🔷در عین حال باید دانست بختیارنژاد به برخوردهای امنیتی و عدالت دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران اطمینان داشته و میدانسته که اگرچه باید بابت برخی فعالیتهای خود توضیحاتی را ارائه کند اما ظلم و خشونتی هم در ایران در انتظار او نیست.
و گرنه کسی که سابقه دستگیری در ایران دارد، بر اثر رخدادهای سال۸۸ از ایران فرار میکند و بعنوان چهره اپوزسیون شناخته میشود؛ اگر تصور برخورد سخت و خشونت را داشت هرگز به کشور بازنمیگشت. و نکته جالبتر اینست که مقامات کشورمان نیز به او اجازه بازگشت میدهند
🔻با تمام این اوصاف و واضحات اما سؤال اصلی هنوز سر جای خودش هست!
پروین بختیارنژاد چرا به یکباره تمام فعالیتهای خود را رها میکند، از فرزندانش دست میشوید و چرا به ایران باز میگردد؟! علت درگذشت او در ایران احضارهای قضایی و امنیتی بوده یا دلیلی دیگری در کار است؟!
🔻درباره بازگشت بختیارنژاد به ایران دو نکته جالب توجه وجود دارد.
1⃣او میدانسته به بیماریهای شدیدی مبتلاست کما اینکه علیجانی در یادداشتی که به مناسبت درگذشت او منتشر کرده تصریح میکند که پروین تالاسمی داشته و پس از دو عمل جراحی در خارج از کشور همواره با خطر آمبولی و لخته شدن خون نیز مواجه بوده و همین قضیه دست آخر موجب درگذشت او شده است
🔸این مسئله بازگشت بختیارنژاد به ایران در یک سال مانده به پایان عمرش را با اما و اگرهای مختلفی مواجه میکند. آیا او میدانسته که چیزی به پایان عمرش نمانده است؟!
2⃣اشارههای پیدا و ناپیدای عناصر اپوزسیون به نقش علیجانی در زندگی پروین و مهاجرت او به ایران هم مهم است...
و از اینجاست که راز مهمی درباره پرونده پروین بختیارنژاد برای جویندگان حقیقت آشکار میشود...
🔹نفر اول آن اشارههای پیدا و ناپیدا، #فریبا_داودی_مهاجر است. مشاور #خاتمی که بعدها از ایران گریخت و در خارج از کشور #کشف_حجاب نیز کرد
🔸داوودی مهاجر طی یادداشتی به مناسبت درگذشت بختیارنژاد از خشونت علیجانی علیه همسرش خبر میدهد و مینویسد:
پروین عزیزم دق کرد و درگذشت و متحیر این آقای رضا علیجانی هستم که برای او غمنامه مینویسد تا مرگش را هم مصادره کند... در تمام این سالها هیچکس از دردی که پروین برد سوال نکرد... هیچکس نگفت چرا پروین با وجود همه خطراتی که تهدیدش می کرد بار سفر بست و رفت ایران. هیچکس نگفت پروین در تمام سالهایی که در فرانسه بود و در سخترین شرایط زندگی کرد چه حال و روزی داشت. چه خشونتی را تحمل کرد که بازگشت به ایران را انتخاب کرد.
زنی که از دنیا رفت در حالیکه در آرزوی تلفنی با فرزندانش میسوخت... با پروین در فرانسه چت میکردم و مرتب میگفت نمیدانی چه رنجی می برم. پروین #منهدم شده بود.
🔸داوودی مهاجر در ادامه یادداشت خود مینویسد:
پروین جان! خواهرم تو سالها از خشونت نوشتی و به پای خشونت سوختی... بسیاری مردان سیاسی حقیقت را میدانستند (منظور، #خشونت علیجانی علیه پروین است) و من به آنها در اوج خشونتی که تحمل میکردی گفتم شما که حقیقت را میدانید چرا سکوت میکنید.
بعضی میگفتند ما در اختلافات زناشویی دخالت نمیکنیم... بعضی میگفتند ما با فلانی (علیجانی) کار سیاسی میکنیم و هیچکس حاضر نشد جناب علیجانی را به چالش بکشد.
🔸در یادداشت او همچنین میخوانیم: «پروین جانم اگر همه عالم به علیجانی تسلیت بگویند من فریاد میزنم که تو با چه دل شکستهای و چه شرایط دشواری رفتن را پذیرا شدی.»
🔹یکی از رسانههای فارسی زبان ضدانقلاب نیز در همین زمینه طی یادداشتی با عنوان «پروین، پروین بود نه همسر رضا علیجانی»، مینویسد:
«دوستان پروین خانم حتما در جریان دشواری زندگی او و نقش علیجانی در این دشواریها بودهاند و از جریانات رنج آوری که این بانوی محترم ناچار به تحمل آنها بود باخبرند ولی به هر دلیل هیچ اشارهای به گذر از رنجهای دوست خود نکردهاند و این قابل فهم است.»
🔹اما این اشارهها پایان ماجرا نیست...
شخص بختیارنژاد هم در زمان حیات و در یکی از صحبتهای خود به این خشونت خانوادگی اشاره میکند.
او طی اظهاراتی که سایت ایران وایر به مناسبت درگذشت او منتشر کرده، میگوید: «هر کاستی را به گردن استبداد میاندازیم و خود را بینیاز از هرگونه تغییر، اصلاح و خانهتکانی فکری میدانیم. خشونت مانند زمینی سخت است که با برداشتن یک لایه، به لایه دیگر و ناآشکار میرسیم؛ لایههای زیرمینی که دیده نشده اند ولی وجود دارند.»
🔹در واقع بختیارنژاد به زبان بیزبانی در حال بیان این نکته است که جریان تجدیدنظرطلب و اپوزسیون اول باید اخلاق خود را اصلاح کنند و بعد سراغ جامعه بروند
حالا قضیه آشکارتر است...
بختیارنژاد، هم دچار یک بیماری حادّ و هم درگیر خشونت همسرش بوده است.
🔻ادامه در پست بعدی...
______________________________
کانالهای #خبر_تحلیل در پیام رسان های ایرانی
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
@khabar_tahlil