خیابان انقلاب
🔴 مهتاب و كنكور
📝#محمدرضا_اسلامی
🔷ديشب مهتاب كامل بود و نيمه شب در مسير جاده شماره پنج، از مسير ساكرامنتو به سمت سانفرانسيسكو در حال رانندگى ، صداى آواى آلبوم بيداد شجريان پخش مى شد. هوا باران خورده و جاده ساكت و نور مهتاب پر كرده بود فضاىِ سكوت و سبكى و زيبايي را.
آلبوم و ابياتش در هوا پخش مى شد تا رسيد به انتها و تصنيف معروف: آنكه هلاكِ من همى، خواهد و من سلامتش...
🔷يكساعتى تا مقصد راه باقى مانده بود كه احساس خواب آلودگى شروع شد. به ذهن رسيد كه براى قدرى دور شدن از فضاى خواب، پخش زندۀ يك شبكه تلويزيونى را ببينم. از وبسايت تلويبين، شبكه يك صدا و سيما را گرفتم. اين تصوير زير چيزي بود كه در حال پخش بود. كارشناس كنكور روشهاىِ تست زدن را براى بچه ها شرح مى كرد و در انجام اين رسالت، آنچنان تكان مى خورد و هيجان مصرف مى كرد كه اگر صدا را قطع مى كردى گويي يك نفر در حال ورزش ژيمناستيك است. ظرف چند ثانيه، چنان التهاب و اضطراب و بى قرارى اى در هوا و فضا پخش شد كه مهتاب و شجريان و سكوت و همه را به هم پيچيد. از صدايش چنان استرسى منتقل مى شد كه احساس كردم در جلسه كنكور نشسته و دارم تست مى زنم. از عربي و زيست شناسي و رياضي و درصدها و همه چيز گفت. پيوسته به "ثانيه" ها تأكيد مى كرد و اينكه بايد در ده ثانيه اِل كنيد و بل كنيد و فلان را بفهميد و الخ... احساس كردم قلبم در دهانم آمده . نمى فهمم چرا به خورد آن پسر و دختر دبيرستانى بايد با اين لحنِ ملتهب حرف زدن، اينهمه هيجان بدهيم؟
يك آن به خود آمدم و ديدم وسط تست زدنهاى ده ثانيه اى حضرت استاد پشتِ فرمان ماشين قوز كرده ام و سرعت هم از حد مجاز بيشتر شده و هيچ خبرى نه از زيبايي مهتاب هست و نه از سكوت جاده و نه از خواب!
يكسره تأكيد مى كرد با قانون شماره فلان عبدالرضا منتظرى اگر اين تست ها را بزنيد دندانپزشكى تهران در انتظارتان خواهد بود يا پزشكى شهيد بهشتى. بندۀ خدا شهيد بهشتى!
🔷 نمى خواهم مثل حرفهاى پوپوليستى و خوشمزه اين روزها، كلِ ماجراى كنكور را نقد كنم؛ (چنان كه امثال سید مجيد حسينى ها مى كنند).
در ژاپن طى چند سال ديدم كه همين ماجراى كنكور ( و رقابت) به شكلى ديگر آنجا هم برقرار است. رفتن به دبيرستان نادا در شهر كوبه مترادف با قبولى در دانشگاه توکیوتِک بود. و قبولی در #توکیوتک معادل استخدام در #تویوتا يا #هوندا. در دوره آموزش مهندسى در دانشگاه #كلمسون آموختم كه در آمريكا هم ماجراى كنكور (به شكلى ديگر) برقرار است. از دانشجويان كره جنوبى به تفصيل آموختم كه در كره جنوبي هم ماجراى كنكور بر مدار استرس است و ثانيه.
اين اساسا خشونتى است كه در دنياي جديد در سنين كم به انسانها اعمال مى شود و "آدم" ها بر اساس قدرتِ (به اصطلاح اين آقا) محاسبات ، طبقه بندى مى شوند. اين تقريبا همه جا هست ولى چه دليلي دارد اينطور به بچه هايمان استرس وارد كنيم؟ يعني چه اينهمه حركات دست و پا؟ يعني چه اينهمه پزشكى دندانپزشكى كردن؟
🔷مسيرِ يك عمرِ انسانها در عنفوان جوانى مشخص مى شود و اين اوج خشونت خاموش در دنياى جديد است. بحثي در اين باب نيست. حتى بحثي در اين نيست كه پخش برنامه #كنكور از صداوسيما كمك به بچه هاي مناطقي است كه دسترسي به كلاس كنكور ندارند. ولى به اين شكل؟
برخى از مدرسين برنامه هاي كنكور در صداوسيما رفتارشان به رفتار زندانبانهاى اردوگاههاي كار اجباري جنگ دوم جهاني شبيه تر است تا يك معلم.
خشك و بى احساس مثل چوب، مروج سوداىِ ثروت و دندانپزشكى!
🔶به بچه هايمان بگوئيم كه: اينها را ببينيد ولي جدي شان نگيريد. دندانپزشكى و پزشكى تهران هم اگر نشد باكتان مباد! در دنياي امروز "مسير رشد" منحصر به يك/دو رشته و يك/دو دانشگاه نيست. دلت روشن باد! اهل خواندن و آموختن اگر باشى، مسيرِ رشد آنجايي خواهد بود كه تو باشى عزيزم.
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f