eitaa logo
خادم|روزنوشت های یک طلبه
410 دنبال‌کننده
202 عکس
76 ویدیو
1 فایل
گفت خادمی؛ختم به سلمان میشه برای اهل بیت شدن؛مِنّا شدن📿 روزنوشت های یه طلبهِ جهادی💬 خادم ✍ @hajimirzaii 🔹️سطح دو حوزه علمیه تهران 🔸️عضو کوچک خانواده تواصی
مشاهده در ایتا
دانلود
فردای انتقام سخت همین های که فریاد انتقام انتقام سر میدن گله مند و شاکی اند که ای بابا ما چرا با دنیا جنگ داریم.
رفیق! برادر! هر وقت به راهبرد نظام شک داشتی بِدون فرمانده ی کُل قوا کیه!
تاکید می‌کنم انتقام یک فرآینده نه یک واقعه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبتلا زمانی را روایت می‌کند که از وادی بلا عبور کرده باشی و تو چه دانی شهد وصل را وقتی بلا کش نباشی مبتلا را دنبال کنید...
هدایت شده از مُـبـتَــلا
از برایم بگو... ساعت ۲ عصر است... جمعیت موج موج به سمت مزار حاج قاسم در حرکت است... شور خاصی بین مردم است... همه مدل تیپ و قیافه ای را میبینم که برای زیارت مزار سردار دلها آمده اند... حُکماَ هم همین درست است‌‌... حاج قاسم بر دل ها حکومت میکرد... از هر قشری فدایی و مرید داشت... صفی طولانی را گذراندم تا به مزار حاجی برسم... زیارتی میکنم و مدام خادمین میگوند سریع تر زیارت کنید و راه را باز کنید... می آیم طرف خروجی گلزار... ساعتم را نگاه میکنم... پنج دقیقه به سه بود... از پله ها به سمت پائین حرکت میکنم... ناگهان صدایی مهیب گوشم را کیپ میکند! صدایی آشنا... مردم مات و مبهوت شده اند! اما بلندگو ها اعلام میکند انفجار کپسول بوده و خطری در پیش نیست! اما این صدا برای من آشناست! صدایی که صفیرش در کوه پیچید و موج انفجارش مردم را هراسان کرد نمیتواند صدای ترکیدن کپسول باشد! میخواهم هرطور شده مردم را از پائین رفتن منصرف کنم چرا که معمولا در حملات انتحاری دو یا سه انفجار با فاصله های کم صورت میگیرد... نمیخواهم جو متشنج شود! به چند نفری میگویم فعلا بمانید... دست خانواده ام را میگیرم و به گوشه ای میکشانم... انفجار دوم... این بار بوی باروت و خون با جیغ و فریاد مردم همراه شده... همه چیز بهم ریخته... هرکس به سمتی فرار میکند... به سمت محل انفجار میروم... همه جا خون است و بوی باروت فضا را گرفته... جویی از خون در کف خیابان جاریست... زنی فریاد میزند ما را از این چیز ها نترسانید، سر و جان مان فدای اسلام و حاج قاسم... همه چیز در ماتم فرو رفته‌... همه مانده اند... عده ای شهدا را جمع میکنند و عده ای دنبال گمشدگان شان میگردند... همه جا غم است و اندوه... صدا از هیچکس در نمیاید... گاه گاهی فقط سرباز صفر کرمانی فریاد میزند از محل متواری شوید ممکن است انفجار های دیگری هم باشد... انگار امروز آفتاب زود تر از همیشه غروب کرده... قسمتی از روایت ، شاهد عینی حادثه کرمان 😔🖤 @mobtalai
از درب آهنی کوچک که نگاه کردم روشنی چراغ ها معلوم بود.هیئت را به صدایش می‌شناسند و خبری از صدا نبود.با خود گفتم حتما دم امتحان هست و بچه ها دیگر در هیئت شرکت نکنند.صدای خیلی ضعیف توجهم را جلب کرد.باخود گفتم دوباره رفته اند باند روشن کرده اند.از پله های شبه بازداشتگاه پایگاه پائین آمدم.ارتفاع ورودی پایگاه کوچک است و من گردنم را خم میکنم.شاید این حکمتی باشد برای تواضع که ای بسیجی هرکس درجه اش بالاتر است باید خاکی تر و افتاده تر باشد. با خاموشی چراغ متوجه شدم که هیئت برقرار است. من دچار اشتباه محاسباتی شده بودم.انگار نوکری در این خانواده به سر و صدا نیست. نوجوان دهه هشتادی و نودی به روی فرش ۹ متری پایگاه نشسته بودند.کیپ.جا خیلی نبود. روضه خوان مشغول بود و بچه ها دیده تر داشتند. نفس عمیق کشیدم.کودکی را دیدم ۸ ساله.شاید خیلی تصوری از روضه نداشت.مدام به اطرافش نگاه می‌کرد و  دست در صورتش.اگر بخواهیم فتح الفتوح انقلاب و جمهوری اسلامی را نام ببریم.حتما باید به این کودک توجه کنیم. آنی که از تقلید به شناخت و از شناخت به عشق و معرفت اهل بیت می‌رسد. هنیا له ✍خادم
تقدیر و تشکر از خبرگزاری محترم فارس جهت برسی این خبر!
استفاده بی رویه از فضای مجازی "اَمَل" می آورد. و "حبسنی عن نفعی بُعد املی" اساسا زیست در این فضا چون نسبت با واقعیت و عینیت ندارد تولید"امل" می‌کند.
آمریکا هرجا ورود کرد هژمونی اش ذلیل تر شد بیش باد...
ما با فلسطین مشکل نداریم،دشمن حماسیم ما با یمن مشکل نداریم،دشمن حوثی ها هستیم ما با عراق مشکل نداریم،دشمن حشد الشعبی هستیم ما با لبنان مشکل نداریم،دشمن حزب الله هستیم ما با ایران مشکل نداریم،دشمن جمهوری اسلامی هستیم ما با سوریه مشکل نداریم،دشمن طرفداران بشّاریم ما با ما با ما با و این چرخه درحال تکرار است.
مساله مهمی که در طوفان الاقصی بهش کمتر‌ اشاره شد این بود که یک گروه"حماس.جهاد" یک کشور رو به چالش کشید. و این خب بده🌱
این است مرویِ تراز وقتی از دالان مدرسه مقبره شهدای گمنام حوزه دیده می شود. ناخودآگاه با خود فکر میکنی چه تغییری در حوزه رخ داده؟ این روزها جماعت ۳۰۰ نفری از عالم و قاضی. دانشجو و طلبه. دانش آموز و کارگر در مدرسه ی مروی تهران حضور دارد. حوزه روح گرفته مثل گذشته ها مناجات نیمه شب نوجوان در دل تاریکی سحر و نوای یا رب یا رب گفتنشان انسان را مبهوت می‌کند. جمعیت را می‌بینم. هجوم جمعیت را میبینم. زیادی سر و صدا را میبینم. و اینها همه نوید یک آینده ی روشن را می‌دهد. آینده ای نزدیک به ظهور،نزدیک به قله و حالا باید گفت: این است مرویِ تراز
|دِل نوشت| اعتکاف اینجوریه که از نظم نرمال اجتماع دور میشی و در یک بِستر متفاوت همه ی دغدغه ات می‌شود یک کلام عبودیت حالا که هم خودت و هم محیط اطرافت انس گرفته اید با عبودیت و پرستش دسته جمعیِ خدا و غرق در محبت خدا شده ای وقتی بعدش وارد زندگی روزمره می‌شوی انگار که وارد قفس شده ای نفس تنگ میشود. آدم های اطرافت را نمی‌فهمی و خب این یک مرحله از انقطاعست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|فکت فیلمی| ولی بچه ها یه تیکه از وجود هر کس تو منطقه عملیاتی جا میمونه! ممکنه اون منطقه ی عملیاتی جهاد با نفس مسجد محل باشه
اعتکاف هم تموم شد و من تو کفِ این موندم که یه عده چه توجیهی دارند برای اینکه جامعه‌مون کم شده؟! ایران ما 🇮🇷 مظلومه اما قوی و مقتدر💪🏻 پ.ن: عکس متعلق به اعتکاف دانش آموزی ماه رجب ۱۴۴۵ در مسجد علی ابن موسی الرضا علیه السلام مهرآباد جنوبی.🌹 خادم
|در محضر استاد قنبریان|
اگه چیزی رو تغییر ندی یعنی بازم انتخابش کردی!
جادویی که به دنبال آن هستید! در کاری هست که از آن اجتناب می‌کنید.