبب میشود تا یک کشور هیچگاه خطوط قرمز خود را در تعامل با همسایگان فراموش نکند.تاکنون بارها عنوانشده است که ترکیه در حوزه سیاست خارجی خود نیاز به یک دوربرگردان دارد. سیاستهای ۱۰ساله اخیر آنکارا در سوریه، منجر به ایجاد حاشیهای امن برای گروههای تروریستی در حوزه شامات شده و فراتر از آن، آنکارا با حرکتی نامتوازن در قبال پرونده فلسطین، سیگنالهای چندگانه و متناقضی را در قبال ظلم تاریخی و جاری صهیونیستها به ساکنان غزه و کرانه باختری مخابره میکند: یک روز ترک اجلاس داووس در اعتراض به حضور مقامات صهیونیستی و روزی دیگر سرودن پیام دوستی با رژیمی قاتل و کودک کش!
💢 عرصه دیپلماسی ، جایی برای لاپوشانی این تناقضات نیست بلکه اتفاقا عرصهای است که در آن ترکیب تبشیر،اقناع و انذار باید به صورتی استادانه عینیت پیدا کند. آرمانگرایی واقعبینانه، درست در چنین قالب و چارچوبی مصادیق و نمودهای عملیاتی و پیش برنده خود را پیدا خواهد کرد…
#بین_الملل
➖➖➖➖➖➖➖
📲 مهمترین تحلیلهای روز 👇
🆔 @kh_enghelab