🔴 از ماجرای نیم روز تا ماجرای امروز...!/ تاملی بر اقتضائات نوین یک کارزار
✍️ #محسن_سوهانی
🔸شخصیت کمال در فیلم ماجرای نیم روز، با بازی خوب هادی حجازی فر که گویا از واقعیت نیز الهام گرفته شده یکی از بهترین نمادپردازی های شخصیتی تاریخ چهل ساله انقلاب، بر پرده نقره ای است. مرد محکمی که بر اثر جبر روزگار و روند تجربه انقلابی، در تصمیم گیری ها میانه چندانی با تحلیل و تفکر ندارد و تنها راه چاره را در اسلحه و کنترل با زور می بیند. البته در آن کوران زد و خورد های دهه ۶۰، حق هم دارد و چاره ای جز این نیست! اما نکته این جاست که کمال تیپ غالب تفکری است که در رهگذر انقلاب و جنگ، تا به همین امروز و هم چنان بر صدر بسیاری از امور اجرایی مملکت برجا مانده و البته به بازنشستگی هم معتقد نیست. آن هم در شرایطی که خیلی چیزها عوض شده.
🔹در این که اگر آرامش و امنیتی داریم، مدیون همت، ایثار و از جان گذشتگی کمال ها هستیم شکی نیست. بر منکرش لعنت. در این که باید تجربه گران بهایش را سرمه چشم کرد هم همین طور؛ اما در آن که حالا بازی عوض شده، دیگر از تهدیدهای سخت آن چنانی کم تر خبری هست و باید به فکر چاره ای با سلاح فنآوری های نوین بود هم نباید تردید کرد. با این نگاه اگر دوباره سری به فیلم ماندگار آژانس شیشه ای بزنیم، اگر چه هم چنان حاج کاظم و زخم هایش را روی چشم خواهیم گذاشت اما به دید انصاف از حرف های تلخ اما واقعی سلحشور هم نخواهیم گذشت! حتی آن جا که به صراحت گفت: دوره ات تمام شده مربی...
🔸در عصر رسانه های تعاملی و شبکه های اجتماعی، دوره زورمداری، نزاع فیزیکی و یک سویگی گفتار و رفتار به سر آمده و دیگر نمی توان با تکیه به کلت و مسلسل یا راهکار کنترل و حذف مهار جامعه را به دست گرفت. مشکل اصلی ما اما این است که در ذهن و باور کمال ها هنوز مقوله ای به نام "جنگ نرم" با الزامات و واقعیت هایش به درستی جا نیفتاده. آن ها به عملگرایی مبتنی بر ستیز عادت کرده اند، بنابر این می خواهند در کمال حسن نیت، با همان قواعد سختشان در زمین نرم بازی کنند که این درست شبیه خطای یک والیبالیست در زمین فوتبال است! بدتر از همه این که مصرّانه راه و روششان را به حساب انقلابی گری می گذارند که این خود بزرگترین جفاست. غافل از این که رعایت قواعد بازی هیچ ربطی به تغییر اصول یا ضدیت با ایدئولوژی و آرمان های انقلاب ندارد.
🔹آمریکا هم چنان دشمن، توی دهانش زدن هم واجب، اما بفرمایید دهانش دقیقاً کجاست؟! به قول دکتر لشکر بلوکی: { کمی به اطرافمان نگاه کنیم! آمریکا تا بن دندان به ما نفوذ کرده است: گوگل آمریکایی تمام اطلاعات ما را دارد می داند چه فیلمی نگاه می کنیم، چه کسانی را دوست داریم با چه کسانی در ارتباط هستیم، تصویرمان چه شکلی است. آیفون ها، میلیون ها دلار از کشور ما خارج می کند. فیلم ها و سریال های هالیوودی ساعت های ما را پر کرده اند. جوانان ما برد پیت و آنجلیناجولی را بیشتر از رستم و تهمینه می شناسند. قیمت دلار آمریکا کابوس شب های کارگزاران ماست. نتیجه انتخابات آن کشور برای ما هیجان انگیزتر از انتخابات وطنی است. در بودجه سالانه مان، تعیین قیمت دلار برایمان یک عدد کلیدی است. تقریباً نیمی از جمعیت ایران، شهروند سرزمین مجازی آمریکایی ها هستند. فقط کافیست تعداد کسانی که عضو شبکه های اجتماعی آمریکایی (فیس بوک، توئیتر و ...) هستند را بررسی کنید. با احتساب شهروندی مجازی، ده ها میلیون دو تابعیتی در ایران داریم! }
💢 دشمنان انقلاب جمهوری اسلامی ایران و گفتمانش در این چهل ساله عوض نشده اند اما بازی عوض کرده اند. پس ماجرای نیمروز تا امروز ادامه دارد و هم چنان خواهد داشت. مثلاً پدیده نفوذ دیگر یک شخص مثل عباس[زریباف] نیست که آسان به تله بیفتد. بلکه سوار بر بال پرشتاب تکنولوژی، هزار و یک شکل و شیوه پیدا کرده. پس اگر چهارچوب زمین جدید و قواعدش را رعایت نکنیم، بازی را به روزآمد نبودن باخته ایم...!
@asreresane_sohani
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
خیابان انقلاب
🔴 #گاندوهای #جنگ_اطلاعاتی، در سایه روشنِ جهانِ مجازی
🔹 #گاندو، به عنوان یک سریال تلویزیونی جذاب با موضوع جاسوسی حواشی بسیاری به دنبال داشت. یکی از نکات جالب توجه، اما کمتر پرداخته شده در مورد این سریال کاربرد تکنولوژی های نوین به عنوان ابزار کار نیروهای اطلاعاتی بود. اگر چه این بخش سریال در بیشتر موارد از نظر تکنیک و جلوه های ویژه، اغراق آمیز و غیر واقعی به نظر می رسید اما به فنآوری های وب محور و واقعی اشاره داشت که شوربختانه صاحب اصلی آن ها همان دشمنان و کشورهای رقیب هستند! ابزاری که البته اگر کارکردشان درست شناخته شوند، به رغم بازی در زمین رقیب، حداقل از بعد نرم افزاری می توان آن ها را علیه صاحبانش به کار بست.
1️⃣فرقی نمی کند کاسب باشی یا دانشمند، افسر اطلاعاتی یا یک شهروند ساده، جهان امروز، عصر #جنگ_اطلاعات است. همه ی ما در مناسبات و معادلات زندگی خود محتاج اطلاعاتی هستم که نتایج را رقم می زنند و دست برنده را تعیین می کنند.
🔺 این روزها دیگر آینده نه یک اتفاق که پدیده ای قابل تولید است و آن چه این امکان را در فرآیند علم #آینده_پژوهی فراهم می کند همین #داده_ها(data)، #ابر_داده_ها(big data) و #اطلاعات(informations) به ظاهر ساده ی موجود در فضای مجازی هستند.
🔺#دادهکاوی (Data Mining)، به مفهوم استخراج اطلاعات نهان یا الگوها و روابط مشخص در حجم زیادی از دادهها و یا #نتنوگرافی (Netnography) به عنوان یک روش پژوهش مردم نگارانه ی آنلاین از جمله شیوه هایی هستند که می توانند کلید اطلاعات پیروزی بخش را در مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... در اختیار هر شخص یا دولت قرار دهند و از نتایج بازار بورس تا انتخابات ریاست جمهوری را رقم بزنند.
2️⃣روزگاری جاسوسی فرآیندی پیچیده و پر زحمت بود و جاسوس ها مجبور بودند در پوشش های مختلف سختی های زیادی را برای دست یابی به اطلاعات تحمل کنند. اما با ظهور فضای مجازی، رسانه های تعاملی و شبکه های اجتماعی، جاسوسی سایبری نیز جایگزین جاسوسی فیزیکی شد. حالا فضای وب و اینترنت یک بستر آسان و در دسترس است که می توان با چند کلیک ساده، انبوهی از داده ها و اطلاعات را از دریای بی کرانش استخراج کرد.
🔺فیلم رمز مرکوری(mercury Rising) داستان جالبی دارد. یک کودک مبتلا به اوتیسم که پیچیده ترین رمز سایبری یکی از دستگاه های اطلاعاتی آمریکا را کشف می کند. با نگاهی به تولیدات ژانر فیلم های جاسوسی پی می بریم که این روزها دیگر ابزار کار اطلاعاتی چندان عجیب و پیچیده نیست. مثلاً در همین سریال گاندو بیشترِ این ابزار در نرم افزارهای هک یا رصد شبکه های اجتماعی خلاصه می شوند.
🔺واقعیت مهم این است که امروز هر گوشی تلفن همراه هوشمند، خود یک دستگاه اطلاعاتی است و حتی یک نوجوان کم سن و سال هم می تواند با آن کار یک افسر باتجربه ی اطلاعاتی را انجام دهد. بنابر این در چنین عرصه ای جنگ اطلاعات با پیچیدگی های بسیاری همراه شده است.
🔹 در پایان نگاهی به یکی از رقبای سریال گاندو نیز می تواند جالب توجه باشد. تریلر مامور مخفی(The Operative)، با موضوع جاسوسی موساد از برنامه هسته ای ایران، محصول رژیم صهیونیستی و آمریکا است که در جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۱۹ رونمایی شد. داستان مامور مخفی، اقتباسی از رمان معلم انگلیسی نوشته ییفتاخ رایشر عطیر، یکی از ماموران پیشین سازمان اطلاعاتی صهیونیستی درباره یک افسر موساد است که در پوشش معلم زبان انگلیسی ساکن تهران می شود. شاید یکی از عجیبترین نکات درباره مامور مخفی این باشد که چطور بخش هایی از آن در ایران فیلمبرداری شده؟! کارگردان فیلم در نشست خبری توضیح داد که او یک گروه فیلمبرداری در تهران داشته که البته نمیدانسته اند با چه کسی در تماس هستند و فکر می کردند با گروهی در بلژیک همکاری میکنند. به این ترتیب او از طریق یک گوشی آیفون به صورت آن لاین و همزمان با فیلمبردای، در خیابانها، بازار تهران و دیگر نقاط مد نظرش در این شهر حضور داشته و کارش را پیش برده است!
💢این یعنی پدیده #نفوذ و جاسوسی مدرن، با تمام پیچیدگی اش می تواند در یک رسانه ی وب محور یا تلفن همراه خلاصه شود.
📝 #محسن_سوهانی پژوهشگر دکترای مدیریت رسانه
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
خیابان انقلاب
🔴 تاملی بر قدرت نرم و رسانه ای نیروی قدس سپاه پاسداران
🔺از بایکوت در بوسنی تا چالش التحریر!
✍🏻 #محسن_سوهانی پژوهشگر دکترای مدیریت رسانه
🔹نیروی قدس سپاه پاسداران را می توان به یک نبوغ، ساختارشکنی نظامی پست مدرن و قدرت بالای بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران تعبیر کرد که از نمونه ی هم تایی در سایر کشورها برخوردار نیست. گفتمان انقلاب 57 از چنان ظرفیت و جذابیتی برخوردار بود که معادلات روابط بین الملل و نظام دو قطبی جهان را با شعار "نه شرقی، نه غربی" به چالش کشید و حتی از سوی متفکری چون میشل فوکو "اولین شورش بزرگ علیه نظام های زمینی و فرا مدرنترین شکل قیام" نامیده شد. بی شک دامنه ی این کنش و جریان سازی بزرگ جایی فراتر از مرزهای ایران و به وسعت جغرافیای جهان بود.
🔸ایده ی تعامل با نهضت های آزادی خواه و استقلال طلبی که از اقصی نقاط جهان دست یاری به سوی انقلاب ایران دراز می کردند، در کنار تجربیاتی چون تشکیل سپاه بدر در زمان جنگ تحمیلی، به تشکیل نیروی قدس در سال ۱۹۹۰ میلادی با دستور مقام معظم رهبری به عنوان شاخهای مجزا در سپاه پاسداران منجر شد تا نیروها و قرارگاههای قبلی تحت یک مقر فرماندهی واحد متمرکز شوند. سردار احمد وحیدی به همراه جمعی از جوانان فعال در واحد اطلاعات سپاه آن زمان که تجربه ی گرانسنگی از مقابله با تهدیدهای امنیتی انقلاب نوپا داشتند بنیانگذار این تشکیلات شدند. نیرویی که آمریکا آن را به ترکیبی از سی آی ای، نیروهای ویژه ی نظامی و وزارت خارجه خود تشبیه کرده است.
♦️ضمن مرور تاریخچه ی سپاه قدس، با توجه به حضور نیروهایی با پشتوانه ی قوی عملیاتی و نظامی در بدنه ی این نهاد می توان آن را بزرگترین قدرت بازدارنده ی کشور و یک افتخار ملی قلمداد کرد. تا جایی که حاج قاسم سلیمانی در جایگاه یکی از محبوب ترین چهره ها در بین مردم ایران قرار گرفته است. اما به رغم تمام دست آوردهای بزرگ در میدان های جنگ سختی چون مقابله با داعش و دیگر تروریست های نیابتی از سوی بزرگ ترین قدرت های جهان، با نگاه نقدی سازنده، می توان از حوزه ی "قدرت نرم" به ویژه در زمینه هایی چون دیپلماسی عمومی و خصوصاٌ رسانه ای به عنوان پاشنه ی آشیل و نقطه ی ضعف این نیرو یاد کرد.
🔹این نقطه ی ضعف از همان نخستین سال های فعالیت گریبانگیر نیروی قدس بوده است. حضور کاملاٌ انسان دوستانه و در قالب کمک رسانی متداول به مردم مظلوم و بی پناهی که در آستانه ی یک فاجعه ی بزرگ و نسل کشی در کشور بوسنی و هرزگوین قرار داشتند نخستین تجربه ی بین المللی این نیرو به شمار می رود که برگ زرینی در کارنامه ی جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. با این همه پاشنه ی آشیل قدرت نرم و رسانه ای باعث شد آمریکای تاجر جنگ با توافق نامه ی استعماری دیتون سوداگر صلح شده و طی جنگ نرمِ روایت و اقناع در افکار عمومی خود را منجی مردم بوسنی معرفی کند، تا جایی که انجمن مادران شهید سربرنیتسا عکس یادگاریشان را با بیل کلینتون انداختند و ایران به رغم تمام جانفشانی ها و تقدیم شهدایی چون رسول حیدری و محمد حسین نواب، در این کشور به بایکوت و حاشیه رانده شد.
♦️در سال های پس از جنگ سرد و پیروزی آمریکا بر بلوک شرق به پشتوانه ی ارتش رسانه ای، مفاهیمی چون قدرت نرم، هوشمند و گزنده ظهور و بروز کرد و نبرد کشورها به سنگرهای پنهان منتقل شد. به خصوص آن که انقلاب دیجیتال و گسترش فضای مجازی زمین بازی تمام حوزه ها به ویژه رسانه را دستخوش تحول جدی کرد. در چنین شرایطی توجه به ساحت نرم، خصوصاً در عرصه ی سایبری، به مثابه خط مقدم از سوی نیروی قدس یک ضرورت به شمار می رود. به خصوص آن که رقبای منطقه ای و جهانی در این میدان ورود جدی داشته اند. به عنوان نمونه می توان به خرید 80 درصد از سهام توئیتر توسط سعودی ها اشاره کرد. آسیب شناسی توطئه ها و اتفاقات این روزهای عراق و لبنان که با محوریت رسانه ها و فضای مجازی شکل گرفته را باید یک زنگ خطر جدی تلقی کرد. به زعم نگارنده وقتی به رغم تلاش و صرف هزینه های بسیار در حوزه های رسانه ای از سوی نیروی قدس شاهد چنین ناکامی هایی هستیم، اشکال را باید در ناکارآمدی سربازان جنگ سخت در میدان نرم جستجو کنیم. همان طور که یک فوتبالیست در استخر شنا راه به جایی نمی برد.
💢متاسفانه فرهنگ و رسانه از آن حوزه هایی هستند که همگان در آن داعیه ی توانمندی دارند اما کسب مهارت و تخصص واقعی در آن ها دانش چند رشته ای می طلبد. امید آن که حاج قاسم سلیمانی عزیز، ضمن استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد در میدان جنگ نرم، که شمارشان در میان جوانان مومن انقلابی کم نیست، ضمن بر طرف کردن این آسیب به پیروزی های غرورآفرین نیروی تحت امرش در آوردگاه جنگ نرم نیز ادامه دهد.
➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 نقدی بر انفعال رسانه ای در جنگ شناختی
🔹 سم سکوت و سوی شناخت!
👤 #محسن_سوهانی
🔸 برای فهم دقیق ابعاد “جنگ شناختی” و ریشه تاریخی اش، کافیست به مرور واقعه کربلا بپردازیم. چه طور می شود در سال ۶۱ هجری، یک لشکر ۳۰ هزار نفره مسلمان که در بینشان تعداد زیادی فقیه و مجتهد، عابد و زاهد شب زنده دار و حافظ و قاری قرآن وجود داشت، نوه پیامبر اسلام و یاران مظلومش را با آن جنایت کم نظیر و قساوت غریب به شهادت برسانند؟! قطعا نمی توان گفت همه آن ها مزدور و منفعت طلب بودند، بلکه اتفاقا بخش عمده شان در نهایت اعتقاد، باور، اخلاص و برای رضای الهی قدم به میدان حق کشی گذاشتند. این جاست که باید اهمیت قدرت نرم را در گفت و گوی تامل برانگیز سریال تلویزیونی امام علی یادآور شد:
{معاویه:
قویتر از ذوالفقار علی سراغ داری؟
عمروعاص:
آری، جهل مردم!}
✅ جنگ شناختی(Cognitive warfare)، به عنوان یکی از زیرشاخه های نبرد نرم، چیزی جز بهره گیری از جهل یا به عبارت دقیق تر نقطه ضعف های ادراک انسانی برای جادوی ذهن و تسخیر باور او در جهت اهداف از پیش تعیین شده، با بهره گیری از ابزار ارتباطی و رسانه ای نیست. فن مکرآمیز و جادوگرانه ای که در تمام طول تاریخ ارتباطات انسانی و اجتماعی، بسیاری کج اندیش ها از سفسطه گران یونان باستان تا امثال معاویه، عمروعاص و این زیاد نیز در آن مهارت داشته اند و جلوه ای از جدال خیر و شر به نام جنگ شناختی را پدید آورده اند.
🔹 تمام انسان، هویت و کردار او(جهتش در زندگی) “باور” وی است که از شناخت ناشی می شود. اما این دستگاه ادراکی خالی از خلل نیست.
سوگیریهای شناختی (Cognitive bias) یا خطاها و تحریف های شناختی، نقطه ضعف های فرآیند ادراک انسان ها هستند که به گرایش، نگرش، وهم یا به عبارتی “باور غلط” منجر میشوند و بر روی ادراک، استدلال و تصمیمگیری اثر منفی میگذارند. اثرهایی چون: لنگرانداختن، ایکیا، گالاتئا، خطای هاله ای، تنزیل هذلولی و… که هر یک شرح تفصیلی دارند مشت هایی نمونه از خروار گسترده این چشم اسفندیارهای شناختی به شمار می روند، که برخی در حوزه های مختلف رسانه و فرآیند ارتباطات، از تبلیغات سیاسی گرفته تا بازاریابی فروش از آن ها بهره گیری یا بعضا سوءاستفاده می کنند…
🔸 ”مدیریت و تولید رسانه” در جهان امروز، خاصه طی شرایطی که رشد روزافزون ابزار ارتباطی در زمینه هایی چون: هوش مصنوعی مرز میان واقعیت و مجاز را بسیار کمرنگ ساخته، یک دانش-مهارت چندوجهی و پیچیده است که به مولفه ها و متغیرهای بسیاری، خصوصا در حوزه های میان رشته ای مانند: روانشناسی و علوم اجتماعی بستگی دارد.
در این عرصه و طی روند جنگ شناختی، اثر شترمرغ(ostrich effect) می تواند عارضه ای مرگبار برای فعالان رسانه ای باشد. فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از اخبار و رویدادهای منفی یا هر شرایطی که ممکن است خلاف میلش باشد و کمی ناراحتی برایش پیش بیاورد دوری گزیند. این خطای شناختی سبب میشود کنشگر، میدان جنگ را به نفع رقیب خالی کند.
💢 در عصر قدرت بلامنازع رسانه های یک سویه، مانند: روزنامه، رادیو و تلویزیون متداول بود که در برابر اخبار و رویدادهای ناخوش آیند از روش "سکوت" و حتی "حاشا" بهره ببرند. اما فضای مجازی با رواج ارتباطات دوسویه و ایجاد جهان شیشه ای، زمین بازی رسانه ای و قواعدش، هر دو را متحول ساخته. در چنین شرایطی و در معرض جنگ شناختی، سکوت حکم سم مرگبار، گل به خودی و واگذاری میدان به دشمن را دارد. باید توجه اکید داشت که در کوران جنگ شناختی سه عامل سرنوشت ساز: “سرعت(دست اول بودن)، دقت(اعتبار) و جذابیت روایت” است که دست برنده را مشخص می سازد…
#فرهنگی #اجتماعی
➖➖➖➖➖➖➖
📲 مهمترین تحلیلهای روز 👇
🆔