🔴 توقف اجرای التیماتوم هسته ای به امید اجرای اینستکس یک خطای راهبردی است
🔺حتی اگر اینستکس بطور کامل اجرایی شود،اگر ایران تهدید خود را در ۱۸ تیر عملی نکند برجام را( دستکم در بعد اقتصادی) باید تمام شده دانست.
🔹مگر نه این که اروپایی ها تکرار می کنند ایران باید دو سال صبر کند تا دوره ترامپ تمام شود؟ می توانند خط اعتباری ۴۰ میلیارد یورویی دو ساله قابل بازپرداخت با نفت تحویلی اسکله T بدهند، تا پس از رفتن فرضی ترامپ و رفع فرضی تحریم های نفتی تحت بیمه و کشتی اروپایی آن را تحویل بگیرند.
🔺برغم تصور عام، سقف توان اروپا برای کار با ایران در شرایط تحریم آمریکا بسیار فراتر از اینستکس است. راه حلهای متعدد اجرایی تحریم ناپذیر یا با هزینه تحریمی بالا برای آمریکا در دو سال گذشته مطرح شده است از جمله کار با شرکتهای دولتی ملی اروپایی و کار با شعب شرکتهای اروپایی در چین.
💢 اروپایی ها دلیلی نمیبینند بیش از اینستکس کاری برای ایران بکنند. اگر التیماتوم هسته ای ایران نبود در حد همین اینستکس ناقص الخلقه هم کاری نمی کردند. توقف اجرای التیماتوم هسته ای به امید اجرای اینستکس یک خطای راهبردی است.
#مجید_شاکری
@khabare_vijhe
🔴 اقتصاد ايران در اختيار كيست؟
✍🏻 #مجید_شاکری
🔹بوروكرات هاي دولتي در همه دوره هاي رياست جمهوري دوست دارند وانمود كنند دولت كنترلي بر اقتصاد ندارد و نهادهاي نظامي، موسسات و بنيادها همه اقتصاد ايران را قبضه كرده اند. ان ها مدعي هستند و اين ادعا به شدت با پيوست رسانه اي تقويت مي شود كه دولت هيچ كاره است و همه اشكال سرمايه در انحصار نهادهاي موازي است. آيا اين گزاره صحيح است؟
🔸طبق اعلام معاون محترم وزارت اقتصاد اندازه دارايي هاي دولت حدود١٨.٣ هزار هزار ميليارد تومان است. چنان كه مطلعيد بدهي هاي دولت در نقطه أوج خود حدود ٧٥٠ هزار ميليارد تومان بوده است به بيان ديگر سرمايه در اختيار دولت كمي بي ش از١٧ هزار هزار ميليارد تومان است.
🔹اصلي ترين و مهمترين نهادهاي اقتصادي كه تحت كنترل دولت نيستند و در نحوه تامين درامد هم قيد برون سازماني علني ندارند شامل ستاد اجرايي، بنياد مستضعفان، بنياد تعاون سپاه، بنياد تعاون ناجا، بنياد تعاون ارتش هستند. اگر چه درباره بنياد مستضعفان عدد دارايي ها در صورت هاي حسابرسي شده اش تا پايان سال ٩٤ مشخص است( ٥٦ هزار ميليارد تومان) اما درباره الباقي اين نهادها صورت مالي اي دو دست نيست.
🔸با اين همه رويترز براوردي نسبتا متاخر (٢٠١٣) از كل دارايي هاي ستاد اجرايي فرمان امام ارائه كرده كه حدود ٩٥ ميليارد دلار( حدود ٤٠٠ هزار ميليارد تومان) است. اگر چه به وضوح و به دلائل بسيار سايز سرمايه و نيز سايز دارايي هاي تحت كنترل سه بنياد تعاون نظامي كمتر از ستاد اجرايي است اما براي راحتي خيال بروكرات هاي دولتي فرض مي گيريم اين سه نهاد هم دقيقا هم سايز ستاد اجرايي هستند و باز فرض مي گيريم اصلا بدهي ندارند و دارايي ان ها متناظر با سرمايه ان هاست. واضح است كه اين فرض ها نتايج را شديدا به نفع ادعاي دولتي ها تورش دار مي كند چنان كه مثلا اندازه بدهي هاي بنياد تعاون ناجا به قوامين مشخص و در صورت هاي قوامين مشخص است.
🔹با همه اين فرض ها جمع كل دارايي اين پنج نهاد اصلي برابر است با هزار و ششصد و پنجاه و شش هزار ميليارد تومان.
🔸به بيان ديگر با همه اين تورش ها به نفع دولت، كل سايز همه اين پنج نهاد كمتر از نه درصد دارايي هاي دولت است.
🔹دارايي هاي اقتصاد ايران در اختيار دولت است، اين با من و شماست كه به بروكرات هاي دولتي- متعلق به هر جناحي كه مي خواهد باشند- فرصت مي دهيم ناكارآمدي خود را پشت چنين ادعاهاي به وضوح غلطي پنهان كنند.
🔸توجه كنيد كه ان چه حساب شد دارايي هاي خود دولت است نه دارايي هاي تحت اختيار ان و بنياد شهيد، صندوق هاي بازنشستگي،... اصلا در دارايي دولت محاسبه نشده!
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص
@khabare_vijhe⛔️
🔴 در دفاع از مکانیسم شورای سران قوا
✍🏻 #مجید_شاکری
1️⃣بعد از اجرای طرح بنزینی( که راقم این سطور عمیقا آن را نکوهش می کند.) انتقادات بسیاری به شورای سران ابراز شد. نبود جایگاه حقوقی مشخص، نبود مکانیسم رفع تعارض با سایر دستگاههای تصمیم گیری و از همه مهمتر تسخیر شدگی آن توسط قوه مجریه از مهمترین انتقادات مطرح شده بود. همه به جد معتقد بودند که "خانه از پای بست ویران است" و "باید این شورا را بر چید. شورایی که هرگز هیچ تصمیم مفیدی نگرفته است."
2️⃣منتقدان دستکم یک مثال بسیار مهم از عملکرد شورای سران را فراموش کرده اند. مهر 1397. وقتی که شورای سران اختیاراتی را که اعطای آن در فرآیند قانونگذاری عادی احتمالا سالها طول می کشید به بانک مرکزی داد و بانک به اتکای آن بعد از غیبتی طولانی به بازار بازگشت. انچه بانک مرکزی برای ان جلسه اماده کرده بود مجموعه مشخصی از خواسته های صریح نوشته شده با چارچوب و نقشه راه مشخص و معطوف به هدف بود. همزمان با مصوبه، هماهنگی های مفصل درون و برون دولتی انجام شده بود و یک کمپین قوی تبلیغاتی هم در کنار کار شکل گرفت. اما اگر مصوبه شورای سران نبود اساسا بعد فنی انچه در مهر 1397 رخ داد هر گز ممکن نمی شد.
3️⃣شورای سران یک مرکز متمرکز قدرت است. اگر طرح درست و خردمندانه به آن بدهید نتایج قابل اتکا بدست می آورید و اگر طرح فکر ناشده و بی پیکر بدهید( مثل بنزین) نتایج اسف بار. تفاوت بین پرونده ارز و بنزین در این حقیقت است.راقم این سطور حقوقدان نیست و از خوب و بد حقوقی شورای سران هیچ نمی داند. اما بخوبی می داند برای بعضی از اصلاحات ضروری وجود یک نقطه قدرتمند تصمیم گیری تا چه حد مهم است.
4️⃣خود سران، اقتصاد نمی دانند. این یک حقیقت است. شرکت کنندگان در جلسات هم اساسا با یک ناترازی دانشی نسبت به مسائل مواجهند. چنان که قوه قضاییه کمترین و قوه مجریه بیشتری اشراف را به دستور کار دارند. فرآیند طوری چیده شده که گاه تصور می شود دبیرخانه (سهوا یا تعمدا) علاقه ای به شرح موضوع و اماده سازی اعضا پیش از جلسات ندارد. مع الاسف قوه قضاییه هم خوب یا بد توفیقی در تعریف یک چارچوب نگاه قضایی پیش دستانه به مسایل جاری اقتصاد ندارد.
5️⃣کیفیت خروجی جلسات سران، علاوه بر کیفیت تقاضای دستگاه متقاضی مصوبه، عمیقا تحت تاثیر دبیرخانه شورای سران است. دبیرخانه نه تنها امکان هماهنگ سازی درخواستها و حتی ترغیب دستگاهها به درخواست مشخص، در یک کلان تصویر از آینده اقتصاد را دارد بلکه شانیت گفتگو با سران پیش از جلسات و اقناع و توضیح آن ها را دارد.( که هیچ یک از اینها را مطلقا انجام نمی دهد.) به بیان دیگر اگر دبیرخانه شورای سران میخواست به راحتی می توانست اتاق فکر متمرکز جمهوری اسلامی ایران باشد.( که نمی خواهد.) و می شد به خوبی ناترازی دانشی اعضای جلسه را هم در اصل تصمیم و هم در ابعاد عمل پوشش دهد( که نمی دهد.) انچه به وضوح در دبیرخانه رخ می دهد تلاش برای تسخیر شورای سران توسط دولت است. این به خودی خود بد نیست، اگر جایی از دولت تصویر منسجم به اشتراک گذاری شده ای از ستونهای برنامه اقتصادی ایران داشت و دبیرخانه (علیرغم وظیفه خود) صرفا نقش تسخیرکنندگی تصمیمات سران بنفع آن کلان تصویر مشترک را داشت، باز هم مراد و مطلوب حاصل می شد.اما در نبود آن کلان تصویر در داخل دولت، این تسخیرکنندگی و تصرف، صرفا سرگیجه استراتژیک دولت را به شورای سران منتقل می کند.
6️⃣خود مفهوم شورای سران نه تنها خوب بلکه لازم است اما دبیرخانه ان نیاز به اصلاحات بسیار جدی دارد.
🔴 چرا تحریم شدیم؟
🔹 استغنای آمریکا از نفت خلیجفارس، معامله صد ساله ایران و غرب را بهم زد
👤 #مجید_شاکری
🔹 برخلاف باور عمومی که معتقد است، تحریم باعث شده که ایران نقش خودش را در زنجیره تولید جهانی از دست بدهد، به نظر بنده موضوع کاملا معکوس است. یعنی از دست رفتن نقش ایران در زنجیره تولید جهانی باعث شده که ایران به راحتی تحریم بشود.
🔸 نقش ایران در یکصد سال گذشته بدین صورت بوده که تامین نفت یا امنیت جریان انتقال نفت از خلیج فارس را ضمانت بکند و مابهازای آن از طرف غربیها توسعه را دریافت کند. از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۱ به بعد یک امر برونزا بدون ارتباط با اینکه رفتار ایران در قبال منافع آمریکا چیست باعث شده که زیرساخت معامله بین ایران و غرب از بین برود.
✅ توجه داشته باشید که زیرساخت این معامله حتی در تندترین برخوردهای ایدئولوژیک بین ایران و آمریکا در دهه ۶۰ شمسی برقرار باقی میماند و در نهایت منجر میشد آمریکاییها در اوج فشار به ایران در نهایت طرحی را برای توازن این معامله روی میز بگذارند.
🔹 اما کدام عامل برونزا باعث شد که این معامله پیشین بین ایران و غربیها که یکصد سال برقرار بود از بین برود؟ به نظر بنده این عامل مربوط به استغنای آمریکا از نفت خلیج فارس است و هماکنون آن اِلمانی که منافع آمریکا و ایران را همسو میکرد دیگر وجود ندارد.
🔸 آمریکاییها که در گذشته کنترلِ تنش در منطقه خلیج فارس برایشان بسیار مهم بود، حالا در مدل جدید از این تنش استقبال هم میکند، زیرا بازنده ایجاد تنش در مسیرهای حمل انرژی از خلیج فارس دیگر آمریکا نیست، بلکه رقبای اصلی آمریکا به خصوص چین است.
✅ تضعیف اقتصاد ایران بخشی از پرونده آمریکا برای مهار چین است
🔹 آنچه بر رفتار آمریکا با ایران اثرگذار است عوامل دیگری را شامل میشود که تازه در اولویت مثلا ششم موضوع رفتار ایران با آمریکا نیز بر رفتار آمریکا با ایران اثرگذار میشود.
🔸 در دور اول تحریمها، اگر چه پرونده ایران بخشی از پرونده سیاست خارجی دیگر هم بود، اما هدف امریکا اساسا تغییر رفتار ایران در موضوعات مشخص از جمله فاصله ایران از نقطه گریز هستهای بود.
✅ ولی امروز در دور دوم تحریمها به خصوص از سال ۹۸ به بعد اساسا شرایط تغییر کرده است و پرونده ایران نه فقط پرونده بین ایران و آمریکا، بلکه بخش مهمی از پرونده آمریکا-چین و بخش مهمی از پرونده آمریکا-روسیه است.
🔹 در حال حاضر هیچ اولویتی برای آمریکا مهمتر از مسئله مهار چین نیست. این موضوع بارها در اسناد امنیت ملی آمریکا تکرار شده است. یکی از جدیترین مسائل مرتبط با ایران، کاهش تسهیم صادرات نفت به چین است. یعنی آمریکا به دنبال این است که تا حد ممکن از تنوع مبادی صادرات نفت به چین کاسته شود.
🔸 تاکید میکنم که هیچ وقت در هیچ روزی در شرایط عادی صادرات نفت ایران به چین بیش از ۷۸۶ هزار بشکه نبوده است اما همین میزان، نقشی را در تنوع مبادی و کنترل ریسک مبادی ایفا میکند که در رفتار عربستان با چین و در رفتار روسیه با چین اثر جدی میگذارد.
💢 افرادی که از نزدیک مسئله تحریمها را دنبال میکنند به این موضوع اذعان کردهاند که از سال ۹۸ به بعد دیگر تحریمهای نفتی آمریکا، نه بر صادرات نفت ایران بلکه بر واردات نفت ایران به چین است. یعنی گویا آمریکا واردات نفت توسط چین را تحریم کرده است.
#بین_الملل
👈 #خبرهایکمولیخاص👇
@khabare_vijhe⛔️
#نشرصدقهجاریست
https://eitaa.com/joinchat/2070413312Cecb430382f
✔️ ble.ir/khabare_vijhe 💯
✔️ rubika.ir/khabare_vijhe 💯
✔️ eitaa.com/khabare_vijhe 💯