#دلنوشته #حرف_مردم_شنیده_میشه به نام خدا باز خبرشهادت بله بکشید مارا بیدارتر میشویم جمله معروف پیرما:با توسل به دامن امریکا ضعف و ناتوانی خود را برملا نسازید وازگرگ ها ودرنده ها برای شبانی وحفظ منافع خود استمداد نطلبید. وحاج قاسم:دوصدا ودو پیام متفاوت یعنی حرکت فتنه درجنگ صفین اما بگذارید دردلم یک مقصر دیگر هم پیدا کنم تهران زاییده تفکر اقتصادی لیبرال بستر اغتشاش فتنه کرونا و حالاهم ترور. شهری که برای اداره کردنش یک چاه نفت کم است وچند اتوبان به سمت شمال برایش هیچ.بله تو هم مقصری تهران از تو پلی زدن به کوبرگ در وین .خوب شد در بیابان های تو که موشک شلیک نشد و اگرنه بار منتت بلندبود راستی تهران یک سوال: این حفره اطلاعاتی دیروز از شماست یا از تهران نشینان تکلیفت را با ما روشن کن تهران یا تهرانی کدام ؟؟اصلا حدود اربعه ات را چرا معلوم نمی کنی شمالت حدی است به کاخ نشینان و جنوبت به حریم پیر طریقت مگر میشود؟؟؟ ام القرای جهان اسلامیدواقعا نکند همان کوفه ای قلوبهم معک سیوفهم علیک مردمانت را به مایحتاج زندگی مشغول کردی و کار خود میکنی ازتو ابی گرم نمی شود بگذار شهادت همان ابسرد باشد فقط یک چیز رابدان با صدای بلند جار بزن عرصه تنگ شود انجا کربلاست و واقعه عاشورا نه صلح •┈•••═❁♡ا🇮🇷ا♡❁═•••┈• ✅@KhabarogArdakan ✾بزرگترین رسانه ایتایی استان یزد✾

#دلنوشته منتظر آسانسور ایستاده بودیم، سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگتر بود و جدیدتر به نظر می آمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی می کرد، آن یکی که کوچکتر بود و قدیمی تر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود; باتری اش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر. از افتادن گوشی ناراحت نشد، خونسرد خم شد و اجزای جدا شده را از روی زمین جمع کرد، لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت:« خیلی موبایل خوبی است، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته.» موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد:« اگر این یکی بود همان دفعه ی اول سقط شده بود... این یکی اما سگ جان است.» دو باره موبایل قدیمی را نشانم داد. گفتم:« توی زندگی هم همین کار را می کنیم، همیشه مراقب آدم های حساس زندگی مان هستیم، مواظب رفتارمان، حرف زدنمان، چه بگویم چه نگویم هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم، اما آن آدمی که نجیب است، آن که اهل مدارا است و مراعات، یادمان می رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است. حرفمان، رفتارمان، حرکت مان چه خطی می اندازد روی دلش.» چیزی نگفت، فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکم توی مشتش فشار می دهد... •┈•••═❁♡ا🇮🇷ا♡❁═•••┈• ✅@KhabarogArdakan ✾بزرگترین رسانه ایتایی استان یزد✾

#دلنوشته #دکترپورروستایی پی نوشت:البته باید گفت عطش خدمت در مسئولین ما بسیار زیاد است در شهر ما بیشتر. نمونه های زیادی داریم که مانند واژه‌هایی که مخفف شدند مانند #صمت(صنعت،معدن،تجارت) نیاز هست تا مخفف بشه هم اسامیشان پنهان باشد هم طولانی نشود😂😂 در آخر یک خسته نباشید به دکتر پورهاشمی بابت زحمات ۲۰ سالشان که حداقل مثل یک بنده خدایی نفهمیدیم ۲۰ سال خدمت بود یا ۲۰ سال منت، میگیم البته من از نوشتن خیلی چیزا در ۷ سال خسته شدم و به جای ایشان میرم #ویلای‌شمال استراحت می‌کنم. #واکسن #بیمارستان #ترس_کارمندان #وغیره •┈•••═❁♡ا🇮🇷ا♡❁═•••┈• ✅@KhabarogArdakan ✾بزرگترین رسانه ایتایی استان یزد✾