eitaa logo
خبر و تحلیل سیاسی
455 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
36 فایل
از اخبار موثق و تحلیل‌های ارسالی و رهنمودها، نظرات سازنده و مطالب ارزشمندتان صمیمانه استقبال می‌کنیم. ارتباط با ادمین: @Adminyek
مشاهده در ایتا
دانلود
پیکو می‌گوید : « من از یک استراتژی بسیار پیش پا افتاده و پرخطر استفاده کردم من ریسک بزرگی کردم، بر سرشان⁧ ⁩ می‌کشیدم، فقط فریاد می‌کشیدم ... این تنها کاری بود که من می توانستم انجام دهم » ‏چند روز بعد که احکام اعلام شد سه نفر از سیزده مورد از زندان آزاد شدند ! و ده نفر نیز به حبس از چهار تا سیزده سال محکوم شدند و از حکم اعدام خبری نیست ... ! ‏ولی حتی این هم پایان کار نبود ... درخواست تجدید نظر مطرح می‌شود که منجر به کاهش مدت زندان شده و در پشت صحنه پیکو دوباره به مذاکره ادامه می‌داد ... ‏پیکو می‌گوید ⁧⁩ نهایتاً موافقت کرد تا برای آزادی زندانیان تلاش کند اما مشروط به دو مورد: یکی اینکه فشارهای جهانی درباره این پرونده بر ایران کاهش یابد و دوم هم اینکه زندانیان در دسته‌های کوچک در « فاصله‌های مناسب» آزاد شوند تا به نظر نرسد ایران در برابر فشار یهودیان آمریکا یا اسرائیل کوتاه آمده‌است 🔴 فکرشو بکنید! پیکو از آمریکا به رابطش در دفتر ریاست ‌جمهوری ایران زنگ می‌زنه و فقط فریاد می‌کشه ! ‏چند روز بعد که احکام اعلام می‌شه سه نفر از سیزده ⁧ ⁩ از زندان آزاد می‌شوند ! ده نفر نیز به حبس از چهار تا سیزده سال محکوم می‌شوند و حکم اعدام‌ها لغو می‌شود ... ! نهان خانه 📚 منبع: https://nationalinterest.org/commentary/thirteen-prisoners-iran-the-untold-story-negotiation-worked-9544 ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
۲۵۰۰دانشجویی که به اروپا فرستاده شدند❗️ 🔻پس از فشارهای اقتصادی لیبرال‌های دولت هاشمی در دهه 70 شمسی، مردم برای اعتراض به سیاست‌های خشن اقتصادی دولت وقت از کانال انتخابات به که تصور می کردند قطب مقابل هاشمی است پناه آوردند!! 🔻اما بعدها معلوم شد که دوم خرداد میوه اصلی دولت هاشمی است و ملت رکب خوردند. 🔻حمیدرضا جلائی پور از اعضای اصلی حزب مشارکت در کتاب «جامعه شناسی جنبش های اجتماعی»؛ حلقه اول جریان دوم خرداد را شاگردان معرفی می کند که افرادی مانند اکبر گنجی در قالب انتشارات «صراط» و امثال شمس الواعظین در ماهنامه «کیان» اندیشه های سروش را در جامعه منتشر می‌کردند. 🔻وی حلقه دوم را «مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری» در دوران هاشمی می داند که امثال حجاریان و عباس عبدی و ...به اسم مطالعه برای «توسعه سیاسی» در قالب نشریاتی مانند «راهبرد» و «عصر ما» برای اصلاحات نظریه پردازی می‌کردند. 🔻اما بخش جالب‌تر را جلائی پور اینگونه روایت می کند: «حلقه‌ی سوم این جنبش (دوم خرداد) را باید در آن ۲۵۰۰ دانشجویی که در دوران هاشمی رفسنجانی برای دوره‌ی دکتری به خارج از کشور، انگلستان، کانادا، استرالیا و فرانسه اعزام شده بودند جستجو کرد» پی‌نوشت: به عبارت دیگر جماعتی که با برخی ادعاهای مذهبی و مبارزاتی از بیت المال ریال و دلار گرفتند تا مثلا کار فکری کنند یا در فرنگ درس بخوانند و برگردند تا به تحقق اهداف انقلاب کمک کنند، عمدتا تبدیل شدند به حامیان غرب و عناصر اصلی انقلاب زدایی و دین زدایی از جامعه اسلامی!!! این چنین بود که دوم خرداد شکل گرفت حمیدرضا ابراهیمی ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. ۷۰۰۰ سکه تا دوم خرداد! یکی از منابع تأمین هزینه های انتخاب در دوم خرداد ۷۶، شهرداری تهران بود و این بجز اقدامات گسترده دانشگاه آزاد و برخی موسسات و شرکت‌ها و ... بود. 🔻 فقط آنچه در رسیدگی به پرونده فساد در این رابطه مورد رسیدگی قرار گرفت هزینه ۲۶۰ میلیون تومانی بود که معادل ۷۰۰۰ سکه به قیمت وقت بود!!! 🔻اما نکته شگفت آور اینجاست که مدعیان اصلاحات نه تنها از این مفسد رسماً و در تیتر یک، حمایت کردند بلکه از اصل فساد برای کمک به انتخاب خاتمی نیز با کمال گشاده رویی حمایت کردند!!! 🔻مثلاً در همان ایام روزنامه اصلاح‌طلب «جامعه» در یادداشتی به قلم مدیر مسئول خود حمیدرضا جلایی‌پور نوشت: 🔸«... طبق ادعای دادگاه با وساطت ایشان مبلغ 260 میلیون تومان توسط برج‌سازان، در برابر امتیازاتی که برج‌سازان از شهردار گرفته‌اند، به ستاد انتخاباتی آقای خاتمی کمک مالی شده است. در واکنش به این اتهام به صراحت می‌توان گفت که این کمک مالی رشوه نبوده، بلکه هزینه‌ای برای بهبود توسعه‌نیافتگی سیاسی کشور بوده است...» پی‌نوشت: فساد جناحی نیست اما جریان اصلاحات در حالی که در مورد برخی مفاسد واضح و گسترده و آدمکشی رفقای خود خط سکوت یا حتی حمایت را در پیش می گیرد، در مورد پرونده مربوط به آیت الله و حوزه ازگل که هنوز در مرحله بررسی است ناگهان با بافتن راست و دروغ به هم، با تمام توان شروع به حمله و البته عقده گشایی می کند؛ درحالیکه تمام جریان انقلابی از همان ابتدا خواستار رسیدگی بی ملاحظه قضایی به این پرونده هستند. چون انقلاب نباید فدای افراد شود. ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
دُم ِکفتارِ اصلاح‌طلبان، از آستین مهدی نصیری بیرون زد او «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه او قواعد بازی را رعایت نکرده و باطن آنان را آشکار کرده، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد وی را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند. گفته: «من اصلاً ایشان را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. او یک آدم افراطی است، آدم متعادلی نیست.» محمدعلی ابطحی، رئیس ‌دفتر وقت نیز عین همین عبارات را به کار برده است. اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست: چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با نصیری به عنوان «روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «او خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟! چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ گفت‌وگویی تاریخی با وی به عنوان «روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده افراطی نامتعادل! چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که در کانال تلگرامی خود منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و‌ هاشمی! مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد، از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه نسبت به نصیری بی‌خبر بوده که حالا تقصیر او را گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند»! تا پیش از این که شما تریبون او بودید! روزنامه سازندگی مهر ۹۹ از قول عطریانفر نوشت: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنت‌گرای نواندیش مطرح شده، این است که...»؛ ولی همین روزنامه بعد از سخنان کانادا (اپوزیسیون باید فاصله شاهزاده و تاجزاده را بردارد) تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص داده و «توهم اتحاد» را به او نسبت داد. آیا این دوگانگی عجیب نیست؟! اگر نصیری از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»! و اگر ندای براندازی می‌دهد، آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفت‌وگو با نشریه آگاهی‌نو «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض بچگانه» و «لوچ‌ بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است! ریاکاری و فریب و ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان، بلکه خود آنهاست. چرا که باطن، ظهور یافته است. یعنی همان حرف‌های پشت‌ صحنه را که از او می‌پسندیدند، به تریبون کانادا برده است. سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به طمعی، از سابقه خود می‌بُرند و به اردوگاه اصلاح‌طلبان می‌زنند. و نمی‌دانند که اگر آنجا خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از پس آن دولت و حمایت‌های او، حالا به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi