eitaa logo
خبرهای داغ سیاسی
30.6هزار دنبال‌کننده
35.3هزار عکس
50.6هزار ویدیو
283 فایل
مرجع دریافت به‌روزترین خبرهای سیاسی انقلابی، با رویکرد #تمدن_سازی_اسلامی آیدی مدیر 👇 @m_khalfani ‌ تبلیغ و تبادل👇 @tabligh_khabarsyasi صفحه ما در ویراستی‌👇 https://virasty.com/khabarsyasi صفحه ویراستی مدیر👇 https://virasty.com/M_khalfani
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی صریح، جهت تأمل... آقای کریمی! ببخشید شما؟؟ 🔸 قبلا هم گفته بودم که اگر با اظهار نظر آقای علیمی مخالفم، با اظهار نظر آقای کریمی هم مخالفم! (اینجا) 🔸 آقای کریمی بدون اینکه مجری از او سؤال کند، از پیش خود در یک برنامه بی ربط با موضوع حزب اللهی ها، شروع به اظهار نظری در حد پیام های رایج و منتسب به دکتر حسابی که سند ندارد!! می کند. اینجا (از دقیقه ۲:۳۵:۵۵) 🔸 رهبری بعد از جریان حمله به سفارت عربستان که اشتباه مسلم بود صراحتا گفتند: «تندرَوی و کندرَوی -طرف افراط و تفریط- هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد...جوانان حزب‌اللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همه‌ی وجود، با همه‌ی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئله‌ی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان می‌آیند.» 🔸 آقای کریمی می گوید «اول باید تعریف جامع و کاملی از حزب اللهی داشته باشیم.» اما تعریف جامع و تبیین این موضوع اولا در یک دقیقه نمی شود و ثانیا از عهده مداحی مثل ایشان خارج است. 🔸 می گوید کسی که ریش بلند داشته باشد و جای مهر روی پیشانی اش باشد و تسبیح دستش باشد و ... حزب اللهی نیست. حزب اللهی کسی است که رضای خدا را در نظر می گیرد. عجب! این تعریف کامل و‌ جامع است؟ سؤال: آیا نمی شود هم رضای خدا را مد نظر داشت و هم تسبیح به دست داشت و جای مهر روی پیشانی!؟ اصلا مگر جای مهر روی پیشانی از صفات مؤمن نیست؟ مگر برای ایشان از ثواب تسبیح تربت به دست گرفتن، نگفته اند که اینگونه صحبت می کند؟ جای حاج قاسم خالی که تسبیحش را سلاح خود می دانست. 🔸 می گوید: «ایران، مال همه ایرانی ها است.» سؤال: آیا در مورد وطن فروشانی مثل رضا پهلوی و علی نژاد و‌ بعضی چهره های فراری یا منافقینی مثل رجوی هم همین نظر را دارند؟ 🔸 ای کاش آقای کریمی بداند که همین جوانان ریشوی بعضا تسبیح به دست (مثل شهید صدرزاده ها) بوده و هستند که در برابر تفنگ و‌ گلوله سینه سپر کرده و می کنند نه کسانی که تا یک ماشین نزدیک ماشینشان در اتوبان تهران می شود، صدای گلوله بلند می شود!! 🔸 ظاهرا بعضی از بزرگواران تریبون‌دار صحنه را نمی بینند! درک‌ نمی کنند! فقط یاد گرفته اند با موج همراهی کنند. 🔸 واقعا نمی بینند که صحنه، صحنه تضعیف و تخریب جبهه حزب اللهی کشور به بهانه یک اظهار نظر هست؟ 🔸 اصلا فرض می گیریم، اظهار نظر آن خانم صد درصد اشتباه بوده ولی به هیچ وجه دلیل نمی شود برای هجمه به حزب اللهی ها و تحریف معنای حزب اللهی. چند بار رهبری هشدار بدهد که حزب اللهی ها را تندرو ندانید و تضعیفشان نکنید؟ 🔸 این وسط یک عده بی مبنا(عمامه به سر و بی عمامه)، با جریان نق بزن و خناس در داخل و خارج همراهی می کنند و‌ در زمین آن ها بازی می کنند. یاعلی🌹 محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐 ـــــــــــــــــــــــ ♨️دریافت به‌روز ترین 👇 @khabarsyasi
هم آیة الله بود و هم علامه، اما برای من حاج آقا مصباح بود و هست.‌‌.. 🔸 هفده یا هجده ساله بودم... هم در حوزه و‌ هم در دانشگاه قبول شده بودم و‌ در گیر و دار انتخاب مسیر... 🔸 البته مدت ها قبل تصمیم داشتم به حوزه بروم، اما به قدری بعضی اطرافیان، دوستان و اساتیدم مرا تشویق به دانشگاه می کردند که متحیر شده بودم... 🔸 یک بار شیخ پاریس نشین فعلی همان آقای امجدِ سابق ما، دستم را گرفت و‌ گفت: «تا لیسانس نگیری، اجازه نداری به حوزه بروی!» 🔸 اما به لطف خدا، دلم آرام گرفت و‌ با اطمینان، حوزوی شدم... 🔸 یکی از دلایل آرام شدنم حاج آقا مصباح بود... ✅ رحمت و‌ رضوان خدا بر این مرد که گرچه معصوم نبود اما برای این روزگار هم نبود... و به گواه تاریخ بشریت، هر کس که برای روزگار خودش نباشد و‌ از زمان خودش جلوتر باشد، مظلوم است... 🔸 در آن سنین که نورس بودم، به خیال خام خود، تراوشاتی را (شامل نقد و‌انتقاد و درخواست دعا و ...) نوشتم و از طریق واسطه ای بزرگوار، به حاج آقا رساندم. 🔸 اصلا انتظار پاسخ شنیدن نداشتم... یک جوان نورس کجا و استادی مسلم کجا!؟ 🔸 اما جواب شنیدم: «حاج آقا گفتند حضوری بیاید که شما رو ببینند...!!» 🔸 بعد از مدتی خدمت ایشان رسیدم، نیم ساعت وقت داده بودند... 🔸 هنگام ورودم به اتاق، به احترام یک بچه! تمام قد ایستادند... از سر بچگی، بیست دقیقه!! را خودم حرف زدم🤦‍♂ ✅ این پیر مرد هفتاد ساله، متواضعانه نشست و شنید و تحمل کرد... تحت تأثیر هیبت ایشان بودم اما به قدری ملاطفت داشتند که بی تکلف و راحت حرف زدم... 🔸 شروع به صحبت کردند... بدون حاشیه، مستقیما سر درد و‌ دوای من رفتند... نکات و توصیه هایی کردند... ✅ از جمله گفتند: «این راه حوزه گرچه گمنامی دارد، بی پولی دارد، سختی دارد، بد و بیراه شنیدن دارد، شاید در آن بی نظمی هایی هم باشد ... اما راه درستی است...» 🔸 صحبت های دلنشینش را مسؤول دفترشان قطع کرد که آمد و گفت: «حاج آقا نفر بعدی جناب دکتر ... آمده اند» 🔸 من تشنه و‌ حسرت به دل بلند شدم... و ایشان با احترام کامل منِ بچه را بدرقه کردند و از مهمان جدیدشان، مثل استقبالی که از من داشتند، استقبال کردند... شادی روح حاج آقا صلوات... یاعلی🌹 محمد صالح مشفقی پور ـــــــــــــــــــــــ ♨️دریافت به‌روز ترین 👇 @khabarsyasi